در میان خاندان لنیستر، افرادی هستند که نقششان به‌اندازه اعضای اصلی خاندان لنیستر پر رنگ نیست؛ اما تأثیر مهمی در روند داستان دارند. یکی از این افراد کوان لنیستر برادر جوان تایوین لنیستر است که تا انتهای جلد ۵ کتاب ترانه یخ و آتش حضور داشته و جرج.آر.آر مارتین او را به‌خوبی به‌عنوان نقش مکملی برای پیشبرد اهداف خاندان لنیستر به تصویر کشیده است. خواندن داستان زدگی او نیز درست به‌اندازه زندگی دیگر اعضای خاندان لنیستر جالب است؛ زیرا به روند اصلی داستان ترانه یخ و آتش گره‌خورده است.

کوان لنیستر

شخصیت و ظاهر کوان لنیستر

در داستان هنگامی باشخصیت و نقش کوان لنیستر روبرو می‌شویم که ۵۵ سال سن دارد، ظاهری جا افتاده با موهایی طلایی و کم پشت و مشاوری خردمند برای برادرش است که در کسترلی راک فرماندهی قوای نظامی را برعهده گرفته است. کوان همسری به نام درنا سویف و فرزندانی با نام‌های لنسل، مارتین، ویلم و جنی دارد. هنگام نبرد با شمالی‌ها این کوان است که همیشه با تایوین همراهی کرده و با دلاوری‌هایش نیروهای دشمن را در هم می‌شکند اما درنهایت زیاد به دنبال افتخار آفرینی نیست و سعی می‌کند پیرو و وفادار نسبت به برادرش بماند.

رسیدن کوان لنیستر به جایگاه و مقام

در جریان نبرد بلک واتر که استنیس باراتیون قصد دارد به‌عنوان شاه راستین مملکت خود را به تخت شاهی برساند، کوان جانانه در پایتخت مانده و از آنجا محافظت می‌کند. به همین دلیل جافری باراتیون به او جایگاهی در شورای کوچک داده و او را فرمانده قوانین می‌کند. با این که کوان جایگاهی ویژه در دربار پیدا می‌کند اما بعد از این که باخبر می‌شود فرزندانش در جبهه‌های نبرد اسیر و زخمی شده‌اند دچار غم و اندوهی شدید شده و به همین دلیل بیشتر با سانسا استارک که او نیز اسیر دربار پادشاهی شده همدردی می‌کند. در نگاه کلی کوان لنیستر فردی خوش قلب و عاقل است که گاه از کارهای برادرزادگانش ناراحت و خشمگین می‌شود اما در نهایت پیرو قوانین باقی مانده و به میراث برادرش وفادار است.

رسیدن کوان لنیستر به جایگاه و مقام
رسیدن کوان لنیستر به جایگاه و مقام

پیشنهاد دست شاه و اتفاقات مهم

با مرگ برادر، سرسی نیز ه اکنون بی کس مانده و نیاز به مشورت فردی خردمند از خاندان لنیستر دارد به کوان لنیستر پیشنهاد می‌دهد که دست شاه شود. کوان نیز تنها به شرطی این پیشنهاد را می‌پذیرد که هم دست شاه و هم نایب‌السلطنه شود زیرا به بدذاتی سرسی آگاه است. این شرط باعث می‌شود سرسی برآشفته شده و پیشنهاد خود را پس گیرد. در این زمان کوان لنیستر به سرسی هشدار می‌دهد که جافری باراتیون یعنی فرزند سرسی به هیچ عنوان پادشاه مناسبی نیست چرا که سرسی نتوانسته او را خوب تربیت کند.

نا امیدی کوان لنیستر از خاندان

کوان لنیستر که دیگر بعد از رد پیشنهاد سرسی جایی در دربار ندارد جنازه برادر را برداشته و به کسترلی راک بازمی‌گردد. در این هنگام او به شکی بزرگ درباره خاندان لنیستر می‌رسد. این که سرسی و جیمی با هم رابطه دارند و تیریون لنیستر باعث مرگ جافری باراتیون شده و احتمالا کل خاندان لنیستر نفرین شده‌اند زیرا فرزندان خودش هم در جبهه‌های نبرد کشته می‌شوند. در این هنگام که کوان در خود فرورفته، سرسی با از دست دادن پسرش جافری بارتیون شدیدا به کمک وی نیاز پیدا کرده و نامه‌ای برایش می‌فرستد که با نایب‌السلطنه شدن وی موافق است و سریعا به پایتخت بازگردد.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

100 تعداد بازدید

دیدگاه ها

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
0
    0
    سبد خرید شما
    سبد خرید خالیخرید