دوران چشم‌ انداز ایلوواتار یا Vision of Ilúvatar

در ادامه داستان قبل از آفرینش جهان سرزمین میانه و ارباب حلقه‌ها متوجه شدیم که از همان ابتدا ملکور آینوری بود که بیشترین میزان عطش قدرت و تصرف را داشت که به نوعی خودخواهانه همه چیز را برای خود می‌خواست. هر چند که او احساسات واقعی‌اش را بروز نمی‌داد، اما در این بین تنها آینوری که به جز ارو ایولوواتار متوجه افکار او می‌شد، آینور واردا بود.

نمایش دنیایی زیبا و متفاوت به آینورها و شروع آفرینش

در ادامه ارو با نشان دادن تصویر به آینورها و شروع برای خلقت جهان فیزیکی و الف‌ها و آدم‌ها به آینورها اشاره می‌کند که اگر دوست دارند و مایلند که با نواهای خود در ایجاد آن شریک شوند، می‌توانند اقدام کنند‌، اما قدرت شما به عنوان یک الهه در این دنیا محدود خواهد شد.

تعداد زیادی از آینورها وارد سرزمین میانه و فیزیکی می‌شوند و دوست دارند که آن تصویر دیده شده را بسازند. در این بین ۱۴ آینور قدرتمند با ورود به دنیای فیزیکی اسم والار را از آن خود می‌کنند. تعداد دیگری هم که از قدرت کمتری به نسبت این ۱۴ نفر برخوردارند و شامل ۷ مرد و ۷ زن می‌شوند نیز به دنیای فیزیکی وارد شده و لقب مایار را از آن خود می‌کنند.

در حقیقت مایارها خدمتگزاران والارها هستند. علاوه بر همه این افراد، ملکور نیز وارد سرزمین میانه و دنیای فیزیکی می‌شود، با نیت تصرف و به دست آوردن قدرت. قدرتمندترین والار که وارد جهان فیزیکی شد، منوی بود. منوی در حقیقت برادر ملکور و شاه والارها بود، واردا همسر او ملکه نور و زیبایی‌ها بود.

در میان آینورها، آئوله الهه آهنگری نیز راهی سرزمین میانه می‌شود. او در کنار خود مایاری به نام مایرون را دارد که بعدها در سرزمین میانه به‌عنوان سائرون بارها و بارها از او نام برده می‌شود.

همه این‌ها وارد دنیایی می‌شوند و با دستور ارو شروع به ساختن آن تصویر می‌کنند. آن‌ها کوه می‌سازند و دریا تا آن تصویر را که ارو انتظار داشت را به وجود آورند. در این بین باز هم ملکور شروع به نافرمانی می‌کند و برخلاف همه آینورها اقدا می‌کند. مثلا آینورها کوه می‌سازند، آن‌ها را تبدیل به دره می‌کند. رود پدید می‌آورند، رود را خشک می‌کند.

این نافرمانی توسط ملکور همچنان ادامه می‌یابد تا اینکه جنگ‌های اول در می‌گیرد. پس از اوج گرفتن نابسامانی‌ها خبر رفتارهای ملکور به آینورهایی که وارد سرزمین فیزیکی نشده بودند، می‌رسد.

ادامه آزار و اذیت ملکور و آمدن تولکاس به سرزمین میانه

ملکور آنقدر در سرزمین میانه مشکل ایجاد می‌کند تا اینکه آینورهای مانده در سرزمین خلا تصمیم می‌گیرند که الهه قدرت و پهلوانی یعنی تولکاس را راهی دنیای الف‌ها کنند. تولکاس آخرین الهه دنیای خلا است که به سرزمین میانه می‌آید. ملکور به محض شنیدن این خبر و از ترس الهه تولکا پنهان می‌شود. بعد از ورود تولکاس و مخفی شدن ملکور، جهان فیزیکی الف‌ها تا چندین سال از جنگ و درگیری در امان بودند.

در همین زمان، سایر والارها یعنی منوی و آئوله شروع می‌کنند کم کم به ساخت دنیایی که ارو ایلوواتار در نظر داشت. هر چند که صلح ملکور دوام چندانی نداشت و در این برهه هنوز الف‌ها و آدم‌ها آفریده نشده بودند.

موضوع اینجاست که در ابتدا و زمانی که ارو تصویر سرزمین میانه را به الهه‌های خود نشان داده بود قرار بود تاسرزمینی کاملا متفاوت در قاره‌ای ایجاد شود، اما به خاطر درگیری‌های متعددی که ملکور ایجاد کرده بود، والارها مجبور شدند تا در این درگیری‌ها حضور داشته باشند و همین موضوع نیز باعث شکل‌گیری دریا در میان قاره شد. والارها نیز در حین آفرینش سرزمین میانه خود نیز در این جزیره‌ها سکونت داشتند.

قدرت از آن ارو ایلوواتار است (پایان)

در مجموع داستان قبل از آفرینش سرزمین میانه بخش چشم‌اندازهای ارو متوجه شدیم که ایلوواتار نمادی از خدای یگانه است. او آینورها و الهه‌هایی را خلق کرد که هر کدام گویایی حقیقت وجودی خود او هستند. در میان آینورها، ملکور همواره به دنبال قدرت است و دوست دارد در سرزمین میانه بر همه چیز سلطه داشته باشد. او با نافرمانی مشکلات و جنگ‌هایی را در زمان آفرینش سرزمین میانه به وجود می‌آورد، اما قدرت و توانایی ارو همواره بر او برتری دارد.

بعد از دوران Music of the Ainur  و Vision of Ilúvatar یا چشم انداز ایلوواتار، سرزمین میانه وارد دوران Days before days می‌شود.