ابرین مارتل جنگجو و شاهزاده دورنیشی است که درست مانند خاندانش دستنیافتنی و آزاد با آمده است. این جنگجوی دورنیشی توسط جرج. آر. آر. مارتین با جزئیات تمام در کتابهای ترانه یخ و آتش به تصویر کشیده شده است و شناخت وی به شناخت بخش وسیعی از این داستانها کمک خواهد کرد. بازیگر نقش ابرین مارتل در سریال بازی تاجوتخت پدرو پاسکال است که اتفاقاً بهخاطر جذاب بودن شخصیت ابرین محبوب بسیاری از مخاطبان این سریال بوده و موردتوجه بسیاری از منتقدین قرار گرفته است. بهتر است پیش از خواندن داستانهای ترانه یخ و آتش، باشخصیت جذاب ابرین آشنا شوید تا بهتر سیر داستان را درک کنید.
ابرین مارتل (Oberyn Martell)
کودکی ابرین مارتل و ویژگی های شخصیتی
ابرین مارتل یکی از سه فرزند پرنسس دورن و لوین مارتل است که در دورن متولد شده و در سند استون پرورش مییابد. برادر بزرگترش دوران نام داشته و خواهرش که او را خیلی دوست داشت الیا مارتل مشهور است. ابرین از کودکی پر شور و شر بوده و همیشه مشغول مبارزه یا بحث با کسی بوده است. برای همین خیلی زود فنون رزم و کار با شمشیر را یاد میگیرد؛ ولی تا ۱۶ سالگی بهصورت واقعی وارد نبرد نمیشود. ابرین از کودکی زیبایی اندکی دارد و وقتی هم به سن نوجوانی میرسد چهرهاش چندان تعریفی ندارد. از ویژگیهای شخصیتی مهم ابرین است که بسیار قاطع بوده و شهوت بالایی دارد.
ابرین مارتل را افعی سرخ نیز مینامند. گفته شده که ابرین ۸ دختر نامشروع داشته که آنها را مارهای شنزار مینامید. همچنین زمانی که ۱۶ سال داشت در تخت معشوقه ادگار یورن وود دیده شد و برای همین ادگار او را به دوئل دعوت کرد. در این دوئل که اولین نبرد واقعی ابرین بود او توانست ادگار را حسابی زخمی کرده و از پا درآورد. از نظر ظاهری هنگامی که به جوانی رسید موهایش نقرهای بود و چشمانی مشکی و بینی عقابی او همه را یاد افعی سرخ میانداخت. هوش زیاد و زبان گزنده وی باعث شده بود که کسی خواهان در افتادن با او نباشد.
دوران جوانی ابرین مارتل و افتخارات
ابرین مارتل در سنین جوانی حسابی هفتاقلیم را گشت. در ابتدا او بعد از کشتهشدن ادگار یورن وود برای مدتی به اولد تاون و لیس رفت. بعدازاین برای مدتی به سمت شهرهای آزاد رفته و در آن جا با انواع سموم و روشهای جادوگری آشنا شد. شاید برای شما جالب باشد اگر بدانید ابرین مدتی را به تحصیل در سیتادل گذراند و در آن جا بسیار موفق عمل کرد. او توانست ۶ حلقه از زنجیر استادان را به دست آورد؛ اما درنهایت خسته شد و سیتا دل را رها کرد.
او همچنین برای مدتی با پسران دوم همراه بود و با آنها در نبردهای بسیاری شرکت کرد. گفته شده که او تختش را هم با مردان شریک میشد و هم با زنان. نکته جالبی دررابطهبا ابرین مارتل وجود دارد این است که برخلاف دیگر لردهای وستروس هیچوقت از فرزندان نامشروعش غافل نمیشد و همیشه آنها را تحت حمایت خود قرار میداد. همچنین به آنان آموخته بود که چگونه با دشمنان خود روبرو شده و هر کدام در یکی از فنون رزمی مهارت داشتند.
برنامه ازدواج ابرین با لنیسترها
وقتی ابرین مارتل و الیا به سن مناسبی رسیدند، تایوین لنیستر برنامه چیده بود که ابرین با سرسی لنیستر و جیمی با الیا ازدواج کند. این برنامه باعث شد که خاندان مارتل از کسترلی راک دیدن کنند. در این دیدار بود که ابرین تیریون لنیستر را دید که میگفتند موجود عجیبی است؛ اما به گفته ابرین چیز عجیبی درباره تیریون وجود نداشت و وی فقط یک انسان مثل دیگر انسانها با اندامی کوچک بود. این برنامه هم بهخاطر مرگ جوانا لنیستر و هم اقداماتی که شاه ایریس انجام میدهد ناتمام میماند. بعد از مدتی نیز ابرین در یک تورنمنت با ایگار تارگرین روبرو میشود و توسط وی شکست میخورد. همچنین در تورنمنت دیگری از سر باریستان سلمی شکست میخورد و برای همین به دورن بازمیگردد.
قتل خواهر ابرین مارتل و کینه از لنیسترها
بعدازاین الیا مارتل با ریگار تارگرین ازدواج میکند و به پایتخت میرود. در این زمان اما اقدامات احمقانه ریگار و ایریس باعث میشود شورشی از سمت رابرت براتیون و ند استارک آغاز شود که درنهایت باعث میشود خاندان تارگرین از میان برداشته شود. این شورش در ابتدا با کندی پیش میرود؛ اما درنهایت که تایوین لنیستر با نیرنگ وارد پایتخت میشود، شورش به بار مینشیند و شاه ایریس تارگرین توسط جیمی لنیستر به قتل میرسد. در این نبردها اما اتفاق بسیار ناخوشایندی رخ میدهد که باعث میشود ابرین مارتل برای همیشه از لنیسترها کینه به دل گیرد.
این اتفاق اینگونه بود که در مخمصه غارت بارانداز سر گرگور کلگان که تحت فرمان تایوین لنیستر بود به سراغ زن و بچه ریگار تارگرین که همان الیا مارتل و فرزندان وی بودند رفته و به آنها تجاوز کرده و سپس آنها را با شمشیر سلاخی میکند. این اقدام باعث میشود که ابرین تلاش کند دورن را بر علیه لنیسترها وارد جنگ کند؛ اما برادرش که در این زمان شاهزاده دورن بود اجازه این کار را نمیدهد. ابرین در آن زمان نتوانست برای گرفتن انتقام خواهر و بچههای وی اقدام کند؛ اما آرزوی آن را همیشه در دل داشت و برای همین منتظر موقعیتی بود که بتواند به پایتخت آمده و با سر گرگور کلگان و تایوین لنیستر روبرو شود.
سفر ابرین مارتل به پایتخت برای محاکمه تیریون
موقعیتی که ابرین مارتل دنبال آن بود نهایتاً پیش آمد. تیریون لنیستر که از کودکی بهعنوان موجودی عجیب به ابرین معرفی شده بود در مراسم عروسی جافری لنیستر متهم به قتل شاه شد و او را زندانی کردند تا برای محاکمه آماده شود. تایوین که ریاست دادگاه تیریون را برعهده داشت از ابرین خواسته بود بهعنوان هیئتمنصفه به پایتخت آمده و در این محاکمه حاضر شود. ابرین نیز به همراه معشوقه خود الاریا سند به پایتخت سفر میکند تا هم بهعنوان هیئتمنصفه حاضر شود و هم موقعیتی برای گرفتن انتقام خواهرش فراهم آورد.
در مدتی که ابرین تایرل در دادگاه حضور دارد، مشاهده میکند که تایوین چگونه تلاش میکند تا تیریون را محکوم به قتل شاه کرده و سپس اعدام کند. درنهایت رأی به اعدام تیریون داده شده و تیریون با اعتراض رأی را به مبارزه تبدیل میکند. مدعی سرسی لنیستر است و قهرمان او گرگور کلگانی است که ابرین منتظر کشتن وی است. تیریون در ابتدا از جیمی میخواهد قهرمان وی شود؛ ولی چون جیمی شانسی در برابر کلگان ندارد؛ زیرا دست راستش را ازدستداده، این پیشنهاد را رد میکند. درنهایت یک شب که تیریون در ناامیدی کامل به سر میبرد، ابرین برای بازدید وی به سلول زندانش رفته و به تیریون میگوید که میخواهد قهرمانش باشد. ابرین بهخوبی متوجه است که قرار است در برابر کلگان مبارزه کند و البته به خودش نیز اعتماد کامل دارد.
نبرد ابرین مارتل برای تیریون و گرفتن انتقام خواهر
بعد از معرفی ابرین و گرگور کلگان به همدیگر برای مبارزه، در ابتدا ابرین موفق میشود کلگان را با رقص پا خسته کرده و درنهایت وی را زمین میزند. بعدازاین که گرگور زمین میخورد، ابرین رو به تایوین کرده و به وی میگوید که این تو بودی که الیا مارتل و فرزندانش را بهوسیله گرگور کلگان به قتل رساندی و امروز روز دادخواهی است. در این لحظه اما ناگهان گرگور کلگان ابرین را غافلگیر کرده و با یک حرکت او را بر زمین میزند. هر چند در این مبارزه در ابتدا ر بسیار خوش میدرخشد، اما درنهایت این گرگور کلگان است که پیروز میدان میشود.
مرگ دردناک ابرین مارتل
گفته شده که گرگور کلگان در ابتدا چشمهای ابرین را کور کرد و سپس سر وی را با مشت ترکاند. اینگونه شخصیت افسانهای دورن که بسیاری از زنان و دختران با دیدن وی جذبش میشدند با مرگی دردناک مثل خواهرش از دنیا میرود. این موضوع الاریا سند را بسیار ناراحت کرده و وی در اولین فرصت به دورن بازمیگردد تا از شاهزاده دوران بخواهد به نفع ابرین وارد جنگ شود. اما ابرین این بار نیز ترجیح میدهد وارد نبرد با لنیسترها نشده و انتقام ابرین گرفته نمیشود.
ابرین مارتل در سریال بازی تاج و تخت
نقش ابرین مارتل را در سریال بازی تاجوتخت پدرو پاسکال بازی میکند. ابرین در سه فصل اول سریال نشان داده نمیشود و در فصل ۴ است که بهصورت افسانهای وارد سریال شده و به مخاطبان معرفی میشود. در این سریال که از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۹ توسط شبکه اچ بی او در ۸ فصل پخش شده نقش ابرین مارتل بهخوبی نمایشدادهشده است. این سریال توانسته با موفقیت زیادی روبرو شود و برای همین بسیاری از افراد بعد از دیدن این سریال به کتابهای ترانه یخ و آتش علاقهمند شدند. اگر شما هم قصد دارید با سرنوشت ابرین بهخوبی آشنا شوید سعی کنید همراه با خواندن کتاب های ترانه یخ و آتش، سریال بازی تاجوتخت را هم ببینید.
دیدگاه ها