شجاعترین دخترانی که در داستان ترانه یخ و آتش میتوان یافت، از خاندان استارک هستند. لیانا استارک اولین دختر شجاعی است که در داستان با وی روبرو میشویم. دختری زیبا که خون گرگهای شمالی در رگهایش جریان دارد و همزمان در زیبایی لنگه ندارد. زیبایی که در نهایت باعث میشود مردانی قدرتمند برای بردن دلش با هم مبارزه کنند و سرنوشت هزاران نفر را در ۷ اقلیم تغییر دهند.
لیانا استارک
لیانا استارک دختر ریکارد استارک و لیارا استارک، خواهر ادارد، برندون و بنجن استارک است که در وینترفل به دنیا آمد و همان جا بزرگ شد. لیانا دارای موهایی مشکی با چشمانی خاکستری بود و قامتی بلندتر از دختران همسن خود داشت. گفته میشود که آریا استارک یعنی دختر کوچک ادارد استارک کاملاً شبیه وی بوده است. با اینکه بسیار زیبا بود؛ ولی اگر پدرش اجازه میداد با خودش شمشیر حمل میکرد و احتمالاً با آن چندنفری را تکهپاره میکرد. در اسبسواری نیز بسیار ماهر بود و از نظر مهارت کار با شمشیر درست مانند برادرش برندون بود. او را بهخاطر این ویژگیهایش گرگ خاکستری هم مینامیدند.
خرید و دانلود کتاب شوالیه مرموز (جلد ۳ مجموعه شوالیه هفت پادشاهی)
تومان 19,000تومان 9,900خرید و مطالعهلیانا استارک و رابرت باراتیون
از کودکی رابرت باراتیون و لیانا استارک را برای هم در نظر میگیرند. رابرت باراتیون جنگجویی از خاندان باراتیون و دوست ند استارک بود که یک دل نه صد دل عاشق لیانا میشود. لیانا اما چندان به رابرت توجه نمیکند و یک روز نزد ادارد استارک اعتراف میکند که اصلاً علاقهای به رابرت ندارد؛ زیرا وی را مردی شهوتران یافته است. هر چه ادارد سعی میکند به لیانا ثابت کند رابرت دیگر مانند گذشته نیست، لیانا زیر بار نمیرود.
از سویی ادارد با رابرت صحبت کرده و از وی درخواست میکند که سعی کند لیانا را با دید بازتری بررسی کند؛ زیرا لیانا آن دختر حرفگوشکن و عاشق شوهری نیست که رابرت در نظر دارد. اما رابرت چنان شیفته لیانا است که حتی یک درصد هم احتمال نمیدهد شاید برای هم ساخته نشده باشند. با همه این تفاسیر، تورنمنت هارن هال در پایتخت نزدیک بوده و اولینبار لیانای زیبا با مردان شمالی و برادرانش برای شرکت در آن عازم پایتخت میشوند. جایی که خاندان تارگرین مشغول حکمرانی بوده و در زیبایی نظیری ندارند.
خرید و دانلود کتاب شمشیر قسم خورده (جلد ۲ مجموعه شوالیه هفت پادشاهی)
تومان 19,000تومان 10,300خرید و مطالعهسفر لایانا به پایتخت
در سفر به پایتخت، قرار بود که خاندان استارک نیز شوالیههایی را برای نبرد معرفی کنند. از سمت خاندان سلطنتی، ریگار تارگرین فرزند شاه دیوانه یعنی ایریس تارگارین برای نبرد معرفی شده بود. برندون نیز لباس رزم پوشید و با حریفانی مبارزه کرد و همه را شکست داد. ریگار اما توانست برندون را شکست دهد و همه حریفان را پشت سر بگذارد. ریگار مردی زیبارو با موهایی طلایی بود. با اینکه ازدواج کرده بود؛ اما چندان دلبسته همسرش نبود.
در آخرین نبرد توانست حریف خود را شکست داده و شوالیه برگزیده شود. رسم بود که شوالیه برنده تاج زیبایی را به یکی از زنان زیبای حاضر در جمع یا اگر زن داشت به همسرش تقدیم کند. در کمال ناباوری وقتی که چشمان ریگار به لیانا افتاد، نگاهشان بههمدوخته شد و عاشق یکدیگر شدند. ریگار چنان شیفته لیانا استارک شد که تاج زیبایی را در برابر چشمان همسرش و رابرت باراتیون یعنی نامزد لیانا، به وی داد.
خرید و دانلود کتاب شوالیه آواره (بوته نشین) (جلد ۱ مجموعه شوالیه هفت پادشاهی)
تومان 19,000تومان 9,700خرید و مطالعهعشق و خیره سری لیانا
لیانا استارک و ریگار عاشق یکدیگر شدند و به همین دلیل بهصورت پنهانی با یکدیگر ملاقات میکردند. در زمانی که لیانا در پایتخت بود چند باری به دیدار ریگار رفت و عشق میان آنها چنان ریشه دواند که نمیتوانستند از یکدیگر جدا شوند. این بود که ریگار تصمیم گرفت با چند تن از همراهانش نقشه دزدیدن لیانا از دست خاندان استارک و رابرت بارتیون را کشیده و او را برای همیشه با خود داشته باشد. گفته میشود بعدها رابرت باراتیون داستان را اینگونه تعریف میکرد که گویی ریگار برخلاف میل لیانا وی را دزدیده درحالیکه لیانا خودش هم همدست این نقشه بود و با کمال میل همراه ریگار فرار کرد.
ریگار نیز همچون لیانا خواهان زیاد داشت. گفته میشود سرسی لنیستر دختر تایوین لنیستر نیز دلباخته ریگار بود و حتی پدرش تایوین به ایریس تارگرین یعنی پادشاه دیوانه درخواست داد که ایگار با دخترش سرسی ازدواج کند. اما ریگار تنها به یک نفر دل باخت و آن هم لیانا استارک بود. جالب است که بعدها رابرت باراتیون و سرسی با هم ازدواج کردند.
خرید و دانلود کتاب شوالیه هفت پادشاهی (مجموعه سه جلدی داستان های دانک و اگ)
تومان 29,000تومان 19,700خرید و مطالعهبرندون به دنبال خواهر
برندون استارک که خبر ربوده شدن خواهر را هنگام بازگشت به ریوران شنید، فورا مردان خود را جمع کرده و به پایتخت رفت تا خواهرش را نجات دهد؛ اما در مبارزه با گارد سلطنتی شکست خورد و ایریس تارگارین دستور داد وی را زندانی کنند. سپس شاه دیوانه از پدر برندون یعنی ریکارد خواست که برای عذرخواهی بهخاطر کاری که پسرش کرده بود به پایتخت بیاید؛ اما دستور داد او را هم زندانی کنند. شاه دیوانه که عقلش را کامل ازدستداده بود در نهایت دستور داد ریکارد را زنده بسوزانند. مشاهده زنده سوخته شدن پدر باعث شد برندون که با یک کمربند چرمی به قفس بسته شده بود تلاش کند تا او را نجات دهد و همین تلاش باعث خفگی او شد.
شورش رابرت
رابرت با شنیدن این خبر دیوانه شد و همراه با ادارد استارک که پدر و برادرش را ازدستداده بود شورشی را آغاز کردند که در نهایت باعث شد خاندان تارگرین بعد از ۳۰۰ سال حکومت ازهمپاشیده شده و تک تک آنها بجز یک دختر و پسر که فرار کردند سلاخی شوند. رابرت اما در اصل به دنبال ایگار بود که همراه با لیانا به قلعهای دور از پایتخت فرار کرده بودند. رابرت رد ریگار را زد و همراه با ند استارک به سراغ وی رفتند. ریگار میتوانست با دو دستش شمشیر بزند به همین دلیل رابرت و ادارد بهسختی توانستند او را از پای در بیاورند.
مرگ لایانا استارک هنگام زایمان
هنگامی که ادارد استارک و رابرت باراتیون لیانا استارک را یافتند که داشت از درد زایمان به خود میپیچید. دست تقدیر چنین مقرر کرده بود که لیانای زیبا و شجاع هنگام تولد فرزندش از دنیا برود. غم ازدسترفتن لیانا چنان رابرت را خورد کرد که تا دهها سال بعد هم نتوانست به کسی عشق بورزد و همن غم او را از همسر خود یعنی سرسی هم دور کرده بود. تندیسی از لیانا در وینترفل ساختند و در کنار برادر و پدرش برندون و ریکان گذاشتند تا یاد و خاطرهاش همیشه زنده بماند.
دیدگاه ها