ژان کیرشتاین (Jean Kirschtein)

شخصیت ژان کیرشتاین

بارزترین ویژگی ژان صداقت و روراستی اوست. او هیچ محدودیتی برای بیان نظر خود ندارد، حتی زمانی که اطلاع دارد انجام این کار منطقی به نظر نمی‌رسد یا ممکن است منجر به درگیری شود. ژان همچنین شخصیت عمل گرایی دارد بدین صورت که: او از قرار دادن خود در موقعیت‌های خطرناک به شدت دوری می‌کند و علنا اقرار کرده است که تمایلش برای ملحق شدن به پلیس نظامی به دلیل این است که یک زندگی آسان و امن می‌خواهد. برای خواندن مانگا اتک آن تایتان به صورت سه بعدی کلیک کنید.

ژان در مدت زمانی که به کارآموزی روی آورده بود، به شدت سر گرم بود، به راحتی ناامید می‌شد و وقتی تحت فشار قرار می‌گرفت، سریع عکس العمل خشونت‌آمیزی از خود نشان می‌داد. ژان حتی در خصوص شکست تایتان‌ها خوشبین نبود و اعتقاد داشت که بشر هیچ شانسی در مقابل پیروزی آن‌ها ندارد. او به صورت کاملاً واضح افراد ‌ایده‌آلیستی مانند ارن را به تمسخر می‌گرفت و پایداری در برابر تایتان‌ها را دلیلی مایوس‌کننده در نظر داشت.

مارکو برخلاف نقص‌هایش، ژان را یک رهبر طبیعی وصف می‌کند که این قابلیت را دارد بتواند دیگران را درک کند و وضعیت‌ها را به خاطر عیب‌هایی که داشت به خوبی می‌سنجید. در واقع، در طول نبرد تروست، ژان این نکته را به اثبات می‌رساند که می‌تواند وقتی سربازان دیگر حالت گیجی دارند و بی‌رهبر مانده‌اند، رهبری آن‌ها را بر عهده بگیرد، تا جایی که در ادامه نبرد وی آرمین و راینر را در حمله به تایتان ماده گرد هم جمع می‌کند، چرا که به این موضوع پی برده است که نبرد با او بقیه سپاه حمله را به خطر می‌اندازد.

اگرچه ژان خود را بی‌نیاز نسبت به کسی نشان می‌دهد، اما برای زندگی رفقای خود ارزش زیادی قائل است، و زمانی که باید برای نجات خود و دیگران افرادی که به کمک آن‌ها نیاز دارند را نجات بدهد اما پشت سر می‌گذارد و بابت این کارش بسیار شرمنده می‌شود. حتی حاضر بود جان خود ش را برای نجات آن نیرو‌های درمانده به خطر بیاندازد اما این در صورتی امکان‌پذیر بود و می‌توانست به جلوگیری از سرعت تایتان‌ها ادامه دهد که این امر باعث نشود مرگ‌های بیشتری اتفاق افتد.

ژان بعد‌ها از طرح اروین برای پنهان کردن اطلاعات از زیردستانش انتقاد کرد به خاطر اینکه می‌ترسید جاسوسی در میان آن‌ها باشد. علاوه بر این، ژان به شدت از اینکه جان انسانی را بگیرد بیزار است. در ابتدای نبرد اصول اخلاقی ژان باعث شد او از کشتن سربازان دشمن چشم پوشی کند، اما او با بی‌میلی وجدان خود را به خاطر دوستانش کنار گذاشت.

یکی از شخصیت‌های ذاتی ژان این است که همیشه زندگی را با چشمانی محتاط و مشکوک ببیند و مواظب باشد که در اطرافش چه می‌گذرد. او در قبول کردن نقشه آرمین و راینر مبنی بر اینکه با تایتان سرکش بجنگند تردید داشت و بدون تحملی اعتراف کرد که وقتی به صورت ظاهری کریستا را دزدیده بود هرگز نتوانسته به یمیر اعتماد کند. با وجود این، پس از ظاهر شدن دوم تایتان زرهی، ژان کسی بود که به ارن انگیزه داد تا به مبارزه برای پیروزی بشریت ادامه دهد، و نشان داد که او همان دیدگاه‌های آرمان‌گرایانه‌ای را دارد که زمانی مورد انتقاد قرار می‌گرفت.

تاریخچه ژان کیرشتاین

همانطور که گفتیم ژان در شهر آرام تروست چشم به جهان گشود. او در سنین کودکی زیر نظر و مراقبت مادرش رشد کرد و به دوران بزرگسالی رسید اما ژان همیشه به این موضوع علاقه داشت که مثل یک سرباز موفق در پلیس نظامی بماند و در ناحیه داخلی دیوار شینا به زندگی خود ادامه دهد.