الاریا سند (ellaria sand)

کودکی الاریا سند و ویژگی های شخصیتی

الاریا سند فرزند نامشروعی از خاندان اولر در دورن است که پدر و مادر وی به طور دقیق مشخص نیستند و در کتاب نیز اطلاعاتی درباره آن‌ها داده نشده است. بااین‌حال طبق سنت‌های قدیمی مردم دورن، اینکه الاریا یک حرام‌زاده بوده تأثیری روی سبک زندگی او ندارد و می‌تواند؛ مانند دیگر فرزندان سرزمین دورن به آرزوهایش دست یابد. از نظر ظاهری الاریا سند چهره اصیل دورنی با پوستی برنزه، چشم و ابرویی مشکی و موهایی پرکلاغی دارد. قد او بلند است و با اینکه دوره‌ای از زندگی وی در داستان‌های ترانه یخ و آتش شرح داده می‌شود که تقریباً پیر شده است، اما همچنان در اغوای دیگران موفق بوده و جذابیت ظاهری ویژه‌ای دارد.

از نظر اخلاقی الاریا سند درست مانند ابرین مارتل که شریک جنسی وی است تندخو بوده و نسبت به دشمنانش بی‌رحم است. همچنین طبق توصیفاتی که از وی به‌عمل‌آمده زنی بسیار باهوش است. با اینکه الاریا سند شریک جنسی ابرین مارتل است؛ اما از نظر جنسی به هر دو جنس مرد و زن گرایش داشته و این موضوع در دورن مشکل اخلاقی محسوب نمی‌شود. همچنین وی در آزادی جنسی کامل زندگی کرده و برای همین از ابرین و تعدادی شریک جنسی دیگر فرزندانی دارد که مانند سرباز از وی محافظت می‌کنند.

دوران نوجوانی و جوانی الاریا سند

گویا الاریا سند در زمان نوجوانی و جوانی سفرهای زیادی به نقاط دوردست و به‌خصوص شرق داشته است و در آن جا توانسته فنون و دانش زیادی درباره جادو و انواع زهر به دست آورد. بخشی از سفرهای وی نیز در معیشت ابرین مارتل بوده است. هر چند الاریا سند خواستگاران زیادی داشته است؛ اما گویا به‌خاطر اینکه حرام‌زاده بوده نتوانسته با شاهزادگان یا لردهای دورن یا دیگر سرزمین‌های وستروس ازدواج کند. برای همین تمام فرزندانش نامشروع بوده و هیچ‌گاه شوهر رسمی نداشته است. البته تمایل وی به همخوابگی با زنان نیز روی این تصمیم تأثیر داشته است و باعث شده تا دوران پیری از ارتباط با هر دو جنس لذت ببرد و شوهر نکند.

ارتباط الاریا سند با ابرین مارتل

الاریا سند را ما به‌خاطر ارتباطش با ابرین مارتل در کتاب های ترانه یخ و آتش می‌شناسیم. وی از ابرین ۴ فرزند نامشروع دارد که آن‌ها را مارهای شنزار می‌نامیدند. نام این دختران الیا، ابلا، دورآ و لورزا بوده که البته در سریال بازی تاج‌وتخت تنها سه تا آن‌ها حضور دارند. گفته شده زمانی که پیشنهاد ازدواج سرسی لنیستر و ابرین مارتل مطرح شده بود، الاریا سند مخالفتی نداشته و همین نشان می‌دهد که او نسبت به سرسی تمایلاتی داشته است. بعدازاین اما اجازه نداد که ابرین با زن دیگری احتمال ازدواج یا همخوابگی را مطرح کند. همچنین گفته شده که وی با اینکه بسیار خشن بود؛ اما همان اندازه عاقل بود و هرگز اجازه نمی‌داد ابرین دنبال جنگ و ماجراجویی‌های بیهوده برود.

الاریا سند در زمان شورش رابرت

در زمان شورش رابرت براتیون، دورن یکی از متحدان خاندان تارگرین بود و در این زمان لرد خاندان مارتل، برادر بزرگ ابرین مارتل یعنی دوران مارتل بود. همچنین زمانی که این شورش به پایان خود نزدیک می‌شد، ابرین و الاریا سند تازه با یکدیگر آشنا شده بودند. داستان شورش رابرت که زندگی خاندان مارتل را کاملاً دگرگون کرد ازاین‌قرار بود که شاهزاده ریگار تارگرین که همسر خواهر دوران و ابرین یعنی الیا مارتل بود و از او دو فرزند داشت، گرفتار عشقی دردسرساز می‌شود. این عشق میان ریگار و لیانا استارک که خواهر ند استارک و نامزد رابرت براتیون بود شکل‌گرفته و در نتیجه آن ریگار تصمیم می‌گیرد لیانا را دزدیده و با خود به پایتخت ببرد.

برادر و پدر لیانا استارک وقتی از این موضوع باخبر می‌شوند، به دیدار شاه ایریس تارگرین دوم؛ یعنی پدر ریگار رفته و از او خواهش می‌کنند که لیانا را پس دهد. ایریس که به نام شاه دیوانه نیز شناخته شده بود به‌جای اینکه به درخواست این دو پاسخی مناسب دهد آن‌ها را زندانی کرده و بعد از مدتی در ملا عام اعدام می‌کند. همین اتفاق باعث می‌شود که رابرت براتیون و ند استارک دست به شمشیر برده و شورشی را آغاز کنند که در انتها باعث می‌شود خاندان تارگرین از روی تخت آهنین به زیر کشیده شده و سلطنت ۲۰۰ساله آن‌ها پایان یابد. در این زمان با اینکه شاهزاده دوران متحد تارگرین‌ها بوده؛ اما اعلام بی‌طرفی کرده و اجازه نمی‌دهد دورن وارد نبرد شود.

این اعلام بی‌طرفی اما برای دوران مارتل گران تمام می‌شود. زمانی که تایوین لنیستر با گرگور کلگان وارد پایتخت می‌شوند، حادثه غارت بارانداز رخ می‌دهد که در طی آن الیا مارتل و فرزندانش مورد تجاوز قرار گرفته و کشته می‌شوند. این خبر که به دورن می‌رسد ابرین مارتل تصمیم می‌گیرد لشکری از مردان خود را برداشته و به پایتخت حمله کند؛ اما شاهزاده دوران و البته الاریا سند مانع وی می‌شوند. با اینکه در سریال بازی تاج‌وتخت این‌طور نشان‌داده‌شده که الاریا سند به‌شدت دنبال گرفتن انتقام خواهر و فرزندان خواهر ابرین است، اما در کتاب ترانه یخ و آتش او را شخصی صلح‌جو و عافیت‌طلب می‌یابیم.

الاریا سند و مشاهده مرگ ابرین مارتل

مدت‌ها بعدازاین حادثه تلخ، در طی اتفاقی شاه جافری براتیون در مراسم عروسی خود کشته شده و تایوین دستور می‌دهد که تیریون را به‌عنوان قاتل وی دستگیر کنند. برای اینکه اعدام وی جنبه رسمی پیدا کند تایوین به شاهزادگان وستروس نامه می‌دهد تا در این دادگاه حاضر شوند و البته یکی از این شاهزادگان دوران است. دوران در این زمان نقرس گرفته و برای همین ابرین به همراه الاریا سند به پایتخت می‌روند تا جزو شاهدان باشند. درنهایت تیریون حکم خودش را که اعدام است با اعتراض به مبارزه و قضاوت توسط خدایان تبدیل می‌کند. سرسی لنیستر از گرگور کلگان می‌خواهد تا به نام جافری مبارزه کرده و تیریون نیز در ابتدا از جیمی می‌خواهد؛ اما او می‌گوید که چون دست راستش قطع شده شانسی برای پیروزی در برابر کلگان ندارد.

ابرین مارتل که سال‌ها منتظر بوده تا با گرگور کلگان روبرو شود فرصت را غنیمت شمرده و قبول می‌کند قهرمان تیریون شود. الاریا سند که از این کینه قدیمی خبر داشته در ابتدا قصد دارد تا مانع ابرین شود؛ اما ابرین به حرف وی توجهی نکرده و در میدان نبرد حاضر می‌شود. الاریا سند برای اولین‌بار است که گرگور کلگان را می‌بیند و برای همین از دیدن هیبت و جثه عظیم وی وحشت می‌کند؛ اما کار از کار گذشته زیرا ابرین در میدان نبرد روبروی او قرار می‌گیرد و متأسفانه به طرزی وحشتناک سرش توسط کلگان منفجر می‌شود. این سرنوشت ترسناک ابرین باعث می‌شود الاریا سند شکسته شده و سریعاً به دورن بازگردد تا از دوران بخواهد انتقام وی را بگیرد؛ اما دوران باز هم دورن را وارد جنگ نمی‌کند.

سرنوشت الاریا سند در سریال بازی تاج و تخت

سرنوشت الاریا سند در کتاب‌های ترانه یخ و آتش تا همین‌جا که گفته شد ترسیم شده است. در سریال بازی تاج‌وتخت اما این سرنوشت به شکل دیگری ادامه می‌یابد. در این سریال ایندیرا وارما نقش الاریا سند را بازی می‌کند. سریال بازی تاج‌وتخت اقتباسی شاهکار از داستان‌های ترانه یخ و آتش است که از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۹ توسط شبکه اچ بی او تهیه و پخش شده است و به‌خوبی توانسته داستان‌های ترانه یخ و آتش را به نمایش بگذارد.

توطئه الاریا سند برای کشتن میرسلا

در سریال بازی تاج‌وتخت وقتی که الاریا سند به دورن بازمی‌گردد و متوجه می‌شود دوران قصد ندارد انتقام ابرین را بگیرد، خودش دست‌به‌کار شده و با کمک دخترانش که یادگارهای ابرین هستند نقشه‌ای برای کشتن میرسلا لنیستر که در دورن قرار دارد و نامزد تریستان است می‌کشد. او در ابتدا یک مار با گردن‌بند میرسلا در دهانش برای سرسی ارسال می‌کند که به‌نوعی نشانه تهدید جان میرسلا محسوب می‌شود. برای همین سرسی از جیمی می‌خواهد برای نجات جان میرسلا به‌صورت مخفی به دورن برود.

دیدار الاریا سند با جیمی لنیستر

جیمی با یکی از همراهانش به نام برن به دورن می‌روند و در ابتدا با دختران الاریا مارتل که همان مارهای شنزار هستند روبرو می‌شوند و با آن‌ها حسابی درگیر می‌شوند که درنهایت سربازان شاهزاده دوران ازراه‌رسیده و همه را به‌جز جیمی زندانی می‌کنند. بعدازاین اما شاهزاده دوران از الاریا سند می‌خواهد که برای توضیحات حاضر شود. الاریا نیز اطمینان می‌دهد که توطئه‌ای در کار نیست. جیمی اما اصرار می‌کند که میرسلا را به وی تحویل دهند تا با هم به پایتخت بازگردند. شاهزاده دوران قبول کرده و آن‌ها را با یک کشتی روانه پایتخت می‌کند.

کشتن میرسلا توسط الاریا سند

قبل از اینکه جیمی و میرسلا سوار کشتی شوند، الاریا سند به نشانه دوستی لب‌های میرسلا را می‌بوسد و با این کار زهری بدون مزه را درون دهان وی وارد می‌کند. این زهر اثر نمی‌کند تا زمانی که جیمی و میرسلا به‌اندازه کافی از دورن فاصله گرفته‌اند. بعد از حدود نیم ساعت زهر اثر کرده و میرسلا کشته می‌شود. برای همین جیمی همراه با جنازه میرسلا به پایتخت بازمی‌گردند. سرسی با دیدن این صحنه قسم می‌خورد که انتقام میرسلا را از الاریا سند بگیرد.

کشتن شاهزاده دوران توسط الاریا سند

با کشته‌شدن میرسلا، الاریا سند دست به آغاز کودتایی درونی زده و با کمک دختران شنزار و دیگر افراد وفادار به ابرین مارتل، یک روز نزد شاهزاده دوران حاضر شده و با خنجری شکم او را پاره می‌کند. همچنین پسر شاهزاده دوران یعنی تریستان نیز توسط نیزه کشته شده و این‌گونه الاریا سند موفق می‌شود کنترل دورن را در دست بگیرد تا بتواند راحت انتقام ابرین مارتل و دیگر عزیزانی که ازدست‌داده را از سرسی لنیستر بگیرد.

ملاقات الاریا سند با اولنا و واریس

در این دوران اولنا تایرل که پسر و نوه‌هایش را در حادثه‌ای که سرسی مسئولیت انجام آن را برعهده ازدست‌داده و برای همین تصمیم می‌گیرد با دشمنان مشترک سرسی دیدار کند. او همراه با واریس از جانب دنریس تارگرین مأمور می‌شود تا با الاریا سند که او نیز دشمن قسم‌خورده سرسی است دیدار کرده و وی را قانع کند که با دنریس و تیان گریجوی متحد شوند تا بتوانند سرسی لنیستر را راحت‌تر شکست داده و انتقام خود را بگیرند. این دیدار به‌خوبی پیش رفته و الاریا سند و دخترانش قبول می‌کنند تا با دنریس تارگرین متحد شوند و علیه سرسی فعالیت مشترک کنند.

مأموریت الاریا سند و نبرد با یورون

نتیجه این اتحاد می‌شود لشکرکشی دورنی‌ها با کمک تیان و اشا گریجوی به سمت کسترلی راک که مقر اصلی لنیسترها است. از سویی اما سرسی لنیستر نیز بیکار ننشسته و با عموی تیان و اشا گریجوی متحد شده و از وی خواسته است که با استفاده از نیروی دریایی که دارد، لشکر الاریا سند و اشا گریجوی را درهم‌شکسته و آن‌ها را برای وی زنده بیاورد. شب‌هنگام زمانی که الاریا سند و اشا گریجوی مشغول صحبت هستند نیروهای یورون گریجوی به آن‌ها شبیخون زده و دو تا از دختران الاریا را کشته و خودش را همراه با اشا گریجوی زنده دستگیر می‌کند. سپس آن‌ها را به نشانه وفاداری و اتحاد نزد سرسی برده و سرسی نیز قسمی را که خورده بود به یاد می‌آورد.

شکنجه و مرگ الاریا سند توسط سرسی لنیستر

الاریا سند و یکی از دخترانش که از نبرد زنده مانده در یکی از سیاه‌چال‌های زیر رد کیپ زندانی می‌شوند تا سرسی تکلیف آن‌ها را روشن کند. سرسی برای اینکه الاریا را زجرکش کند، همان زهری که الاریا به میرسلا داده بود را به دخترش می‌خوراند تا جلوی چشمانش آهسته‌آهسته کشته شود. با این کار ابتدا انتقام میرسلا را می‌گیرد. سپس الاریا را به گرگور کلگان که اکنون به هیولایی زشت تبدیل شده می‌سپارد تا هم به وی تجاوز کند و هم یادآور خاطرات ابرین مارتل و چگونگی کشته‌شدن وی توسط کلگان باشد. این‌گونه سرنوشت یکی از زنان قدرتمند و شجاع داستان‌های ترانه یخ و آتش یعنی الاریا سند در سریال بازی تاج‌وتخت به بدترین شکل پایان می‌یابد.