یورن یکی از برادران نگهبانان شب است که وظیفه‌اش این است تا در کل هفت اقلیم گشته و افرادی که قصد دارند به دیوار بپیوندند یا خلافکارها و دزدهایی که برای این کار کنار گذاشته می‌شوند را جمع‌آوری کرده و به دیوار ببرد. او مردی است که در ابتدای داستان‌های ترانه یخ و آتش حضور داشته و نقشی بسیار مهم در حفظ آریا استارک دارد برای همین شناخت او و سرنوشتش برای فهم کلیت داستان‌های ترانه یخ و آتش بسیار مهم است. جرج. آر. آر. مارتین با خلق این شخصیت سعی داشته نشان دهد که ارتباط برادران دیوار و مردم شمال چقدر نزدیک و با اهمیت است.

یورن

کودکی یورن و دوران قبل از دیوار

این که یورن تا قبل از پیوستن به دیوار چه کار می‌کرده و خانواده وی چه کسانی بوده‌اند مشخص نیست اما مسلم است که از اهالی شمال بوده است. او از زمانی که به دیوار پیوسته دچار یک حادثه شده که باعث شده نتواند شانه‌های خود را تکان دهد. همین باعث شده از نبرد معاف شده و مامور جمع‌آوری افراد از نقاط مختلف هفت اقلیم و انتقال آن‌ها به دیوار شود. گویا در دوران قبل از پیوستن به دیوار توسط خاندان استارک محافظت و نگه‌داری می‌شده و برای همین به این خاندان وفادار است و به ادارد استارک مانند برادرش اطمینان دارد. برای دانلود کتاب های نغمه آتش و یخ به صورت سه بعدی در میتراکانا کلیک کنید.

ویژگی های ظاهری و شخصیتی یورن

یورن از نظر ظاهری چهره مناسبی ندارد و برای همین همیشه آن را زیر نقابی مشکی پنهان می‌کند. چشم و ابروی او بسیار مشکی بوده و صورتش زمخت است. او با افراد عاقل بسیار خوش برخورد بوده و در ارتباط با نادانان زود از کوره در می‌رود. برای همین وقتی با تیریون لنیستر همراه می‌شود از مصاحبت با وی بسیار لذت می‌برد. با این که از نظر اخلاقی مشکلات زیادی دارد اما تحت هر شرایطی فردی وفادار به نزدیکان خود به‌خصوص خاندان استارک است. از بسیاری جهات فردی جدی نیست اما قوانین دیوار را بسیار سخت‌گیرانه دنبال کرده و برای نگهبانان شب احترامی فراوان قائل است.

ویژگی های ظاهری و شخصیتی
ویژگی های ظاهری و شخصیتی

همراهی یورن با بنجن استارک و تیریون به سمت دیوار

اولین بار که ما با یورن در داستان‌های ترانه یخ و آتش آشنا می‌شویم زمانی است که با بنجن استارک به وینترفل آمده تا دو فردی که به تازگی از پایتخت به وی داده‌اند را به سمت دیوار ببرد. در دوران اقامت در وینترفل، ادارد استارک از او می‌خواهد جان اسنو را نیز همراه خود به دیوار ببرد. او نیز پذیرفته و همراه با بنجن و تیریون لنیستر راهی دیوار می‌شوند. در این سفر بنجن استارک خیلی جدی درباره موجودات عجیبی که پشت دیوار قرار دارند توضیح می‌دهد اما تیریون این نکات را به مسخره گرفته و یورن نیز از شوخی‌های تیریون لذت فراوان می‌برد.

هشدار یورن به جان اسنو

در این سفر جان اسنو تازه متوجه می‌شود که تنها متجاوزان و قاتلان و افرادی که تبعیدی هستند به عضویت نگهبانان شب می‌پیوندند و در حقیقت عضویت در این گروه برای کسب افتخار نیست. در این باره یورن به جان هشدار می‌دهد که خیلی مراقب باشد که در دیوار با چه کسانی دوست می‌شود زیرا آن جا تنها متجاوزان و قاتلان حضور دارند. جان اسنو با شنیدن این نکته بسیار آشفته می‌شود اما یورن به او تذکر می‌دهد که همین خلافکاران و دزدان تنها به این دلیل دزد و خلافکار شده‌اند که در خانواده‌ای اشرافی مانند خانواده جان اسنو بزرگ نشده‌اند و به محض پیوستن به دیوار، گناهان آن‌ها بخشوده می‌شود پس بهتر است به آن‌ها احترام بگذارد.

هشدار به جان اسنو
هشدار به جان اسنو
پیشنهاد خرید

خرید و دانلود کتاب پرنسس و ملکه

تومان 31,500تومان 19,700خرید و مطالعه

بازگشت یورن به وینترفل با تیریون و همنشینی با راب

بعد از سپردن جان اسنو و دو نفر دیگر که از پایتخت آورده شده‌اند به نگهبانان شب، یورن همراه با تیریون لنیستر به سمت وینترفل بازمی‌گردد. در این زمان اما سوء قصدی به جان برن انجام شده و برای همین راب استارک از تیریون لنیستر پذیرایی گرمی به عمل نمی‌آورد زیرا گمان می‌رود که اعضای خاندان لنیستر در این سوء قصد نقش دارند. یورن اما به گرمی پذیرفته شده و شبانه سر میز شام کنار راب و استاد لوین همنشین آن‌ها می‌شود.

در این ضیافت یورن اشاره می‌کند که جان اسنو خبر نداشته اوضاع دیوار چگونه است و اکنون نه راه پس دارد و نه راه پیش. همچینن از کمبود نیرو برای پیوستن به نگهبانان شب گلایه کرده و با راب در این باره صحبت می‌کند. سپس به راب خبر می‌دهد که در دورانی که در دیوار بوده بنجن استارک برای یک ماموریت راهی شمال دیوار شده اما هنوز بازنگشته است. این موضوع باعث می‌شود برن که فالگوش ایستاده است به شدت ناراحت شود و دلتنگ بنجن استارک گردد.

سفر یورن به پایتخت برای جمع آوری افراد بیشتر

در وینترفل راه یورن و تیریون لنیستر از یکدیگر جدا شده و یورن مسیر کوتاه و پرخطر را برای زودتر رسیدن به پایتخت انتخاب می‌کند تا هر چه سریع‌تر به آن‌جا رسیده و افراد بیشتری را برای عضویت در نگهبانان شب پیدا کند. در زمانی که یورن به پایتخت می‌رسد، اتفاقاتی که درنهایت منجربه مرگ شاه و دستگیری ادارد استارک می‌شود رخ داده و برای همین ملکه از یورن می‌خواهد منتظر بماند تا راب استارک را به وی دهند تا برای عضویت در نگهبانان شب با خود به دیوار ببرد.

داستان از این قرار بود که بعد از خائن اعلام شدن ادارد استارک، قرار بر این شد که او به خیانت خود اعتراف کرده و درعوض خودش و دخترانش بخشوده شده و برای همیشه به عضویت در نگهبانان شب درآید. این توافق البته از نظر یورن کمی عجیب بود، با این حال او منتظر ماند تا تصمیم نهایی درباره ادارد استارک گرفته شود. در یکی از ملاقات‌هایی که یورن با ادارد استارک داشت، ادارد از او خواست که مراقب دخترانش باشد و اگر لازم شد آن‌ها را مخفیانه به سمت وینترفل ببرد. همچنین او قبلا چند نفر را برای یورن کنار گذاشته بود تا به عضویت نگهبانان شب درآیند.

پیشنهاد خرید

خرید و دانلود کتاب آتش و خون

تومان 99,000تومان 99,000خرید و مطالعه

حضور یورن در مراسم اعدام ادارد و محافظت از آریا

روز محاکمه ادارد استارک، یورن در میان جمعیت حاضر بود تا به وقتش ادارد را به وی داده و او با خود به سمت دیوار ببرد. روبروی سپت بیلون، ادارد استارک زانو زده و اعتراف کرد که در حق پادشاه جافری براتیون خیانت کرده است و برای همین طلب بخشش کرد. در میان هیاهوی جمعیت اما ناگهان جافری براتیون زیر قول خود زد و دستور داد که گردن ادارد استارک زده شود. این خلف وعده باعث شد یورن سریعا پی ببرد که جان آریا استارک در خطر است و برای همین او را سریعا در آغوش گرفت و اجازه نداد صحنه گردن زدن پدرش را ببیند. سپس او را بیهوش کرد تا از میان جمعیت خارج کرده و به وینترفل ببرد.

حضور در مراسم اعدام ادارد و محافظت از آریا
حضور در مراسم اعدام ادارد و محافظت از آریا
پیشنهاد خرید

خرید و دانلود کتاب رویایی از بهار

تومان 99,000تومان 99,000خرید و مطالعه

همراه کردن آریا با خود به عنوان یک پسر

در اولین اقدام، برای این که کسی آریا را نشناسد موهای او را کوتاه کرد و نامی پسرانه برای وی برگزید: اری. سپس لباس‌هایی پسرانه تنش پوشانید و او را در یکی از کابین‌ها که گندری و مردی مرموز در آن حضور داشتند قرار داد و با هم راهی دیوار شدند. او مسیر جنگلی را برگزید تا کمتر با سربازان لنیستر برخورد کند و هویت آریا حفظ شود. در این مسیر آریا با گندری و آن مرد مرموز دوست شد. با این حال پسرکی چاق به نام هات پای در میان افراد بود که به دیگر کودکان زور می‌گفت. برای همین آریا او را کتک زد.

پیشنهاد خرید

خرید و دانلود کتاب بادهای زمستان

تومان 99,000تومان 99,000خرید و مطالعه

بودن گندری در میان افراد

چند روز قبل از این اتفاق، شخصی ناشناس به یورن  کیسه‌ای از طلا داده بود تا گندری را با خود به دیوار ببرد و البته اجازه ندهد که هویت وی لو برود. گندری فرزند نامشروع شاه رابرت براتیون بود که با کلاه خود و گرز ویژه‌ای که برای خودش ساخته بود شناخته می‌شد. برای همین یورن این کلاه خود و گرز را از او گرفت تا اگر در میانه راه سربازانی به آن‌ها برخوردند پی به شخصیت گندری نبرند.

در میانه راه اما یکی از کودکان کلاه خود و گرز گندری را برای بازی دزدید و در دل جنگل با سربازان لنیستر برخورد کرد. در این برخورد یورن اشاره کرد که سربازان دیوار هیچ نقشی در نبرد میان پادشاهان وستروس نداشته و باید اجازه دهند که آن‌ها بدون دردسر به دیوار برسند. با این حال این سربازان به گفته‌های یورن توجهی نکردند و در میان وسایل داوطلبان نگهبانان شب جست و جو کردند. در این برخورد چیزی پیدا نشد و برای همین یورن و همراهان توانستند بدون دردسر از مسیر جنگل عبور کنند.

پیشنهاد خرید

خرید و دانلود کتاب رقصی با اژدهایان

تومان 99,000تومان 99,000خرید و مطالعه

برخورد یورن با دسته ای از لنیسترها

برخورد بعدی زمانی رخ داد که یورن و افرادش، کنار رودخانه‌ای اطراق کرده بودند. کودکی که کلاه خود گندری را دزدیده بود دوباره آن را روی سر گذاشت و مشغول بازی در دل جنگل شد. این بار اما سربازان لنیستر از دور متوجه این کودک شدند و برای همین از یورن خواستند که سریعا تمام سربازان خود را از داخل کابین پیاده کرده و به صف کند. یورن که می‌دانست با این کار آن‌ها پی به هویت آریا استارک می‌برند، باز هم اشاره کرد که سربازان دیوار نقشی در جنگ‌های وستروس ندارند اما سربازان کوششان بدهکار نبود و به زور متوسل شدند.

برخورد با دسته ای از لنیسترها
برخورد با دسته ای از لنیسترها

مبارزه با سربازان و مرگ یورن به دست آن‌ها

یورن که دید اوضاع بیخ پیدا کرده است، شمشیر خود را از نیام کشید و با سربازان لنیسترها گلاویز شد. متاسفانه یورن مشکلی چند ساله در شانه‌هایش داشت که اجازه نمی‌داد بتواند به‌خوبی با دیگران مبارزه کند. برای همین خیلی زود توسط سربازان از پا درآمد و درنهایت با ضرب شمشیر کشته شد. در این نبرد همچنین سربازان لنیسترها کودکی که کلاه خود گندری را به سر داشت با شمشیر آریا استارک که نامش نیدل بود کشتند. شمشیر از دست کودک گرفته شد و در گلویش فرو برده شد. در این لحظات اما آریا در کابین دیگر افراد را باز کرد تا کشته نشوند.

پیشنهاد خرید

خرید و دانلود کتاب یورش شمشیرها

تومان 99,000تومان 99,000خرید و مطالعه

فراری دادن آریا و گندری پیش از مرگ یورن

یورن پیش از این که از پا درآید، آریا و گندری را از مهکه فراری داد. آریا و گندری نیز پیش از فرار، در کابین دیگر افراد را باز کردند اما سربازان همه آن‌ها را به جز داریوس ناهاریس کشتند. داریوس همان مرد مرموزی بود که البته پی برده بود اری پسر نیست و دختر است. در این میان آریا استارک و گندری بی خبر از همه چیز، توانستند از دست سربازان لنیستر فرار کرده و در جایی پناه گیرند. این‌گونه یورن توانست به وعده خود عمل کند و اجازه ندهد گندری و آریا به دست لنیسترها بیفتند.

فراری دادن آریا و گندری پیش از مرگ
فراری دادن آریا و گندری پیش از مرگ
پیشنهاد خرید

خرید و دانلود کتاب نزاع شاهان

تومان 99,000تومان 99,000خرید و مطالعه

یورن در سریال بازی تاج و تخت

نقش یورن در سریال بازی تاج‌وتخت را فرانسیس مگی بازی کرده است. در این سریال ما با جزئیات بیشتری از شخصیت و زندگی یورن آشنا می‌شویم و برای همین توصیه می‌شود که حتما در کنار خواندن کتاب‌ها، سریال بازی تاج‌وتخت را هم ببینید تا با یورن بهتر آشنا شوید. این سریال از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۹ در ۸ فصل از شبکه اچ بی او پخش شده است و توانسته مخاطبان زیادی را جذب داستان‌های ترانه یخ و آتش کند. جوایز زیادی که به این سریال تعلق گرفته نشان دهنده موفقیت بیش از حد آن است.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

319 تعداد بازدید

دیدگاه ها

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
0
    0
    سبد خرید شما
    سبد خرید خالیخرید