سانسا استارک از آن شخصیتهایی است که در ابتدا چندان نمیتوان با وی همدلی کرد اما ذره ذره که داستان پیش میرود، بیشتر او را درک میکنیم. این شخصیت نه قهرمانی دلاور است و نه دیوی شرور. او انسانی است مثل همه ما که سرنوشتی پر از فراز و نشیب در انتظارش است.
سانسا استارک
تکامل شخصیت انسانها تحت تاثیر مشکلات، شکستها و پیروزیهایی که در زندگیشان رخ میدهد، موضوعی بسبار جالب است و شاید جالبترین نوع تکامل شخصیتی در دنیای گیم آف ترونز متعلق به سانسا استارک، دختر بزرگ ادارد استارک باشد. دختری لوس و خجالتی که نهایتا ملکهای پر ابهت میشود.
خرید و دانلود کتاب شوالیه مرموز (جلد ۳ مجموعه شوالیه هفت پادشاهی)
تومان 19,000تومان 9,900خرید و مطالعهکودکی سانسا استارک
سانسا استارک دختر بزرگ ادارد استارک است که با مادرش بانو کتلین، برادر بزرگش راب استارک، برادر ناتنیاش جان اسنو، خواهر کوچکترش آریا استارک، برادر کوچکترش برن استارک و کوچکترین فرزند خانواده یعنی ریکن استارک و تیون کریجوی در وینترفل زندگی میکند.
کودکی سانسا نمایشدهنده دختری زیبارو، مو قرمز و قد بلند است که در آرزوی ازدواج با پسر شاه یعنی جافری روز را شب میکند. در اولین قسمتهای گیم آف ترونز سانسا را در حال لجبازی با خواهر کوچکش آریا استارک و دل بردن از پسر شاه، یعنی جافری که در سفری به وینترفل همراه خانواده سلطنتی آمده مشاهده میکنید.
این سفر همانطور که مسیر زندگی خاندان استارک را تغییر میدهد، باعث میشود که زندگی سانسا نیز از اساس تغییر کند. داستان از این قرار است که شاه هفت اقلیم یعنی رابرت باراتیون همراه خانوادهاش یعنی سرسی و جافری به وینترفل یعنی محل زندگی خانواده استارک میآیند تا پدر خانواده یعنی ادارد را همراه با دو دخترش به مقر پادشاهی ببرند. ادارد قرار است دست شاه شود و سانسا عروس شاه.
خرید و دانلود کتاب شمشیر قسم خورده (جلد ۲ مجموعه شوالیه هفت پادشاهی)
تومان 19,000تومان 10,300خرید و مطالعهسانسا دخترکی که زود بالغ می شود
دختری که قرار است عروس شاه شود، در مقر پادشاهی با خیانت درباریان روبرو شده و شوهر آینده خود را که بعد از مرگ رابرت قرار است شاه مملکت شود، در حال صدور دستور اعدام پدرش مشاهده میکند. دیدن این حجم از تغییر در مدتی کوتاه و مرگ پدر، سانسا را دگرگون کرده و به شدت محافظهکار میکند.
او امیدوارانه از شاه درخواست میکند که پدرش را ببخشد اما جلوی چشمانش سر پدر زده میشود و این تازه آغاز ماجرای زندگی سراسر وحشت سانسا میشود. هیچ کسی به اندازه سانسا در این مدت به سرسی و خلقیات ترسناک او پی نبرده و مجبور است با وی سازش کند. بالغ شدن سانسا نه همراه با شجاعت و بیباکی، بلکه همراه با سکوت و فروخوردن خشم است.
خرید و دانلود کتاب شوالیه آواره (بوته نشین) (جلد ۱ مجموعه شوالیه هفت پادشاهی)
تومان 19,000تومان 9,700خرید و مطالعهفرار سانسا از پلیدی های سرزمین پادشاهی
مدتی بعد از مرگ پدر، سانسا با بیاحترامی تمام، توسط جافری در مقر پادشاهی زندگی میکند تا اینکه شاه ۷ اقلیم درنهایت از ازدواج با وی منصرف میشود. این موضوع و وفاداری کسانی که به عاقبت این دختر اهمیت میدهند در نهایت راهی برای فرار وی از مقر پادشاهی باز میکند. سانسا با یکی از وزرای شاه با نام لرد پیتر بِیلیش ملقب به «لیتل فینگر» (یعنی انگشت کوچکه) که اتفاقا دل به سانسا باخته از مقر پادشاهی فرار میکنند.
خرید و دانلود کتاب شوالیه هفت پادشاهی (مجموعه سه جلدی داستان های دانک و اگ)
تومان 29,000تومان 19,700خرید و مطالعهچشم در چشم هیولا
سانسا استارک که اکنون دیگر آموخته است کجا سکوت کند و کجا از روی سیاست مهربان باشد، توسط انگشت کوچیکه به وینترفل بازگردانده میشود، اما نه به آغوش خانواده. بلکه وی را به دست هیولایی به نام رمزی اسنو میسپارد که پسر حرامزاده لرد بولتون است و یک قاتل بالفطره و دیوانهای کامل است.
او در این شهر با یکی از اعضای خانوادهاش که تیون گریجوی نام دارد و خدمتکار پدرش بوده روبرو میشود، اما اینبار به عنوان سگ رمزی اسنو. ناراحتی سانسا روز به روز افزوده شده و توسط رمزی اسنو که به وی تجاوز کرده و شکنجهاش میدهد بیشتر از زندگی سیر میشود. اما درنهایت توسط تیون گریجوی از زندان رمزی فرار کرده و به سمت شمال که برادر ناتنیاش آنجا محافظ دیوار (نایتس واچ) شده یعنی جان اسنو پناه میبرد.
سانسای مبارز
دیدار با جان اسنو جان جدیدی در سانسا میدمد و انگیزهاش، بازپسگیری وینترفل توسط جان و لشکر وی میشود. اما او که رازهایی عمیقتر از ذات پلید انسانها را کشف کرده تنها به لشکر جان اکتفا نمیکند و با کمک انگشت کوچیکه لشکری جمعآوری کرده و به کمک جان میشتابد.
نبرد جان و رمزی به نفع جان تمام میشود و سانسا اینبار خشم خود را نشان داده و رمزی را به دست سگان گرسنهاش میسپارد تا وی را بخورند. در این سکانس اقتدار دختری که از وی انتظار زیادی نمیرفت دیده میشود و مخاطبان همه انگشت حیرت به دهان فرو میبرند که سانسا چطور به این درجه از دانایی و اقتدار میرسد.
برگشت به آغوش وینترفل
پسگیری وینترفل اینبار همراه با جان، سانسای جدیدی را نشان میدهد که باقی مانده خاندان پر ابهت استارک است. دختری مو قرمز با قامتی استوار بهعنوان نماینده خاندان استارک بر شمال فرمانروایی میکند و نشان میدهد که ادارد استارک چه فرزندانی به دنیا آورده است. سانسا که از کودکی ندای زمستان در راه است پدر در گوشش زمزمه میکرده، اینبار مردان شمال را برای مبارزه با دشمنان شمالی یعنی مردگان متحرکی که توسط شاه شمال به جنگ انسان آورده شدهاند آماده میکند. (البته در این زمان جان اسنو شاه شمال است)
سانسا استارک ملکه وینترفل
سانسایی که در ابتدا به خاندانش زیاد توجه نداشت و مفهوم استارک بودن را درک نکرده بود، در پایان با نشان دادن روحیه اصیل استارکها شمال را از هفت اقلیم جدا کرده و آرزوی راب و مادرشان بانو کتلین را عملی میکند. اینکه شمال به عنوان یک پادشاهی مجزا توسط مردمانی از شمال اداره شود و خون در سرزمین خود بجوشد.
دیدگاه ها