یکی از شخصیتهای بسیار سرسخت و دارای داستانی طولانی در داستانهای ترانه یخ و آتش، استنیس براتیون است که مردی بسیار خشک، مصمم، عملگرا و عبوس ترسیم شده است و تابع این قانون است که هدف وسیله را توجیه میکند. استنیس فرزند دوم خاندان براتیون است و جرج. آر. آر. مارتین وی را با هنرنمایی تمام در اکثر داستانهای ترانه یخ و آتش به تصویر کشیده است. برای همین بهتر است حتماً قبل از خواندن داستانهای ترانه یخ و آتش با استنیس آشنا شوید تا بهتر وقایع داستان را متوجه گردید.
استنیس براتیون (stannis baratheon)
خرید و دانلود کتاب شوالیه مرموز (جلد ۳ مجموعه شوالیه هفت پادشاهی)
تومان 19,000تومان 9,900خرید و مطالعهکودکی استنیس براتیون و ویژگی های ظاهری
استنیس براتیون فرزند دوم خاندان براتیون در استورمز اند به دنیا آمد. گفته شده که در کودکی هم چهره چندان جذابی نداشت و بعدازاین که پدر و مادرش یعنی استفن براتیون و کاسانا استرمونت غرق شدند، وی در سکوتی عمیق فرورفت و عبوس شد. از آن زمان ایمانش را به مذهب از دست داد. بعدازاین که رابرت براتیون بهعنوان لرد جانشین پدر شد، دراگون استون را به استنیس واگذار کرد تا آن جا را فرماندهی کند. استنیس همیشه از این موضوع مینالید که چرا دراگون استون به وی واگذار شده و استورمز اند که موقعیت مهمتری دارد به برادر کوچکتر یعنی رنلی براتیون.
خرید و دانلود کتاب شمشیر قسم خورده (جلد ۲ مجموعه شوالیه هفت پادشاهی)
تومان 19,000تومان 10,300خرید و مطالعهجوانی استنیس براتیون و ارتباط با برادران
استنیس همیشه عزمی راسخ و جدیتی انکارناپذیر داشت. بااینحال برادران وی یعنی رابرت و رنلی اصلاً اینگونه نبودند و برای همین ارتباط خوبی میان آنها برقرار نبود. رابرت از سویی با این که فردی جدی و خشمگین بود؛ اما به همان اندازه اهل عیاشی و شراب و زن بود. رنلی اما روحیه لطیفتری داشت و همیشه به برقراری صلح فکر میکرد. برای همین اهل مطالعه و موسیقی بود و سعی میکرد کمتر با دیگران به جدال بپردازد.
خرید و دانلود کتاب شوالیه آواره (بوته نشین) (جلد ۱ مجموعه شوالیه هفت پادشاهی)
تومان 19,000تومان 9,700خرید و مطالعهاستنیس براتیون در شورش رابرت براتیون
مهمترین اتفاق زندگی استنیس براتیون تا قبل از پایانیافتن جوانی که باعث شد بتواند عزم راسخ و جدیت خود را بهخوبی نشان دهد، شورش رابرت بود. داستان ازاینقرار بود که رابرت براتیون عاشق لیانا استارک خواهر ند استارک بود و قرار بود با هم ازدواج کنند. اما روزی که اگان تارگرین دوم در پایتخت چشمانش به چشمان لیانا افتاد، آنها یک دل نه صد دل عاشق هم شده و تصمیم گرفتند با یکدیگر فرار کنند. فرار لیانا و اگان باعث شد که پدر و برادر لیانا یعنی ریکارد و براندون به پایتخت پیش پادشاه ایریس رفته و از وی درخواست کنند از شاهزاده اگان بخواهد لیانا را بازگرداند.
شاه دیوانه بهجای این که از این آبروریزی جلوگیری کرده و به خواسته ریکارد و براندون پاسخ دهد، دستور داد وی و پسرش را زندانی کنند. سپس ریکارد را زنده آتش زد و براندون در حین تلاش برای نجات پدر به دار آویخته شد. این اتفاق ناگوار باعث شد ند استارک برادر کوچک لیانا و رابرت براتیون برای گرفتن انتقام از خاندان تارگرین دست به شورش زده و خاندانهای زیادی را با خود همراه کنند. استنیس براتیون نیز در این شورش توانست بهخوبی به رابرت و ند کمک کند.
زمانی که رابرت و ند مشغول مبارزه با تارگرینها بودند، قوای تایرل که متحد تارگرینها بودند قصد داشتند از طریق استورمز اند به پایتخت برسند. در این میان اما استنیس براتیون بود که با حفظ قلعهای که سر راه تایرلها بود مانع نفوذ تایرلها شد. در زمانی که استنیس و نیروهایش در قلعه داشتن از کمبود غذا از پا در میآمدند، یک قاچاقچی به نام سر داووس با آوردن محموله پیاز جان آنها را نجات داد. برای همین سر داووس تا آخر عمر دست استنیس باقی ماند و استنیس همیشه از وی مشورت میگرفت.
خرید و دانلود کتاب شوالیه هفت پادشاهی (مجموعه سه جلدی داستان های دانک و اگ)
تومان 29,000تومان 19,700خرید و مطالعهازدواج استنیس براتیون با سلیس فلورنت
بعدازاین که رابرت براتیون به تخت آهنین نشست، استنیس براتیون را لرد دراگون استون کرده و در شورای شاهی به وی سمت ارباب کشتیها را داد. برای همین وقتی گریجویها در شمال قیام کردند، این استنیس بود که ناوگان آنها را در هم شکست و همراه ند استارک سرزمین آنها را فتح کرد. بعدازاین پیروزی رابرت براتیون به وی گفت که وقت آن است که ازدواج کند. برای همین در استورمز اند با سلیس فلورنت ازدواج کرد و آن شب کمی چهرهاش خوشحال بود.
بیماری شیرین دختر استنیس
استنیس براتیون از همسرش دختری به نام شیرین به دنیا آورد و برای همین همیشه نگران بود که بیوارث مانده است. این نگرانی وقتی که دریافت شیرین به بیماری مردم سنگی دچار شده و ممکن است روزی تمام بدنش سنگی شده و عقلش را از دست بدهد رنگ باخت. برای همین از بهترین پزشکان درخواست کرد که بیماری او را درمان کنند. این بار خدا با استنیس یار بود و پزشکان توانستند مانع گسترش بیماری به سراسر بدن شیرین شوند و تنها روی بخشی از صورتش سنگی باقی ماند. دیدن چهره شیرین با این وضع برای استنیس همیشه دشوار بود؛ اما سر داووس با شیرین ارتباط خوبی داشت و همیشه با وی مهربان بود.
استنیس براتیون بعد از مرگ رابرت براتیون
گفته شده که اولینبار استنیس براتیون بود که این احتمال را داد که نکند فرزندان رابرت براتیون یعنی جافری، تامن و میرسلا فرزندان واقعی رابرت و سرسی نباشند؛ بلکه حاصل ارتباط سرسی و برادرش یعنی جیمی لنیستر باشند. استنیس این فرضیه را با بررسی پسر نامشروع رابرت براتیون در استورمز اند، یعنی ادریک استورم ساخته بود. ادریک درست مانند براتیونها موهایی مشکی با چشمانی آبی داشت درحالیکه هیچکدام از فرزندان رابرت این ویژگیها را نداشتند.
این فرضیه بعدازاین که برای جان ارن بازگو شد، باعث مرگ وی شد. جان ارن دست شاه رابرت بود و سرسی بعد از این که دانست به راز وی و جیمی پی برده او را زهر خور کرد. بعد از مدتی نیز که ند استارک بهعنوان دست جدید رابرت برگزیده شد و به همین راز پی برد، سرسی نقشه قتل شاه را کشید تا برای همیشه این موضوع را حل کند. بعد از مرگ شاه نیز ند استارک دستگیر و اعدام شد. این موضوع باعث شد که استارکها قیام کرده و براتیونها نیز برای جانشینی شاه رابرت اقدام کنند.
ادعای پادشاهی استنیس براتیون
استنیس براتیون با اطمینان از این که جافری براتیون، فرزند ارشد رابرت براتیون فرزند واقعی وی نیست و در نتیجه نمیتواند جانشین وی شده و روی تخت شاهنشاهی بنشیند، ادعا کرد که خودش بهعنوان برادر کوچکتر رابرت براتیون جانشین واقعی شاه بود و باید روی تخت آهنین بنشیند. این ادعا از جانب مردم دراگون استون حمایت شد و برای همین استنیس تصمیم گرفت با یک حمله دریایی قوی پایتخت را تصرف کرده و خاندان لنیستر را از مقر پادشاهی بیرون اندازد. در همین دوران رنلی براتیون نیز در استورمز اند ادعای پادشاهی کرده بود و استنیس را لایق شاهی نمیدانست.
استفاده از جادوی سیاه
در مسیر رسیدن به تخت آهنین، جادوگری مو قرمز با نام ملیساندر به حمایت از استنیس براتیون دست زد و تقریباً بعد از مدتی چنان وی را در چنگ خود درآورد که استنیس ایمان راسخ پیدا کرد که با راهنماییهای وی قطعاً به تخت آهنین میرسد. یکی از اقداماتی که ملیساندر انجام داد، استفاده از جادوی سیاه برای کشتن رنلی براتیون بود. زمانی که کتلین استارک به سرزمین تایرلها رفته بود تا از رنلی بخواهد با آنها همپیمان شده و پایتخت را تصرف کنند، موجودی شبحوار با چهره استنیس در چادری که رنلی و کتلین استارک قرار ملاقات داشتند ظاهر شد و با یک ضربت شمشیر رنلی را از پای درآورد.
استنیس براتیون در نبرد بلک واتر
بعد از حذف رنلی و البته پیروزی نیروهای لنیستر در جبهه شمالی، خبر رسید که استنین در حال حرکت با ناوگان دریایی بزرگی از سمت دریای سیاه به پایتخت است. ناوگانی بزرگ که اگر با آن مقابله نمیشد قطعاً پایتخت شکست میخورد. استنین براتیون با کمک سر داووس و فرماندهی وی چنین ناوگانی را راه انداخته بود تا پایتخت را تصرف کند. در مقابل اما تیریون لنیستر با ریختن آتش روی سر ناوگان دریایی استنیس، باعث شد کشتیها در هم شکسته شده و ضربهای بزرگ به این نیرو وارد شود.
استنیس براتیون اما سرسختتر از این بود که با این ضربه عقب بنشیند. برای همین در نوک سپاه قرار گرفت و جانانه به سمت پایتخت حمله کرد. در این نبرد از هر دو طرف تعداد زیادی کشته شدند؛ اما شانس با لنیسترها یار بود؛ زیرا تایوین توانست در لحظات آخر نبرد همراه سپاهی از لنیسترها و تایرلها که متحدین تازه آنها شده بودند به دل لشکر استنیس زده و وی را شکست دهد. این شکست باعث میشود که استنیس برای مدتی عقبنشینی کرده و دیگر خیال تصرف پایتخت را از سرش بیرون کند.
عقب نشینی و تدابیر جدید
بعد از این که استنیس به دراگون استون بازمیگردد، از ملیساندر میخواهد تا با جادوی سیاه کاری برای وی کند. ملیساندر نیز به وی میگوید برای این کار لازم است که به خون یک شاهزاده واقعی دسترسی پیدا کند. برای همین ادریک استورم که فرزند نامشروع ولی واقعی رابرت براتیون است را از استورمز اند به دراگون استون میآورند و ملیساندر یا استفاده از زالو خون را گرفته و سه زالو را با نامهای جافری براتیون، راب استارک و بالون گریجوی که همه ادعای شاهی داشتند در آتش میاندازد و به استنیس اطمینان میدهد که با این کار دشمنانش از بین میروند.
بعدازاین اقدام نیز میگوید اگر این شاهزاده را قربانی کنند، پیروزی استنیس براتیون قطعی خواهد شد. این خبر که به سر داووس رسید، تصمیم گرفت ادریک استورم را از دست ملیساندر نجات دهد. برای همین وی را قاچاقی به سرزمینهای آزاد برد و جانش را نجات داد. بعدازاین اقدام برای این که حواس استنیس را از کاری که کرده بود پرت کند به او گوشزد کرد که به شمال کشور لشکر کشد و با پشتیبانی از نگهبانان شب حمایت مردم شمال را برای خود بخرد. در شمال نیز جان اسنو فرزند نامشروع ند استارک به فرماندهی نگهبانان دیوار رسیده بود و برای همین احتمال این که مورد حمایت مردم شمال قرار گیرد بالا رفته بود.
نبرد بلک کستل
زمانی لشکر استنین براتیون به شمال رسید که شاه آنسوی دیوار یعنی منس ریدر صفآرایی کرده بود تا از دیوار عبور کند. استنیس با قلعوقمع کردن نیروهای منس ریدر وی را اسیر کرده و با خود به دیوار برد. سپس با جان اسنو مذاکره کرد که اگر استارکها را با وی همراه کند، آنگاه استنیس نیز وی را به مقام لرد شمال ارتقا میدهد. بعدازاین مذاکره، استنیس شروع میکند به ارسال پیام برای لردهای شمالی و درخواست هم پیمانی آنها برای شکست لنیسترها.
این کارها بعدازاین که جان اسنو نیز به وی مشاوره میدهد باعث میشود قبایل شمالی یکی پس از دیگری با استنیس هم پیمان شوند. در این میان فقط بولتنها هستند که از هم پیمانی سر باز زده و با کاراستارکها هم پیمان میشوند تا استنیس را از میدان به در کنند. رمسی بولتون که لرد بولتنها شده برای استنیس نقشه میکشد تا او را وارد نبرد کند. بعدازاین که در این موضوع موفق میشود، به جان اسنو نامهای نوشته و به او اطلاع میدهد که استنیس براتیون در نبرد کشته شده و دیگر حامیای ندارد. هنوز در کتاب های ترانه یخ و آتش مشخص نشده که این خبر واقعیت دارد یا نه ولی در سریال بازی تاجوتخت داستان استنیس براتیون طور دیگری تمام میشود.
استنیس براتیون در سریال بازی تاج و تخت
استنیس براتیون در سریال بازی تاجوتخت بعد از این که به شمال میرود، بر اساس صحبتهای ملیساندر دخترش شیرین را قربانی میکند تا پیروزی قطعی را به دست آورد. این کار دور از چشم سر داووس انجام میشود و وقتی داووس از ماجرا اطلاع مییابد، بهشدت ناراحت میشود. زن استنیس نیز بعد از این تصمیم خودکشی میکند. خودش و نیروهایش نیز بعد از این کار در یک شبیخون توسط نیروهای بولتن از دم تیغ گذرانده میشوند
برن از تارث کسی است که آخرین ضربه را به استنیس زده و زندگی وی در میان برفهای سرد شمال پایان مییابد.
دیدگاه ها