ریگال یکی از سه اژدهای دنریس تارگرین است که هم‌زمان با دروگون و ویسیریون به دنیا می‌آید. این سه اژدها تنها اژدهایان زنده داستان‌های ترانه یخ و آتش هستند که باعث برگشتن شکوه ازدست‌رفته خاندان تارگرین که تنها خاندان دارنده اژدها است می‌شوند. مدت‌های زیادی است که وستروس اژدهایی به خود ندیده و برای همین تولد این سه موجود افسانه‌ای، خط سیر جدیدی به اتفاقات وستروس می‌دهد. جرج. آر. آر. مارتین توانسته در داستان‌های ترانه یخ و آتش به زیبایی تمام نقش اژدهایان را به‌درستی و با تناسب کامل بگنجاند.

ریگال اژدهای دنریس تارگرین (Rhaegal)

خاندان اژدها

هنوز مشخص نیست که از چه زمانی و چگونه خاندان تارگرین صاحب اژدها شده‌اند؛ اما گویا در والریون که خاستگاه خاندان تارگرین است همیشه اژدها وجود داشته است. زمانی هم که این خاندان به دراگون استون مهاجرت می‌کنند، همراه آن‌ها ۵ اژدها وجود داشته است که به فتح هفت‌اقلیم کمک کرده‌اند. اگان فاتح سوار بر بالریون رعب‌‎آور توانست سرزمین وستروس را فتح کند. همراه بالریون ۴ اژدهای دیگر هم وجود داشته که گویی در نبرد با خاندان‌های وستروسی کشته می‌شوند. گفته می‌شود در کنار رسم ازدواج با محارم، بزرگ‌شدن همراه با یک اژدها نیز در خاندان تارگرین رسم بوده و منشأ قدرت آن‌ها در حقیقت اژدهایان بوده‌اند.

خاندان تارگرین حدود ۳۰۰ سال بر وستروس حکومت می‌کنند و در طول این مدت اژدهایان متفاوتی داشته‌اند که با آن‌ها در کنترل وستروس و البته جنگ‌های درونی که تجربه کرده‌اند مثل نبردی که به رقص اژدهایان شهرت یافته شرکت کرده‌اند. این اژدهایان هر کدام داستان‌های متفاوتی دارند که البته جرج. آر. آر. مارتین در مجموعه داستانی آتش و خون به آن پرداخته است. در این مجموعه داستانی ما با سرنوشت خاندان تارگرین در طول ۳۰۰ سالی که بر وستروس حکومت کرده‌اند آشنا می‌شویم و البته همه اژدهایانی که در این مدت در کنار تارگرین‌ها بوده‌اند را خواهیم شناخت.

تولد ریگال

دنریس تارگرین در داستان‌های ترانه یخ و آتش آخرین بازمانده این خاندان است که بعد از مدتی فرار و زندگی در خفا، درنهایت با کال دروگو که یکی از جنگجویان قبایل دوتراکی است ازدواج می‌کند. این ازدواج اما نهایتاً دوام نیاورده و روزی که کال دروگو می‌میرد، دنریس تارگرین تصمیم می‌گیرد به‌جای پیوستن به دوش کالین که محل زندگی کالیسی‌های بیوه شده است، درون آتش رفته و تخم‌های اژدها را هم همراه خود ببرد. این کار نشان می‌داد که آیا واقعاً دنریس تارگرین همان تارگرین وعده‌داده‌شده است یا نه؟

برای همین دنریس دستور می‌دهد که جنازه کال دروگو و سه تخم اژدها را درون انبوهی از هیزم قرار داده بعدازاین که خودش هم داخل این هیزم‌ها قرار گرفت، هیزم‌ها را آتش بزنند. بعدازاین کار، یاران دنریس دو روز منتظر می‌مانند تا آتش خاموش شود و همگان با کمال حیرت مشاهده می‌کنند که دنریس همراه سه توله اژدها از میان آتش بیرون می‌آید. نام این اژدهایان را نیز دروگون، ویسیریون و ریگال می‌گذارد. در زمان تولد این اژدهایان شهاب‌‎سنگی سرخ‌رنگ برای چند روز در آسمان می‌درخشید.

ویژگی های ظاهری ریگال

ریگال اژدهایی است که دنریس او را به یاد برادر بزرگش که هیچ‌وقت ندیده بود؛ یعنی ریگار نام‌گذاری کرد. بدن ریگال سبز و برنزه بود و بال‌هایش زرد و نارنجی. او در کنار دروگون و ویسیریون جثه‌ای متوسط داشت و تقریباً نسبت به دروگون آرام‌تر بود. از زمان تولد تا وقتی که غولی عظیم‌الجثه شد همیشه با مادرش مهربان بود و دوستان مادرش را نیز دوست می‌داشت. کمی شیطان تر از دو اژدهای دیگر بود و جنب‌وجوش بیشتری نسبت به آنان داشت.

ویژگی های ظاهری ریگال
ویژگی های ظاهری ریگال

وقتی که دنریس تارگین وارد کارث شد و فهمید که اژدهایانش را دور از نگاه وی وارد تالار نامیرایان کرده‌اند، این ریگال بود که بیشتر از بقیه ناآرامی می‌کرد. هنگام نابودی تالار نامیرایان نیز ریگال تازه‌نفسی آتشین پیدا کرده بود و به دو اژدهای دیگر در آتش‌زدن این تالار کمک کرد. در زمان کودکی نیز بیشتر در کنار ندیمه‌های دنریس وقت می‌گذراند و بازی می‌کرد.

زندانی شدن ریگال به دستور دنریس

بعدازاین که دنریس تارگرین توانست با ریگال و دو اژدهای دیگر و البته ارتش آنسالیدها میرین را فتح کند، ریگال بر فراز این شهر پرواز کرده و قدرت‌‎نمایی کرد. بعد از مدتی اما ریگال و دیگر اژدهایان در اطراف شهر میرین پرسه‌زدن و کشتن حیوانات مردم آنجا را آغاز کردند. این کار در نهایت باعث شد شکایت مردم بالا گرفته و از دنریس بخواهند جلوی این هیولاها را بگیرد. برای همین دنریس دستور داد ریگال و ویسیریون و دروگون در زیرزمین زندانی شوند؛ اما دروگون به‌خاطر هیکل عظیمی که داشت از دست سربازان فرار کرده و تنها ریگال و ویسیریون در زندان گرفتار شدند.

پیشنهاد خرید

خرید و دانلود کتاب پرنسس و ملکه

تومان 31,500تومان 19,700خرید و مطالعه

مرگ ریگال در سریال بازی تاج و تخت

در کتاب‌های ترانه یخ و آتش سرنوشت ریگال تنها تا همین‌جا ترسیم شده است؛ اما در سریال بازی تاج‎‌وتخت که اقتباسی عالی از داستان‌‎های ترانه یخ و آتش است ما شاهد این هستیم که ریگال چگونه کشته خواهد شد. بعدازاین که دنریس برای فتح وستروس قصد دارد عازم پایتخت شود، جان اسنو ازراه‌رسیده و سعی می‌کند او را متقاعد کند که از اژدهایان برای مبارزه بر علیه وایت واکرها استفاده شود. دنریس در ابتدا مخالفت کرده؛ اما به جان اسنو مأموریتی می‌دهد که برود و از پشت دیوار یک وایت واکر را زنده بیاورد تا سرسی هم بپذیرد دشمنی مشترک دارند و موقتاً با همدیگر صلح کنند.

مرگ ریگال در سریال بازی تاج و تخت
مرگ ریگال در سریال بازی تاج و تخت

در طی این مأموریت اما جان اسنو گرفتار شده و ویسریوس با ضرب یک نیزه از سمت پادشاه شب کشته می‌شود. در این زمان ریگال در دراگون استون حضور دارد. بعد از کشته‌شدن ویسیریون، دراگون و ریگال که هنوز زنده هستند در نبرد میان مردگان و زنده‌ها با وی رودررو می‌شوند. بعد از پیروزی در نبرد، دنریس سوار بر دروگون و به همراه ریگال برای فتح پایتخت عازم کینگز لند می‌شوند. در این نبرد؛ اما یورون گریجوی موفق می‌شود با پرتاب نیزه‌ای بلند ریگال را از پای درآورد و این‌گونه این هیولای دوست‌داشتنی در سریال بازی تاج‌وتخت سرنوشتش پایان می‌یابد.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

217 تعداد بازدید

دیدگاه ها

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
0
    0
    سبد خرید شما
    سبد خرید خالیخرید