ویسریس تارگرین آخرین بازمانده مذکر خاندان تارگرین بعد از شورش رابرت است که همراه با خواهرش از وستروس فرار کرده‌‎اند. ویسریس نماد شاهزاده‌هایی است که از خصلت شاهزادگی و شاهی فقط اسم‌ورسم آن را به ارث برده است. او خودش را شاهزاده وعده‌داده‌شده می‌داند و برای همین قصد دارد انتقام خاندانش را از مردان وستروسی بگیرد. جان. آر. آر. مارتین در ابتدای داستان‌های ترانه یخ و آتش با بردن توجهات به سمت وی قصد دارد نشان دهد که برای اژدها شدن تنها داشتن خون تارگرین کافی نیست.

ویسریس تارگرین (Viserys Targaryen)

اتفاقات پیش از تولد ویسریس تارگرین

هنگامی که ویسریس کودکی بیش نیست، رابرت براتیون، ند استارک، جان ارن و تعدادی دیگر از خاندان‌های مهم وستروسی بر ضد پدرش که شاه دیوانه خوانده می‌شود دست به شورشی می‌زنند که در نهایت منجر به سرنگونی آخرین شاه خاندان تارگرین می‌شود. در طی این شورش پدرش یعنی شاه ایریس همسرش ریلا که باردار است را همراه ویسریس به دراگون استون می‌فرستد تا از گزند شورشیان در امان بمانند.

این شورش که ابتدا با دزدیدن لیانا استارک که خواهر ند استارک است آغاز می‌شود، در انتهای خود مرگ تمام تارگرین‌ها را به همراه دارد. برادر بزرگ ویسریس تارگرین یعنی ریگار تارگرین که عامل اصلی این بلوا است، در نبردی به دست رابرت براتیون ازپادرآمده و پدر نیز توسط جیمی لنیستر با شمشیر کشته می‌شود. برای همین ویسریس و خواهرش دنریس که هنگام تولد مادرش یعنی ریلا تارگرین را از دست می‌دهد، تنها بازماندگان خاندان اژدها هستند که اکنون از وستروس فرار کرده و هر لحظه ممکن است توسط نیروهای رابرت براتیون کشته شوند. ویسریس در کتاب اول مجموعه ترانه یخ و آتش که کتاب بازی تاج و تخت نام دارد حضور دارد.

کودکی ویسریس تارگرین و ویژگی های ظاهری

ویسریس تارگرین فرزند دوم ایریس تارگرین دوم و ریلا تارگرین است. برادر بزرگ وی ریگار تارگرین نام دارد و خواهر کوچکش که بعد از مرگ پدر به دنیا می‌آید، دنریس تارگرین نام‌گذاری می‌شود. ویسریس از کودکی با ترس تبعید و مشاهده مرگ مادر بزرگ همراه شده و برای همین همیشه خشمگین است و سعی دارد از خودش در برابر دیگران محافظت کند. درباره چهره وی گفته شده که موهایی طلایی با چشمانی نقره‌ای داشت؛ اما در کل ظاهر مناسبی نداشته و بسیار بدقیافه بوده است. همچنین رفتار خوبی با خواهر کوچکش دنریس نداشت و همیشه او را مورد ظلم و اذیت قرار می‌داد.

در سنین نوجوانی وقتی که نیروهای رابرت براتیون دریافتند که ویسریس تارگرین و خواهرش در دراگون استون به سر می‌برند، شوالیه وفادار به خاندان تارگرین یعنی سر ویلم داری آن‌ها را به‌صورت قاچاقی به براووس برد. بعد از مرگ سر ویلم داری نیز اطرافیان آن‌ها را از خانه‌ای که در براووس داشتند بیرون انداخته و برای همین آواره سرزمین‌های شرقی شدند. گفته می‌شود در این دوران اکثر اشراف و بزرگان ویسریس را شاه گدا لقب داده بودند؛ زیرا مجبور شده بود برای امرارمعاش تاج مادرش را بفروشد. در این دوران ویسریس به اوج فلاکت رسیده بود تا این که با خود گفت اگر خواهرش را به‌عنوان غنیمت به یکی از جنگجویان شرقی مثل دوتراکیان بدهد خواهد توانست لشکری جمع‌آوری کرده و وستروس را باز پس گیرد.

سفر ویسریس تارگرین به شرق برای جمع آوری لشکر و پس گیری پادشاهی هفت اقلیم

در یکی از سفرهای ویسریس و دنریس به پنتوس، ویسریس با شخصی ثروتمند به نام ایلیریو موپاتیس آشنا شد. ایلیریو از ویسریس پشتیبانی کرد و در عوض از وی قول گرفت که اگر روزی تخت آهنین را باز پس گرفت سهم وی را محفوظ بدارد. برای همین ترتیب دیدار دنریس با یکی از جنگجویان دوتراکی به نام کال دروگو را داد. کال دروگو بعد از دیدن دنریس وعده ۱۰ هزار مرد جنگی را به ویسریس داد و بعد از چند وقت نیز با دنریس ازدواج کرد.

سفر ویسریس تارگرین به شرق برای جمع آوری لشکر و پس گیری پادشاهی هفت اقلیم
سفر ویسریس تارگرین به شرق برای جمع آوری لشکر و پس گیری پادشاهی هفت اقلیم

ارتباط ویسریس تارگرین با کال دروگو

دوتراکی‌ها مردمانی وحشی و چادرنشین بودند برای همین همیشه در یک جای مشخص زندگی نمی‌کردند. این موضوع باعث شد که ویسریس از عملی‌نشدن وعده کال دروگو بهراسد و برای همین هم‌سفر آن‌ها شود. در طول سفر بارها به کال دروگو یادآوری کرد که زمان حمله به وستروس رسیده؛ اما کال دروگو این موضوع را پشت‌گوش می‌انداخت. برای همین ویسریس نیز عصبانی می‌شد و کارهای احمقانه انجام می‌داد. از طرفی اما دنریس تارگرین روزبه‌روز بیشتر با زندگی در کنار کال دروگو خو می‌گرفت و دیگر مثل سابق دخترکی ترسو نبود. این موضوع باعث شد ویسریس جایگاه خود را در خطر ببیند و بیشتر با وی بدرفتاری کند.

پیشنهاد خرید

خرید و دانلود کتاب پرنسس و ملکه

تومان 31,500تومان 19,700خرید و مطالعه

مرگ دردناک ویسریس تارگرین

زمانی که دوتراکیان به همراه دنریس و ویسریس به شهر مقدس واز دوتراک رسیدند، ویسریس حسابی مست کرد و کنترل رفتار خود را از دست داد. او خبر نداشت که در این شهر شمشیر کشیدن و خون ریختن گناه است و مجازاتش مرگ است. هنگامی که وی حسابی مست کرده بود، با حالتی عصبانی وارد چادری که کال دروگو و دنریس در آن حضور داشتند شده و شمشیرش را از نیام بیرون کشید و دنریس را که باردار شده بود تهدید کرد. این کار باعث شد که جورا مورمونت نیز که از شوالیه‌های وفادار به ویسریس تارگرین بود شوکه شود و منتظر باشد تا دروگو درسی بزرگ به وی دهد.

مرگ دردناک ویسریس تارگرین
مرگ دردناک ویسریس تارگرین

کال دروگو در ابتدا با دیدن این صحنه ویسریس تارگرین را تشویق کرد و به وی گفت دیگر وقت آن شده که تاج پادشاهی را بر سر نهد. ویسریس نیز که شخصیت کودنی داشت از این تعریف خوشحال شده و به نزدیک کال دروگو آمد تا از وی تاج را دریافت کند. کال دروگو اما جامی از سرب داغ که جلو رویش بود را کامل روی سر ویسریس ریخت و سر وی مذاب شد. این‌گونه آخرین مذکر خاندان تارگرین نیز با مرگی دردناک از میان رفت و تنها دنریس تارگرین باقی ماند.

ویسریس تارگرین در سریال بازی تاج و تخت

در سریال بازی تاج‌وتخت که اقتباسی شاهکار از کتاب های ترانه یخ و آتش است، نقش ویسریس تارگرین را Harry Lloyd بازی می‌کند. در این سریال زندگی و اتفاقاتی که برای ویسریس اتفاق می‌افتد عیناً از روی کتاب اقتباس شده و هیچ تغییری در آن رخ نداده است. در فصل اول ما شاهد حضور ویسریس تارگرین در داستان‌های سریال هستیم و تقریباً با دیدن اولین سکانس‌‎ها از وی زده می‌شویم؛ زیرا شخصیت ضعیف و ترسوی وی و البته بدرفتاری‌هایش با دنریس تارگرین نمایش داده می‌شود. سریال بازی تاج‌وتخت توانسته به بهترین شکل داستان‌های ترانه یخ و آتش را نمایش دهد و برای همین جزو محبوب‌ترین سریال‌های تاریخ است.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

387 تعداد بازدید

دیدگاه ها

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
0
    0
    سبد خرید شما
    سبد خرید خالیخرید