عصر چهارم (Fourth Age) پس از اینکه به شکست نهایی سائورون (مایا بسیار با استعدادی بود که در اصل شاگرد اوله بود و در کاردستی و ساخت مهارت داشت و سپس به خدمت ملکور درآمد) انجامید آغاز شد، هنگامی که حلقه یگانه (یک اثر باستانی بود که توسط ارباب تاریکی سائورون در عصر دوم به منظور حکومت بر مردمان آزاد سرزمین میانه ، عمدتاً الف ها ایجاد شد) نابود شد و نگهبانان سه حلقه (کسانی بودند که سه حلقه الف ها را پس از ساخت آنها در بیش از ۴۰۰۰ سال از دوران دوم و سوم در دست داشتند) که از سرزمین میانه بودند آنجا را به قصد رفتن به سمت غرب‌ترین نقطه (قاره‌ای بود که در غرب سرزمین میانه، در سراسر اقیانوس بزرگ دریای فرورفته یا غربی قرار داشت) ترک کردند.

عصر چهارم پس از شکست نهایی سائورون آغاز شد
عصر چهارم پس از شکست نهایی سائورون آغاز شد
پیشنهاد خرید

کتاب هابیت

تومان 99,000تومان 99,000خرید و مطالعه

تاریخ عصر چهارم سرزمین میانه

دوران سوم زمانی به پایان یافت که الروند (پسر نیمه الف ایرندیل و الوینگ) در ۲۹ سپتامبر ۳۰۲۱ یعنی مصادف با عصرسوم سرزمین میانه را به طور کامل ترک کردند. این عصر با احیای پادشاهی نومنورایی یکی از نام های جزیره النا بود که در آغاز عصر دوم توسط والارها از دریای بزرگ بیرون آمد( که با نام‌هایی همچون آرنور (پادشاهی شمالی) و گوندور (پادشاهی جنوبی) شناخته می‌شد مشخص شد، در حالی که توانستند خاندان دورین موریا (از نسل نوادگان دورین بی مرگ، بزرگ‌ترین هفت پدر دورف‌ها بود) را مجدداً پس بگیرند تا اینکه در ادامه این راه مسابقه دورف‌ها (موجوداتی کوتاه‌قد بودند که اغلب با هابیت‌ها دوست بودند) با شکست مواجه شد. برای خواندن کتاب های ارباب حلقه ها به صورت سه بعدی با کمترین هزینه کلیک کنید.

آراگورن آخرین رئیس دونداین
آراگورن آخرین رئیس دونداین

آخرین کشتی الف‌ها، حامل افرادی با اسامی نظیر سیردان، سلبورن بودند و البته همه الف‌هایی که در عصر اول باقی‌مانده بودند مدتی پس از عصر چهارم، سرزمین میانه را ترک کردند. در نهایت همین امر باعث شد مردان (انسان ها) بر آردا (نام قلمرو کوئنیا برای کل جهان بود) تسلط نهایی پیدا کنند، که همراه با محو شدن کامل موجوداتی همچون الف‌ها (اولین نژاد از فرزندان ایلوواتار بودند که به همین دلیل به عنوان اولین‌زاده نیز شناخته می‌شوند) و دیگر نژاد‌های رو به کاهش، مانند انتها (موجودات انسان‌نما و باهوشی بودند که به درخواست یاوانا برای محافظت از درختان در برابر موجودات دیگر، به‌ویژه کوتوله‌ها، خلق شدند) و احتمالاً دورف‌ها، می‌شود.

تسلط مردان بر قلمروی آردا پس از پایان عصر چهارم
تسلط مردان بر قلمروی آردا پس از پایان عصر چهارم

سلطنت الداریون (الداریون دومین پادشاه عالی پادشاهی متحد بود) پس از رسیدن مرگ آراگورن (پسر آراتورن دوم و گیلرین بود) حدود ۱۰۰ سال طول کشید. هیچ اطلاعات کامل و تعیین شده‌ای در خصوص اینکه بیش از چند قرن اول عصر چهارم است وجود ندارد، بنابراین مشخص نیست که چه هنگامی به پایان خواهد رسید، اگرچه احتمالاً کمتر از ۳ هزار سال بود. ضمناً بر اساس یکی از منابع معتبر اینطور آورده شده است: در خصوص الداریون که عنوان پسر السار را دارد پیشگویی شده بود که او باید بر قلمروی بزرگی به حکومت کردن بپردازد، و این حکومت باید تا صد نسل از مردمی که پس از او هستند را ادامه دهد، یعنی تا هنگامی که عصر جدید چیز‌های جدیدی را مجدداً به ارمغان آورد. و پادشاهان بسیاری از قلمرو‌های مختلف در روز‌های طولانی یعنی بعد از او خواهند آمد.

در مورد الداریون پسر السار پیشگویی شده بود که او باید بر قلمروی بزرگ حکومت کند
در مورد الداریون پسر السار پیشگویی شده بود که او باید بر قلمروی بزرگ حکومت کند
پیشنهاد خرید

کتاب ارباب حلقه ها ۳؛ بازگشت پادشاه

تومان 99,000تومان 99,000خرید و مطالعه

سرزمین میانه قبل از عصر چهارم به شدت درگیر جنگ بود

اگر بخواهیم عصر سوم را از بسیاری جهات بنگریم فاجعه بار به نظر می‌رسد. در واقع با وجود یک حلقه در صحنه، شخصی همچون سائورون مجبور بود توانایی خود را به دست آورد و مجددا بر سرزمین میانه به حکومت کردن بپردازد. نبرد بزرگ حلقه شاهد این منظره بود که به چه صورت دورف‌ها، الف‌ها، جادوگران و انسان‌ها با همدیگر جمع شدند تا با تلاش خود یک بار برای همیشه سرزمین میانه را از شر اشخاصی همچون سائورون و نیروهایش رهایی بخشند. البته قبل از این که فردی با نامِ گندالف حلقه یگانه را به فرودو بدهد، هیچ کس این جریان را نمی‌دانست که نیروی تاریکی تا چه حد در صفوف پادشاهی‌های گوناگون اعمال قدرت کرده است. اگر اینطور به موضوع بنگریم که یاران حلقه و متحدان در طول راهی که به نابودی حلقه طی می‌شد نبودند، سرزمین میانه رو به نابودی می‌رفت.

سرزمین میانه قبل از عصر چهارم به شدت درگیر جنگ بود
سرزمین میانه قبل از عصر چهارم به شدت درگیر جنگ بود

ولی حتی با آغاز نبرد برای سرزمین میانه، آشکار بود که اغلب موجوداتی نظیر الف‌ها و دورف‌ها علاقه خود را به دلیل اتفاقی که برای انسان‌ها ممکن است رخ دهد را به طور کامل کنار گذاشته بودند. فقط تعداد کمی از افراد همچون الروند و گالادریل از موضع گندالف برای اینکه بتوانند حلقه را نابود کنند به حمایت برخواستند. شکست نهایی شخصیتی شناخته شده همچون سائورون بیشتر از هر موجود دیگری که در سرزمین میانه قرار دارد، آزادی از ظلم برای انسان‌ها به حساب می‌آمد. الف‌ها از قبل قصد این را داشتند که بروند، چون خطر نزدیکی را احساس کرده بودند. نبرد بزرگ بیش از هر چیز دیگری نشان از این نکته دارد که آخرین اتفاق مرگبار را به همراه دارد. در اکثر موارد، عصر سوم به این موضوع اختصاص دارد که به نزول حکومت الف‌ها و ظهور انسان‌ها شناخته شده است که هزاران سال ادامه داشت یعنی حتی بعد از اینکه ایسیلدور حلقه یگانه را از دست داد.

غرب ترین نقطه سرزمین میانه
غرب ترین نقطه سرزمین میانه
پیشنهاد خرید

کتاب ارباب حلقه ها ۲؛ دو برج

تومان 97,000تومان 97,000خرید و مطالعه

چه اتفاقاتی در عصر چهارم سرزمین میانه رخ داد؟

عصر چهارم عصر صلح نام گرفته است یعنی شامل نعمت و تغییرات می‌شود که در طی آن انسان‌ها توانستند مرکز توجهات قرار بگیرند. یکی از مهم‌ترین رویکرد‌ها در این عصر، اتحاد مجدد همچون گوندر و آرنور (Arnor) است. این دو سرزمین بزرگ و شناخته شده، برای سال‌های زیادی از همدیگر جدا بودند که در واقع توانسته‌اند با رسیدن آراگورن، پادشاهی از نو متحد شوند و حتی نام قلمرویی که از نو متحد شده و با نام (Reunited Kingdom) شناخته می‌شود را به خود بگیرند.

هدف اصلی این اتحاد بدین دلیل بود که باعث بازسازی سرزمین آرنور می‌شود و به عنوان سرزمینی شناخته می‌شود که سال‌ها گم گشته در تاریخ بود. بازسازی این سرزمین را می‌توان نشانی از ترمیم و آغاز‌های نو در نظر گرفت که به خوبی با ذات اصلی عصر چهارم هم سو است. حکمرانی آراگون اینطور نشان می‌داد که به طور مداوم سبب پیشرفت و رشد خواهد شد و او با بازسازی کشور‌هایی که در جریان جنگ زدگی بودند، زندگی تازه‌ای را به مردمی بخشید که در سرزمین میانه قرار داشتند.

عصر چهارم مکاشفه ای تلخ و شیرین است
عصر چهارم مکاشفه ای تلخ و شیرین است

نژاد‌های دیگر نیز با شروع دوران چهارم صورتی جهشی و مهم را در تاریخ خود مشاهده کردند. پس از زوال حلقه یگانه، سایر نژاد‌ها تصمیم گرفتند نیز به زندگی صلح‌آمیز خود در سرزمین میانه ادامه دهند. همانطور که بالاتر اشاره کردیم عصر چهارم مختص به خیزش انسان‌ها و پیشرفت متوالی آن‌ها در نظر گرفته شده بود، با این وجود موجوداتی همچون دوارف‌ها، هابیت‌ها، و دیگر نژاد‌ها بدون اینکه مشکلی داشته باشند در این دنیا به ادامه زندگی پرداختند.

عصر چهارم به تعریف کردن داستان‌های جدیدی به منظور شخصیت‌های دوست داشتنی ما نیز می‌پردازند. بسیاری از این شخصیت‌هایی که دوست داشتنی به نظر می‌رسند تشکیل خانواده داده و مشغول به پرورش دادن فرزندان خود شدند و بعضی دیگر با داشتن قدرت و جاه طلبی تمام سعی می‌کردند به سرزمین خود خدمت کنند و بعضی دیگر نیز در تلاش بودند زندگی بی‌دغدغه و به دور از تجملاتی را در پیش بگیرند.

آراگورن، گندالف و لگولاس در نبرد نهایی با سائرون
آراگورن، گندالف و لگولاس در نبرد نهایی با سائورون

طی داستان‌های گفته شده از تالکین، هرگز به طول دوران چهارم پرداخته نشده است، ولی در این بین ما مرگ شخصیت‌هایی بسیاری که دوست داشتنی هستند از جمله ارباب حلقه‌ها را خواهیم دید. اشخاصی همچون مری (Merry) و پیپین (Pippin) هر دو پیش از رسیدن به سال ۱۲۰ عصر چهارم در گوندر از دنیا ‌می‌روند و افرادی دیگر نظیر لگولاس (Legolas)، سم (Sam) و گیملی (Gimli) حوالی همین سال‌های گفته شده به سوی سرزمین‌های جادوان (جزیره آمان) سفر می‌کنند.

پادشاه قلمرویِ از نو متحد که آراگورن است، در سال ۱۲۰ دوران چهارم با مردمش خداحافظی می‌کند و پسر او با نام الداریون (Eldarion) در سال ۲۱۰ بر تخت پادشاهی می‌نشیند و پادشاه دوم این سرزمین می‌شود. آرون (Arwen) همسر آراگورن، در لوثلورین (Lorhlorien) پس از مرگ آراگورن از غم او جان میدهد و از چشم از جهان می‌بندد.

عصر چهارم مختص نژاد انسان ها بود
عصر چهارم مختص نژاد انسان ها بود

دوران چهارم در سرزمین میانه بخش‌های بسیاری وجود داشته که هنوز کشف نشده است و با اینکه قهرمانان محبوب ما در داستان ارباب حلقه‌ها به صورتی غم‌انگیز در این عصر با ما خداحافظی می‌کنند، حداقل این را می‌دانیم که آن‌ها برای سال‌هایی قابل توجه سعی کردند در صلح و آرامش و بدون جنگ زندگی کنند، یعنی نه تنها در تلاش بودند که مردم سرزمین‌های خود را شاد کنند، بلکه پاداشِ زجر و عذاب‌های خود را در حین طی کردن این مسیر به دست آورده‌اند.

البته نوشته‌هایی از تالکین وجود دارد که بعد از اتفاقات ارباب حلقه ها را نوشته بوده و در تلاش بود تا داستان چند هزار سال پس از نابودی حلقه را بنویسد. داستان به گونه ای هست که سال‌ها صلح باعث بوجود آمدن انسان‌هایی ضعیف‌تر از قبل شده و حتی پادشاه گوندور که از نوادگان آراگون است، به عیش و نوش میپردازد. دورانی که دیگر هیچ الفی در سرزمین میانه وجود ندارد و هیچ انسان زنده‌ای تا به حال الفی ندیده است و حتی دورف‌ها در معادن خود به خاطره‌ها پیوسته اند و دیگر خبری از هیچ یک از آن‌ها نیست. اما داستان از صحبت یک پسر جوان و پر شور و یک فرمانده پیر در خانه او آغاز میشود. که گفته می شود شرارت هایی در یکی از درختان کهن قدیمی دیده می شود که ریشه هایش به رنگ سیاه درآمده و در حال خشک شدن است، گویی جادوگرانی در آن حوالی دست به شرارت‌هایی میزنند و فرقه‌ای را بین مردم گسترش میدهند. داستان از اینجا به بعد ادامه پیدا نمیکند و با اینکه تالکین سال ها پس از آن در قید حیاط بود، اما گویا رقبتی به نوشتن ادامه این داستان نمی کند.

گویی برای تالکین داستانی که فاقد ارک‌ها، الف‌ها، ترول‌ها و دورف‌ها باشد جذابیتی ندارد. در کل دوران چهارم آردا دوران صلح است و قدرت گیری انسان‌ها در سرزمین میانه.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

321 تعداد بازدید

دیدگاه ها

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
0
    0
    سبد خرید شما
    سبد خرید خالیخرید