تامن براتیون / لنیستر (Tommen Baratheon)

کودکی تامن براتیون و ویژگی ها

به‌صورت رسمی تامن براتیون فرزند آخر رابرت براتیون و سرسی لنیستر است؛ اما در اصل تمام فرزندان سرسی حاصل رابطه وی با برادرش جیمی لنیستر است. تامن نیز به‌خاطر همین موضوع ویژگی‌های ظاهری مشابه لنیسترها دارد. برخلاف جافری براتیون که ذاتی خبیث و درنده دارد، تامن پسرکی آرام است که دوستی نداشته و سرسی وی را چنان بزرگ کرده که نه فنون مبارزه را می‌آموزد و نه شجاعتی کسب می‌کند. گویا در کودکی برادرش جافری وی را خیلی اذیت می‌کرده و یک‌بار بچه آهوی تامن را جلوی چشمانش کشته و پوستش را کنده است. برای همین تامن دل‌خوشی از جافری نداشت و تاحدامکان از وی دوری می‌کرد.

نوجوانی و اتفاقات سیاسی کشور

زمانی که تامن کودکی ۸ساله بود، اتفاقات مهمی که در کتاب بازی تاج‌وتخت توضیح داده شده رخ داد. دست قبلی رابرت براتیون یعنی جان ارن کشته شد و برای همین رابرت برای یافتن دست جدید راهی شمال کشور شد. در این دیدار تامن براتیون نیز حضور داشت و همراه با خاندان استارک به خانه بازگشتند. بعد از مدتی نیز رابرت در یک مراسم شکار زخمی شده و روز بعدش مرد. سرسی و جافری نیز ادارد استارک را دستگیر کرده و بعد از مدتی اعدام کردند. این‌گونه شد که جافری به قدرت رسید و کل هفت‌اقلیم با این حادثه دچار هرج‌ومرج شد.

استنیس براتیون که خبر داشت جافری فرزند رابرت نیست ادعای جانشینی وی را مطرح کرد و با لشکری بزرگ، راهی پایتخت شد. در این نبرد که بلک واتر نام دارد سرسی وظیفه داشت تا اگر نیروهای لنیستر شکست خوردند و پایتخت به دست استنیس افتاد به تامن زهر بخوراند. درست لحظه‌ای که سرسی ناامیدشده بود و قصد داشت به تامن براتیون زهر بخوراند، تایوین لنیستر وارد شد و سرسی و تامن نجات پیدا کردند. در این زمان تامن تنها کودکی بود که حوادث را نظاره می‌کرد و درک درستی از اتفاقاتی که در حال وقوع بود نداشت.

تامن براتیون و مرگ برادر

تامن در جشن عروسی جافری نیز حضور داشت. در این جشن جافری قرار بود با مارجری تایرل که به‌تازگی با خاندان لنیستر متحد شده بودند وصلت کند. جافری نیز در نهایت سرخوشی بود و حسابی سربه‌سر دایی خود یعنی تیریون لنیستر گذاشت. این شوخی‌‎ها به جایی رسید که تیریون مورد تمسخر همگان قرار گرفت. جافری درحالی‌‎که پیروزمندانه شمشیر والرین خود را از تایوین هدیه گرفته بود، کتابی که تیریون به او هدیه داده بود را نصف کرد و از تیریون خواست تا برایش شراب بریزد. غافل از این که از قبل کسی در شرابش زهر ریخته بود تا این هیولای بدجنس را از میان بردارد.

تیریون نیز ازهمه‌جابی‌خبر با شرمساری بلند شد و جام شراب جافری را سرریز کرد. همین که جافری جام خود را سر کشید احساس خفگی کرد و بعد از چند لحظه با درد فراوان خفه شد. او در حالی خفه شد که با انگشتانش تیریون را نشانه رفته بود. برای همین سرسی و تایوین سریعاً تیریون را دستگیر کردند؛ زیرا تنها فرد مظنون به قتل جافری بود. این اتفاق معنای دیگری هم داشت. اکنون نوبت پادشاهی تامن براتیون رسیده بود؛ زیرا پسر بزرگ‌تر بعد از جافری، تامن بود.

پادشاهی تامن براتیون

مراسم تاج‌گذاری تامن در نهایت سادگی برگزار شد. همگان امید داشتند بعد از سلطنت خوف آمیز جافری، دوران خوبی را با تامن خواهند گذراند. سرسی، جیمی و تایوین همگی می‌دانستند که تامن ذاتی نیک دارد و مانند جافری کودکی خبیث نیست. برای همین تایوین به او نکاتی را می‌آموخت. اما در این زمان که تامن تازه به سلطنت رسیده بود، محاکمه تیریون هم جریان داشت. این محاکمه با ناکامی پیش رفت؛ زیرا تیریون توانست با کمک برادرش جیمی از زندان بگریزد و قبل از فرار کامل از پایتخت تایوین را به قتل برساند. اکنون دیگر به‌صورت عملی سرسی بود که اوضاع را با زبان تامن در دست گرفته بود.

ازواج تامن با مارجری تایرل

در این زمان از تامن انتظار می‌رفت که ملکه‌ای برای خود انتخاب کند. برای همین مارجری تایرل به او نزدیک شد و توانست رگ خوابش را دزدیده و ملکه تامن شود. از سویی سرسی از این ماجرا ناراضی بود زیرا مارجری را دختری باهوش و منفعت‌طلب می‌دانست که ممکن بو جلوی نقشه‌های وی را بگیرد. اتفاقاً مارجری نیز به تامن گفته بود که اجازه ندهد ملکه مادر یعنی سرسی در دستورات و اداره مملکت دخالت کند. بعد از مدتی نیز میانه سرسی و مارجری شکرآب شد و سرسی تصمیم گرفت نقشه‌ای برای حذف مارجری بکشد.

دشمنی سرسی با مارجری

روزی سرسی که در شهر در حال گشت‌وگذار با گارد سلطنتی بود متوجه شد افراد مذهبی قادرند به وی در پیشبرد اهدافش کمک کنند. برای همین به سپت اعظم که خود را گنجشک نامیده بود قدرت داد تا در امور مملکت دخالت کند. در ابتدا نیز به سپت اعظم گفت که مارجری دچار گناه شده و زنا کرده است. تحقیقات سپت اعظم درنهایت به این جا رسید که خود سرسی هم گناهکار است و باید محاکمه شود.

برای همین دست‌به‌کار شد و سرسی را به زندان انداخت. در این زمان تامن براتیون نیز چندان پیگیر مادرش نشد و سرسی مجبور شد از جیمی که مدت‌ها بود از پایتخت رفته بود کمک بخواهد. این که سرنوشت تامن براتیون در داستان‌های ترانه یخ و آتش به کجا می‌کشد مشخص نیست و هنوز باید منتظر بمانیم تا جرج. آر. آر. مارتین ادامه داستان را بنویسد.

سرنوشت تامن براتیون در سریال بازی تاج و تخت

در سریال بازی تاج‌وتخت که اقتباسی بی‌نظیر از داستان‌های ترانه یخ و آتش است، نقش تامن براتیون را دین چارلز چپمن بازی می‌کند. در سریال زمانی که تامن به قدرت رسیده و سرسی و مارجری در بازداشت به سر می‌برند، تامن مجبور می‌شود که با سپت اعظم از در صلح وارد شود. البته عده زیادی معتقدند که تامن اقتدار لازم برای نجات‌دادن مادر و زنش را نداشته و برای همین دستور نمی‌دهد که کل بساط مذهب از پایتخت برداشته شود. در این سریال کار به جایی می‌رسد که سرسی با بی‌احترامی تمام در شهر چرخانده شده و مورد اهانت مردم قرار می‌گیرد. همچنین به تامن اجازه داده نمی‌شود تا یک روز قبل از محاکمه که با مارجری دیدار کند.

سرسی نیز برای انتقام از سپت اعظم به افرادش دستور می‌دهد که روز محاکمه زیر ساختمان دادگاه که انبار آتش سبز بوده را آتش بزنند و همه را با هم از بین ببرند. روز محاکمه که می‌رسد، سپت اعظم، مارجری و بسیاری از دیگر افراد منتظرند تا شاه و سرسی حاضر شوند. سرسی اما به تامن اجازه حضور نداده و خودش هم در جلسه محاکمه حاضر نمی‌شود. بعد از چند دقیقه تامن از پنجره کاخ شاهد منفجرشدن ساختمانی است که همسرش در آن قرار دارد. برای همین نمی‌تواند تحمل کند و خودش را از پنجره به پایین پرتاب می‌کند و تامن براتیون که پادشاهی خوش‌قلب بود این‌گونه در سریال بازی تاج‌وتخت سرنوشتش به پایان می‌رسد.