شیرین براتیون یکی از مظلوم‌ترین شاهزاده‌هایی است که در داستان ترانه یخ و آتش با وی روبرو می‌شویم. شیرین تنها فرزند استنیس براتیون است که به‌خاطر بیماری خاصی که دارد چندان محبوب نیست و مادرش برای به دنیا آوردنش همیشه خجالت‌زده است. همچنین چون دختر است نمی‌تواند آرزوی جانشینی استنیس را بعد از بر تخت نشستن برآورده کند و برای همین اعتمادبه‌نفس یک شاهزاده را ندارد. جرج. آر. آر. مارتین که متخصص خلق کاراکترهای خانم با قدرت زیاد است، در پرداختن به شخصیت شیرین اما برعکس غرایزش عمل کرده و نشان داده که ممکن است پرنسس بود؛ ولی اهمیت و قدرت نداشت.

شیرین براتیون

کودکی شیرین براتیون و ویژگی های ظاهری

شیرین براتیون دختر استنیس براتیون و سیلیس براتیون است که در دراگون استون به دنیا آمده و همان جا بزرگ شده است. با این که چهره شیرین بسیار زیبا و دلنشین است و تمام مشخصات براتیون‌ها را دارد، اما متأسفانه جون در کودکی دچار بیماری مردمان سنگی شده، پوست سمت چپ صورتش همچنان سخت و خاکستری مانده و همین باعث شده که اعتمادبه‌نفس حضور در میان مردمان را نداشته باشد و همیشه در انزوا به سر برد. کودکی وی در مبارزه با این بیماری گذشته است.

کودکی شیرین براتیون
کودکی شیرین براتیون

گفته می‌شود وقتی استنیس و سیلیس دریافتند که او دچار عارضه مردمان سنگی شده بسیار وحشت کردند و لازم بود که او را سریع بکشند. اما استنیس این کار را نکرد و در عوض از تمام پزشکان سراسر هفت‌اقلیم خواست که هر کاری می‌توانند انجام دهند تا شیرین نجات پیدا کند. این بیماری در ابتدا با پخش‌کردن سنگ روی پوست و سپس خشک‌کردن مغز و دیوانه کردن شخص گسترش پیدا می‌کرد. برای همین این افراد یا باید به جزیره‌ای که برای این افراد در نظر گرفته شده بود تبعید می‌شدند یا کشته می‌شدند. شیرین اما نجات پیدا کرد؛ ولی سمت چپ صورتش همچنان خاکستری ماند.

شیرین براتیون در ارتباط با پدر و مادر

شیرین از کودکی با این حقیقت تلخ مواجه شد که مادرش از به‌دنیاآوردن وی شرمسار است. شیرین تنها بچه زنده مانده سیلیس بود که متأسفانه مریض بود و پسر هم نبود. برای همین سعی می‌کرد از مواجهه با مادر اجتناب ورزد و زیاد جلوی چشمانش آفتابی نشود. با این که نسبت به پدرش هم چنین رفتاری را اتخاذ کرده بود؛ اما عمیقاً او را دوست داشت. استنیس مردی بود که به‌سختی احساسات خود را نشان می‌داد و برای همین شیرین براتیون نیز انتظار نداشت؛ مانند دیگر پدرها با وی بازی کرده و به او محبت کند. اما می‌دانست که پدرش نیز او را عمیقاً دوست دارد.

نوجوانی شیرین براتیون در دراگون استون

نوجوانی شیرین براتیون با خواندن کتاب‌های مختلف درباره پادشاهان و شوالیه‌های مختلف گذشت. بعد از مدتی نیز با عروسکی که پدرش برایش خریده بود سرگرم شده بود. در این دوران شیرین به اطلاعاتی بسیار بیشتر از فهمش دست‌یافت و برای همین قدرت درک زیادی پیدا کرد. این دوران برای وی همچنین خیلی تلخ گذشت؛ زیرا دوستی نداشت و همیشه تنها بود. در مدتی هم که استنیس مشغول تدارک نبرد برای مبارزه با لنیسترها بود با وی دیدار نکرد و این تنهای بیشتر از قبل شد. به‌‎خصوص که ملیساندر جادوگر یار استنیس و سیلیس که قرار بود به آن‌ها در فتح پایتخت کمک کند از شیرین خوشش نمی‌آمد.

شیرین براتیون و سر داووس

بعدازاین که سر داووس به‌عنوان دست شاه استنیس انتخاب شد، رابطه‌ای دوستانه میان سر داووس و شیرین ایجاد شد. سر داووس همیشه به شیرین سر می‌زد و برایش عروسک‌ها و کتب مختلف می‌برد. برای همین شیرین در این مدت از تنهایی درآمد و شروع به خندیدن کرد. سر داووس سواد خواندن و نوشتن نداشت و برای همین وقتی شیرین به وی موضوعی تاریخی یا علمی می‌گفت، با شوخی جوابش را می‌داد تا نشان ندهد اطلاعی از این موضوع ندارد.

شیرین براتیون و سر داووس
شیرین براتیون و سر داووس

این ارتباط دوستانه باعث شد که وقتی بعدازاین که استنیس به‌خاطر عصبانیت از سر داووس وی را زندانی کرد، شیرین براتیون به ملاقات او آمده و سعی کند به او سواد بیاموزد. در این مسیر موفق هم شد. بعد از چند هفته شیرین توانست به سر داووس سواد خواندن و نوشتن بیاموزد. برای همین سر داووس به بهترین دوست شیرین تبدیل شد و سر داووس نیز همیشه برای او عروسک و وسایل مختلف می‌آورد و او را تنها نمی‌گذاشت.

پیشنهاد خرید

خرید و دانلود کتاب پرنسس و ملکه

تومان 31,500تومان 19,700خرید و مطالعه

سرنوشت شیرین براتیون در کتاب

سرنوشت شیرین براتیون در کتاب‌های ترانه یخ و آتش به‌اندازه سرنوشت او در سریال بازی تاج‌وتخت غمناک نیست. بعدازاین که استنیس براتیون در نبرد بلک واتر شکست خورد، شیرین و سیلیس را به استورم اندز برده و خودش با لشکرش به شمال رفت تا بتواند آ‌ن جا متحدانی برای خود پیدا کند. در کتاب ترانه یخ و آتش هنوز سرنوشت مشخصی برای شیرین براتیون ترسیم نشده و باید منتظر بمانیم تا آخرین کتاب‌های ترانه یخ و آتش توسط جی. آر. آر. مارتین نوشته شده و در آن مشخص شود که بعدازاین که شیرین با مادرش تنها گذاشته می‌شود سرنوشت وی چگونه رقم خواهد خورد.

سرنوشت شیرین براتیون در سریال بازی تاج و تخت

نقش شیرین براتیون را در سریال بازی تاج‌وتخت، کری اینگرام بازی می‌کند. این سریال یک اقتباس سریالی از مجموعه داستانی ترانه یخ و آتش است که از فصل ۴ به بعد داستانی مجزا از ماجراهای کتاب دارد؛ زیرا داستان‌های بازی تاج‌وتخت هنوز در کتاب تمام نشده‌اند. در سریال بازی تاج‌وتخت سرنوشت شیرین براتیون طور دیگری رقم می‌خورد. مرگ وی یکی از دردناک‌ترین مرگ‌هایی است که در کل سریال شاهد آن هستیم. بعدازاین که استنیس به شمال می‌رود، شیرین و سیلیس را هم همراه خود می‌برد. در شمال اما زمین‌گیر شده و با کمبود آذوقه و سرمای شدید مواجه می‌شود.

برای همین ملیساندر برای این که راه چاره‌ای بیابد به استنیس می‌گوید باید خون یک شاهزاده ریخته شود تا خدای نور به آن‌ها رو کرده و سرما کنار زده شود و به سربازان غذا برسد. استنیس نیز که تمام هدفش را پیروزی در نبرد قرار داده و برده کامل خدای نور شده، اجازه می‌دهد که ملیساندر شیرین براتیون را به چوب بسته و زنده آتش بزند. تلخ‌ترین لحظات زمانی است که شیرین پدر و مادرش را صدا زده و آن‌ها وی را نجات نمی‌دهند. این اتفاق دور از چشم سر داووس رقم می‌خورد. بعد از قربانی شدن شیرین، سلیس خودکشی کرده و ملیساندر نیز برای همیشه استنیس را ترک می‌کند.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

835 تعداد بازدید

دیدگاه ها

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
0
    0
    سبد خرید شما
    سبد خرید خالیخرید