در داستان‌های ترانه یخ و آتش، دخترانی مبارز و شجاع که می‌توانند پابه‌پای برترین قهرمانان مرد در میدان مبارزه حاضر شده یا فرمانروایان خوبی باشند کم نیست. یکی از این دختران که زاده سرزمین آهن زادگان است، یارا یا آشا گریجوی نام دارد که از کودکی مانند پسران ورزیده بوده و در جوانی هدایت کشتی و سربازان به وی سپرده می‌شود. این دختر دلاور جزو کاراکترهای جذاب داستان‌های ترانه یخ و آتش است که باید وی را به‌خوبی بشناسیم تا ای مجموعه داستانی برایمان جذاب‌تر شود. جرج. آر. آر. مارتین در ترسیم شخصیت وی خلاقیت زیادی به خرج داده است.

یارا گریجوی آشا (Yara Greyjoy)

کودکی یارا گریجوی و ویژگی ها

یارا گریجوی فرزند آخر خاندان گریجوی یعنی بیلون گریجوی و آلانیس است. فرزندان قبلی به ترتیب سن رودریک و مارون نام دارند. برادر کوچک‌ترش هم تیان گریجوی است که از کودکی با هم بزرگ می‌شوند. یارا گریجوی از کودکی درنده‌خو و متکبر است و برای همین زیر بار حرف هیچ مردی نرفته و همین باعث می‌شود پدرش اجازه دهد که در کنار پسران دست به شمشیر و کمان برده و حتی هدایت کشتی‌ها را هم بر عهده گیرد.

از نظر ظاهری با این که آشا زیبایی دخترانه دارد؛ اما همیشه آن را زیرپوششی ضخیم و پسرانه پنهان می‌کند تا کسی نتواند از وی سوءاستفاده کند. او ساق‌هایی بلند با بدنی لاغر دارد. موهای سیاهش را همیشه کوتاه نگه می‌دارد و صورتی لاغر و تیز دارد. کودکی یارا در کنار خانواده و بیشتر با تیان می‌گذرد و به گفته خودش دورانی شاد بوده است. این دوران شاد اما با شورش رابرت و بر تخت پادشاهی نشستن وی سریع تمام شده و باعث می‌شود پدرش هوس کند که خودش شاه جزایر آهنین شود.

یارا در شورش اول گریجوی ها و مرگ برادران

گریجوی‌ها از زمان ورود اگان فاتح به وستروس تنها به فرمانروایی بر جزایر آهنین محکوم شدند و برای همین همیشه منتظر فرصتی بودند تا بتوانند بر سرزمین‌هایی که زمانی بر آن‌ها حکومت می‌‎کردند دوباره غلبه کرده و جایگاه قبلی خود را به دست آورند. در این مدت طولانی این مردمان تنها از راه غارت و دزدی می‌توانستند امرارمعاش کنند و برای همین همیشه مورد تمسخر دیگر خاندان‌های وستروس قرار می‌گرفتند. برای همین وقتی رابرت براتیون خاندان تارگرین را از روی زمین برداشت و خودش روی تخت آهنین نشست، بیلون گریجوی با خودش گفت اکنون که جایگاه رابرت هنوز محکم نشده می‌توان دست به شورش زد و دوباره شاه غرب وستروس و جزایر آهنین شد.

برای همین ناوگانی از مردان آهن زاد تشکیل داد و دو پسرش یعنی رودریک و مارون را به‌عنوان ملون روی کشتی‌هایی بزرگ قرار داده و راهی حمله به سرزمین‌های اطراف شد. در این زمان یارا گریجوی و برادرش تیان بسیار کوچک بودند و برای همین در پایک ماندند. در ابتدا بیلون خوب توانست پیشروی کند؛ اما بعدازاین که نیروهای براتیون و استارک از راه رسیدند، ناوگان بیلون از هم شکست و دو پسرش در جنگ کشته شدند. این شکست برای بیلون گران تمام شد؛ زیرا پسر سومش که تنها وارثش بود را هم رابرت براتیون گروگان گرفت و به ادارد استارک سپرد تا بیلون دیگر هوس شورش به سرش نزند.

جدایی یارا از تیان گریجوی

تیان گریجوی که از پایک تبعید شد، بیلون ماند و دخترش یارا گریجوی. در این زمان بیلون چنان تندخو شده بود که درنهایت باعث شد همسرش هم از پیشش برود. اکنون که دیگر کسی برای بیلون نمانده بود، آشا را جانشین خودکرده و رسیدگی به اوضاع جزایر آهنین را به وی سپرد. در این مدت با این که یارا گریجوی هنوز دختری نوجوان بود اما توانست به‌خوبی از پس مدیریت اوضاع برآید. در این دوران عموی یارا یعنی یورون با زن‌برادرش ارتباط نامشروع برقرار کرد و برای همین بیلون وی را از جزایر آهنین تبعید کرد و وی نیز با کشتی خود که سکوت نام داشت به گشتن و غارت سرزمین‌های هفت‌اقلیم مشغول شد.

یارا گریجوی و حمله به شمال

بیلون گریجوی سرخورده از شکستی که نصیبش شده بود، سال‌ها منتظر ماند تا دوباره فرصت شورش علیه تخت آهنین ایجاد شود. درست زمانی که تیان به سنین جوانی رسیده بود و یارا به دختری دلیر تبدیل شده بود، این فرصت دست داد. رابرت براتیون که بر اثر جراحت در شکار کشته شد، دست وی ند استارک که بیش از ۱۰ سال تیان گریجوی را نزد خود نگه داشته بود اعدام شد. برای همین پسر ند استارک یعنی راب استارک که مانند دوست و برادر تیان بود دست به شورش علیه شاه جدید یعنی جافری براتیون زد و تیان نیز به حمایت از وی برخاست.

یارا گریجوی و حمله به شمال
یارا گریجوی و حمله به شمال

در کشاکش نبردهایی که راب استارک با لنیسترها داشت، تیان به یاد سرزمین پدری افتاد و از راب خواست به وی اجازه دهد که به سرزمین آهن زادگان رفته و پدرش را متقاعد کند که با استارک‌‎ها هم پیمان شده ور در عوض حکمت غرب وستروس به وی برسد. راب به تیان اجازه داد و تیان نیز راهی جزایر آهنین شد. در اولین لحظه ورود تیان به جزایر آهنین، یارا وی را شناخت و برای این که او را بسنجد سعی کرد با نزدیکی به وی اغوایش کند.

تیان نیز که همیشه در این زمینه ضعف داشت اجازه داد و با یارا گریجوی شروع به نزدیکی کرد. بعدازاین که تیان به پایک وارد شد و یارا را کنار پدرش دید، جا خورد و تمام تصوراتش از خانواده‌اش فروریخت. زیرا پدرش نیز او را تحویل نگرفت و تیان برای جلب رضایت پدر تصمیم گرفت به استارک‌‎ها خیانت کرده و با حملاتی که بیلون و یارا علیه شمال ترتیب دیده بودند همراه شود. در این حملات تیان به وینترفل حمله کرد و یارا گریجوی به دیپ وود موت. یارا توانست به‌راحتی این سرزمین را فتح کرده و هنگام برگشت به تیان هشدار داد که در وینترفل نماند؛ اما تیان به حرف وی گوش نکرد و اسیر رمسی بولتون شد.

پیشنهاد خرید

خرید و دانلود کتاب پرنسس و ملکه

تومان 31,500تومان 19,700خرید و مطالعه

یارا گریجوی بعد از مرگ پدر

تیان که در دستان رمسی بولتون اسیر شد یارا برای حکومت بر جزایر آهنین به پایک بازگشت. در این دوران سروکله عمو یورون نیز پیدا شد و به طرزی مشکوک یک روز بعد از حضور وی در پایک، بیلون گریجوی کشته شد. با حضور یورون در جزایر آهنین، یارا سعی می‌کند که با وی برای حکومت بر جزایر آهنین به رقابت برخیزد؛ اما حمایت مردمی درنهایت یارا را کنار زده و برای همین وی از جزایر آهنین می‌گریزد تا به دست یورون کشته نشود. در داستان‌های ترانه یخ و آتش سرنوشت یارا گریجوی تا همین‌جا ترسیم شده است و باید منتظر بمانیم تا جرج. آر. آر. مارتین ادامه داستان‌ها را نوشته و ما هم از سرنوشت یارا باخبر شویم.

یارا گریجوی در سریال بازی تاج و تخت

نقش یارا گریجوی در سریال بازی تاج‌وتخت را Gemma Whelan را بازی می‌کند. در این سریال سرنوشت یارا طور دیگری ادامه می‌یابد. وی بعدازاین که از جزایر آهنین فرار می‌کند به دراگون استون می‌رود تا با دنریس تارگرین عهد بسته و از وی بخواهد که به او کمک کند تا سرزمین پدری‌اش را از دست یورون گریجوی نجات دهد. دنریس این شرط را قبول می‌‎کند و به وی مأموریت می‌دهد که با مارتل‌ها هم پیمان شده و یک ناوگان دریایی قوی برای وی فراهم کند. یارا که اکنون تیان گریجوی را نیز کنار خود دارد با این شرط موافقت می‌کند؛ اما درست هنگامی که در دریا در حال رفتن به دورن هستند توسط یورون شبیخون خورده و دستگیر می‌شود.

یارا گریجوی در سریال بازی تاج و تخت
یارا گریجوی در سریال بازی تاج و تخت

بعد از دستگیری نیز یورون وی را به سرسی لنیستر تحویل می‌دهد تا غنیمتی باشد برای ملکه. در این مدت یارا در دستان سرسی گرفتار بوده و تیان که در هنگام نبرد گریخته است تصمیم می‌گیرد برای بازپس‌گیری وی به سراغ یورون برود. درنهایت نیز یارا در کنار دنریس تارگرین قرار گرفته و بعد از شکست پادشاه شب و البته سرسی لنیستر، به جزایر آهنین بازمی‌گردد.

این مطلب را به اشتراک بگذارید

645 تعداد بازدید

دیدگاه ها

برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.
0
    0
    سبد خرید شما
    سبد خرید خالیخرید