دروگون بزرگ‌ ترین اژدهای دنریس تارگرین (Drogon)

تاریخچه اژدها در خاندان تارگرین

خاندان تارگرین تنها خاندانی است که در هفت‌اقلیم اژدها دارند. این خاندان با داشتن اژدها توانست وستروس را فتح کند و در ادامه این قدرت اژدهایان بود که توانست به آن‌ها کمک کند ۳۰۰ سال بر وستروس حکمرانی کنند. شناختن تعدادی از مشهورترین این اژدهایان برای بهتر شناختن دروگون به ما کمک می‌کند.

• والریون: والریون همان اژدهایی است که اگان تارگرین اول بر آن سوار شد و توانست باقدرت آن وستروس را فتح کند. والریون چنان عظیم‌الجثه بود که حریفی در دنیا نداشت و برای همین در نهایت بر اثر کهولت سن از دنیا رفت.
• ورمیتور: بعد از فتح وستروس، یکی از اولین اژدهایانی که بعد از والریون توانست جایگزین شایسته‌ای برای وی باشد، ورمیتور نام دارد. این اژدهای برنزی رنگ در نهایت در نبرد تامبلتون بر اثر جراحات زیاد مرد.
• کراکسس: یکی دیگر از خشن‌‎ترین و مشهورترین اژدهایانی که هفت‌اقلیم به خود دیده، کراکسس نام دارد. این اژدها توسط دیمون تارگرین هدایت می‌شد. در نهایت نیز در نبرد داخلی تارگرین‌ها با ویگار روبرو شد و هر دو کشته شدند.
• سان فایر: یکی از زیباترین و باشکوه‌ترین اژدهایان در هفت‌اقلیم، سان فایر نام داشت. موجودی طلایی و سرخ که سایه‌اش بر یک شهر سیطره پیدا می‌کرد. سان فایر فقط زیبایی نداشت؛ بلکه در نبردها نیز باقدرت زیادی می‌درخشید. این اژدها نیز بر اثر جراحاتی که در نبردهایی که به نام رقص اژدهایان مشهور شده برداشت، در نهایت کشته شد.

تولد دروگون در دامن دنریس

دروگون به همراه دو برادرش در روزی به دنیا آمدند که دنریس تارگرین قرار بود برای همیشه به دوش کالین برود؛ اما سرنوشتش را نپذیرفت. روزی که کال دروگو از دنیا رفت و فرزند دنریس سقط شد، وی جسد کال دروگو را در میان انبوهی هیزم قرارداد و به یارانش دستور داد که وقتی خودش هم درون هیزم‌ها قرار گرفت، آتش را روشن کنند. او همراه خود سه تخم اژدهایی که از دراگون استون همراه آورده بود را نیز درون آتش برد. بعد از ای که آتش دو روز روشن بود در نهایت به خاموشی رفت، یاران دنریس دیدند که وی به همراه سه اژدهای کوچک از میان آتش بیرون آمد. این اژدهایان دروگون، ریگال و ویسریون نام‌گذاری شدند.

ویژگی های ظاهری دروگون

ظاهر دروگون مانند والریون رعب‌آور است. فلس او مشکی و شاخک‌هایش قرمز خونی است. چشمانش نیز درون حدقه‌های قرمزی مانند آتش می‌درخشد. شعله‌های آتش دروگون گلوله‌های سرخ و سیاه است که حرارتش توانایی ذوب سنگ را دارد. وقتی این هیولا در هوا پرواز می‌کرد گویی صدای رعدوبرق در آسمان پخش می‌‎شد. دروگون از دیگر برادرانش جثه بسیار بزرگ‌تری داشت و خونش نیز به رنگ مشکی بود.

دروگون در دوران کودکی

در زمانی که دروگون هنوز بزرگ نشده و به هیولایی که توانایی ازبین‌بردن یک ارتش را دارد تبدیل نشده، دنریس از وی در ازبین‌بردن دو عدد از دشمنانش استفاده می‌کند. یکی هنگامی که در کارث وارد تالار نامیرایان می‌شود مشاهده می‌کند که نامیرایان دروگون و دیگر اژدهایانش را زنجیر کرده‌اند. به همین دلیل دنریس دستور می‌دهد که دروگون از توانایی جدیدش که ایجاد آتش است استفاده کرده و خود را از دست آن‌ها نجات دهد. سپس دستور می‌دهد که نامیرایان را آتش زده و از دست آن‌ها خلاص شوند.

بار دیگر زمانی است که دنریس قصد دارد در آستاپور آنسالیدها را خریداری کند. برای همین قرار می‌گذارد که در ازای لشکری از آنسالیدها، دروگون را به ارباب بدهد. وقتی که همه اطرافیان در کمال ناباوری در حال مشاهده رفتن دروگون به دست ارباب آنسالیدها هستند، ناگهان دنریس تارگرین دستور آتش‌زدن ارباب را داده و دروگون نیز با یک‌نفس ارباب و سربازانش را از پا درمی‌آورد.

حکومت بر میرین

زمانی که دنریس تارگرین به میرین می‌رود و با نمایش دروگون، ریگال و ویسریون بدون خون‌ریزی این شهر را فتح می‌کند، همگان پی به قدرت وجود اژدهایان برده و آوازه آن‌ها تا پایتخت می‌رود. به‌خصوص که استادان درباره عظمت و رعب دروگون داستان‌ها می‌گویند و دنریس نیز می‌‎داند با وجود این سه اژدها می‌تواند؛ مانند اگان فاتح، وستروس را فتح کند. در زمانی که دنریس بر میرین حکومت می‌کند، گزارش‌هایی به وی می‌رسد که گویا دروگون و دو اژدهای دیگر به گله‌های مردم حمله کرده و حتی فرزند کوچک یک چوپان را سوزانده‌اند. برای همین دنریس دستور می‌دهد که آن‌ها را در زیرزمین زندانی کنند؛ اما دروگون آن‌قدر قوی‌هیکل است که کسی نمی‌تواند وی را زنجیر کند.

بعد از مدتی که خبری از دروگون نیست، دنریس مجبور می‌شود با اربابان قدیمی میرین مذاکره کرده و برای به‌دست‌آوردن حمایت آن‌ها چاله‌های مبارزه را باز کند تا سنت قدیمی میرین اجرا شود. در وسط نبرد مبارزان ناگهان دروگون از راه رسیده و صدای غرش در آسمان پخش می‌‎شود. دروگون درست وسط زمین مبارزه به زمین نشسته و دنریس مشاهده می‌کند که گویی از قبل توطئه‌ای برای کشتن وی انجام شده و مبارزان در حال زخم زدن به دروگون هستند. برای همین سریعا سوار دروگون شده و از میرین دور می‌شود. سرنوشت دروگون در داستان‌های ترانه یخ و آتش تا همین‌جا ترسیم شده است.

دروگون در سریال بازی تاج و تخت

در سریال بازی تاج‌وتخت که اقتباسی بی‌نظیر از داستان‌های ترانه یخ و آتش است، با استفاده از تکنیک‌های جلوه‌های ویژه دروگون را به‌خوبی به تصویر کشیده‌اند. در این سریال که از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۹ از شبکه HBO پخش می‌شده است، دروگون سرنوشتی متفاوت دارد. در اصل از فصل ۴ به بعد که داستان‌های ترانه یخ و آتش دیگر توسط جرج. آر. آر. مارتین هنوز ترسیم نشده ما با داستانی که ساخته ذهن کارگردان و نویسندگان این سریال است روبرو می‌شویم.

در ادامه داستان وقتی دنریس و دروگون از میرین می‌روند، مدتی بعد دنریس با لشکری از دوتراکی‌های تازه‌نفس از راه می‌رسد. با آمدن دنریس، تصمیم نهایی برای فتح وستروس گرفته می‌شود و برای همین همراه با نیروها و اژدهایان به دراگون استون می‌روند. در یکی از نبردها با لشکر لنیستر نیز دروگون قدرت‌نمایی کرده و مردمان وستروس متوجه می‌شوند با چه هیولایی قرار است روبرو شوند. بعد از مدتی نیز دنریس از دروگون برای نبرد با وایت واکرها استفاده می‌کند. درنهایت نیز دنریس با استفاده از دروگون پایتخت وستروس و مردمانش را به آتش می‌کشد.

در آخرین قسمت سریال درست زمانی که دنریس با غرور کامل هفت‌اقلیم را فتح کرده و دروگون آن را خاکستر یکی کرده است، جان اسنو به دنریس نزدیک شده و با پشیمانی کامل خنجر خود را در قلب دنریس فرومی‌کند. دروگون که شاهد این صحنه است از غم زیادی که از مرگ مادر به وی دست می‌دهد تمام خشم خود را روی تخت آهنین خالی کرده و تختی که زمانی توسط والرین ساخته شده بود را ذوب می‌کند. سپس جنازه دنریس را به دهان گرفته و از پایتخت به جایی که هنوز مشخص نیست کجاست می‌برد. در سریال بازی تاج‌وتخت نیز سرنوشت نهایی دروگون مشخص نمی‌شود و تنها اژدهای زنده دنیا می‌ماند.