بنجن استارک یکی از شخصیت‌های داستان ترانه یخ و آتش است که ج.ج.آر مارتین در کتاب بازی تاج‌وتخت وی را معرفی می‌کند. این شخصیت به‌شدت مرموز است و شاید بتوان آن را سایه‌ای میان جهان زندگان و مردگان دانست. مردمان شمال خودشان به‌اندازه کافی مرموز هستند و افسانه‌هایی را همراه خود دارند که برای مردمان جنوبی بیشتر به جوک می‌مانند؛ اما در میان این افراد، این بنجن است که گویی باوری راسخ به افسانه‌ها دارد.

بنجن استارک

بنجن استارک، فرزند ریکارد استارک و لیانا استارک و برادر ادارد استارک، برندون استارک و لیانا استارک است. مردی بسیار لاغر، با چشمانی آبی و خویی تند که باوری راسخ به وجود موجودات افسانه‌ای دارد. او نیز مانند برادرانش جنگجویی بی‌نظیر است. هنگامی که پدر و برادرش براندون به دست شاه دیوانه کشته شدند و ند استارک و رابرت باراتیون به انتقام خواهی به مقر پادشاهی حمله کردند، این بنجن بود که در وینترفل یعنی سرزمین آباواجدادی استارک‌ها باقی ماند و از مردمان شمال دفاع کرد. در همین دوران بود که شمال را با تمام وجود حس کرد و گویی چیزی که از گذشتگان به‌جامانده بود که وی را فرامی‌خواند.

بنجن استارک قبل از دیوار

هنگامی که ادارد استارک به همراه رابرت باراتیون مشغول جنگ با دشمنان جنوبی بود، بنجن استارک متوجه شد که در شمال وینترفل چیزی به قدمت ۱۰۰۰ سال به کمک وی نیاز دارد. داستان از این قرار بود که از هزاران سال پیش دیواری یخی که به دست مردمان شمال ساخته شده بود تا مانع ورود مردگان از سرزمین‌های وحشی شمالی شود و همیشه روی آن محافظینی قرار داشتند تا از حمله این موجودات عجیب خبر دهند، مدتی بود که محافظانش بسیار کم شده بود. علت آن هم این بود که پادشاهان بعد از هزار سال تقریبا فراموش کرده بودند که دشمنی هم در شمال دیوار وجود دارد که هر آن ممکن است حمله کند. این دشمن که به آن‌ها آدرها یا وایت‌ها (در سریال وایت واکر) گفته می‌شد در آن روزها دیگر تبدیل به یک افسانه شده بود.

بنجن استارک قبل از دیوار
بنجن استارک قبل از دیوار

اما زمانی که بنجن استارک به همراه خواهرش لیانا استارک که زنی جنگجو بود مشغول خوش‌گذرانی در یکی از قلعه‌های وینترفل بودند، مردی از نگهبانان شمالی به دیدار بنجن آمده و به وی گفت که مردان شمالی باید تعدادی از جنگجوهای خود را برای محافظت از دیوار در اختیار وی قرار دهند. بنجن با دیدن این مرد به داستان‌هایی که درباره دیوار وجود داشت علاقه مند می‌شود و از وی می‌خواهد که بیشتر توضیح دهد. توضیحات مرد سیاه پوش درنهایت بنجن را قانع می‌کند که به مردان سیاه پوش پیوسته و تا آخر عمر از دیوار محافظت کند. به همین دلیل هنگامی که رابرت از نبرد باز می‌گردد وینترفل را به وی سپرده و خود عازم دیوار بزرگ می‌شود.

رفتن بنجن به دیوار و وظایف جدید

با ورود بنجن استارک به دیوار، مردان سیاه‌پوش متوجه شجاعت و هوش وی می‌شوند و به همین دلیل سریعاً به مقام رنجری می‌رسد. رنجرها وظیفه داشتند که به آن‌سوی دیوار رفته و در میان مردمانی که به آنها وحشی می‌گفتند گشت بزنند و اگر چیز عجیبی دیدند گزارش کنند. بعد از مدتی به‌خاطر دلاوری‌هایش آوازه‌ وی در دهان مردمان وحشی پخش شده و همه با احترام از او یاد می‌کنند. بعد از اینکه بنجن متوجه می‌شود افراد درون دیوار کم شده‌اند، برای دیدار شاه رابرت که به وینترفل آمده به وینترفل بازمی‌گردد تا نظر وی را جلب کند و از وی بخواهد مردانی را در اختیار وی قرار دهد. همچنین جان اسنو که مهم‌ترین شخصیت داستان تاج‌وتخت است و پسر نامشروع ادارد استارک است را هم با خود به دیوار می‌برد.

بنجن استارک رنجر دیوار
بنجن استارک رنجر دیوار

ارتباط با جان اسنو

اما دیوار دیگر مانند گذشته جای مردان شجاع و دنبال شرافت نیست. بلکه مدت زیادی است که تنها تبعیدی‌ها و دزدان را به دیوار می‌فرستند. حضور جان اسنو و بنجن استارک در دیوار، باعث تغییر این روند می‌شود. هنگامی که بنجن با جان اسنو به دیوار باز می‌گردند بنجن برای یافتن یکی از برادران به نام ویمار رویس، همراه عده دیگری از مردان دیوار به آن‌سوی دیوار می‌رود تا وی را بیابد. با اینکه ارتباط جان اسنو و بنجن استارک خیلی کوتاه‌مدت است؛ اما نگاه عجیب بنجن به مسائل دنیا روی جان اسنو تأثیر زیادی گذاشته و باعث می‌شود جان نیز مانند او به تمام مسائل دنیوی پشت کرده و خود را وقف دیوار و برادران آنجا کند. بنجن بعد از این مأموریت برای مدت زیادی محو می‌شود و کسی از وی خبردار نمی‌شود.

ارتباط بنجن استارک با جان اسنو
ارتباط بنجن استارک با جان اسنو

بنجن استارک شبحی سرگردان در آنسوی دیوار و نجات برن استارک

در ادامه داستان ترانه یخ و آتش، ما شاهدیم که بنجن مانند روحی سرگردان در شمال دیوار برای نجات انسان‌ها پادرمیانی می‌کند. زمانی که برن استارک یکی از فرزندان ادارد استارک که او نیز نقشی عجیب در داستان پیدا کرده در شمال دیوار توسط مردگان محاصره شده بنجن استارک با زنجیری آتشین ظاهر شده و وی را نجات می‌دهد. بنجن در تمام افسانه‌هایی که او را تحت‌تأثیر قرار داده بودند غرق شده و با شاه شمال که رهبری لشکر مردگان را برعهده دارد روبرو شده و جان سالم به در برده است. روحی سرگردان میان دنیای زندگان و مردگان.

بنجن استارک شبحی سرگردان در آنسوی دیوار و نجات برن استارک
بنجن استارک شبحی سرگردان در آنسوی دیوار و نجات برن استارک
پیشنهاد خرید

خرید و دانلود کتاب پرنسس و ملکه

تومان 31,500تومان 19,700خرید و مطالعه

نجات جان اسنو توسط بنجن

در یکی دیگر از بخش‌های بسیار حساس داستان، هنگامی که جان اسنو در میان مردگان گیر افتاده و مرگ وی قطعی است، دوباره بنجن استارک با زنجیر آتشین خود به دل لشکر مردگان زده و وی را نجات می‌دهد. بنجن در این صحنه درست مانند پادشاه زندگان در میان مردگان ظاهر می‌شود و بدون هیچ ترسی در دل تمام هیولاهایی که آوردن نام آنها برای مردمان جنوب خوف‌آور بود رفته و این تکه استخوان‌هایی که با جادو سرپا شده‌اند را با سلاح ویژه خود در هم می‌شکند.

پایانی باز و سوالی بی جواب

در همین بخش از داستان، هنگامی که جان اسنو از دست مردگان نجات پیدا می‌کند بنجن استارک در میان مردگان گرفتار شده و مشخص نیست او دارد آنها را از پا در می‌آورد یا مردگان او را احاطه کرده‌اند. شبحی که دنیای مردگان و زندگان را به هم متصل کرده با پایانی نامشخص داستانش تمام می‌شود و این سؤال را ایجاد می‌کند که آیا بنجن واقعاً در آن لحظات که در شمال به شبح تبدیل شده و در نقش ناجی ظاهر می‌شود زنده بود یا شخصی نیمه‌مرده، نیمه زنده بود که تنها می‌توانست؛ مانند روح زندگی کند؟ یا روحی بود که می‌توانست شبیه به زنده‌ها زندگی کند؟

بنجن میمیرد یا نه
بنجن میمیرد یا نه

این مطلب را به اشتراک بگذارید

512 تعداد بازدید

دیدگاه ها

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
0
    0
    سبد خرید شما
    سبد خرید خالیخرید