ویکتاریون گریجوی (victarion greyjoy)

کودکی ویکتاریون گریجوی و ویژگی های شخصیتی

ویکتاریون گریجوی پسر سوم کوئلون گریجوی و بانو ساندرلی است که در پایک متولد شده و همان جا بزرگ می‌شود. او در کودکی نشان داد که جنگجویی بزرگ است و برای همین هر آنچه از فنون رزمی لازم بود را فراگرفت. دو برادر بزرگش یعنی بیلون و یورون روی وی بسیار حساب می‌کردند و او نیز توانسته بود به پدرش اثبات کند که توانایی ویژه‌ای در نبرد روی کشتی دارد. برای همین وقتی به سنین جوانی رسید کشتی خود را به نام پیروزی آهنین در اختیار گرفت.

از نظر ظاهری ویکتاریون هیکلی بسیار درشت داشته و بسیار خشن بوده است. رفتار وی با دوستان بسیار مناسب و با دشمنانش و در میدان نبرد بسیار بی‌رحم بوده است. همچنین گرایش سختی به مذهب مردمان خود یعنی آهن زادگان داشت و برای همین از هیچ‌چیز نمی‌ترسید. گفته شده که کمتر کسی وی را بدون زره دیده است. همچنین همیشه کلاه‌خودی به شکل کراکن روی سر می‌گذاشت و آماده نبرد بود.

دوران جوانی ویکتاریون گریجوی و ارتباط با بیلون گریجوی

ویکتاریون با این که ناخدای آهن لقب گرفته بود و از نظر مدیریت و توانایی رزم چیزی از دو برادر دیگر خود کم نداشت، اما همیشه به بیلون گریجوی احترام گذاشته و او را شایسته جانشینی پدر می‌دانست. برای همین در همه تصمیماتش با وی همراه بود و از او مشورت می‌گرفت. حتی انتخاب همسر ویکتاریون گریجوی نیز با دخالت بیلون گریجوی انجام شد. بااین‌حال ارتباط خوبی با یورون نداشت؛ زیرا یورون یکی از بی‌اخلاق‌ترین افرادی بود که در جزایر آهنین زندگی می‌کرد و هیچ اعتقادی به مذهب نداشت. ویکتاریون فردی ذاتاً آرام بود و برای همین دوست نداشت زیاد با یورون صحبت کند.

شرکت ویکتاریون گریجوی در شورش

گریجوی‌ها برای چیزی حدود ۳۰۰ سال از داشتن هرگونه نقش مهمی در سیاست‌ها و تصمیمات وستروس محروم شده بودند و علت آن هم این بود که از زمان ورود اگان فاتح به سرزمین وستروس، تنها جزایر آهنین به گریجوی‌ها داده شده بود و بس. این محدودیت باعث شده بود آهن زادگان در کشتی‌رانی و غارت سرزمین‌های دیگر قدرتمند شوند و در عوض اعتباری نزد دیگر خاندان‌های وستروسی نداشته باشند. این موضوع باعث شده بود که بیلون گریجوی همیشه منتظر موقعیتی بماند تا اعتبار ازدست‌رفته آهن زادگان را دوباره به دست آورد. موقعیت مدنظر زمانی رخ داد که رابرت براتیون توانست تارگرین‌ها را شکست داده و خودش روی تخت آهنین بنشیند.

در این زمان بیلون به این نتیجه رسید که چون رابرت براتیون تازه بر تخت آهنین نشسته، دیگر خاندان‌ها زیاد با وی همدل نیستند و زمان مناسبی است تا شورشی را علیه وی آغاز کرده و جزایر آهنین را برای همیشه از زیر سلطه وستروس خارج کند. در این شورش ویکتاریون گریجوی فرماندهی ناوگان دریایی را برعهده داشت و توانست با کمک یورون گریجوی لنیسپورت را فتح کرده و ناوگان لنیسترها را آتش بزند. با این که در حمله اول گریجوی‌ها پیروز شدند، اما استنین توانست ناوگان ویکتاریون گریجوی را با یک شبیخون در جزیره زیبا در هم شکند. در این نبرد ویکتاریون تاآخرین‌نفس در برابر افراد براتیون ایستادگی کرد؛ اما درنهایت گریجوی‌‎ها شکست خوردند و شورش به پایان رسید.

ارتباط ویکتاریون گریجوی با یورون گریجوی

یورون گریجوی که برادر بزرگ‌تر ویکتاریون گریجوی بود شخصیت هوس‌بازی داشت و برای ارضای خود حتی از فریب افراد خانواده‌اش هم نمی‌گذشت. یورون از زن سوم ویکتاریون خوشش آمده بود و برای همین با وی ارتباط برقرار کرد. وقتی ویکتاریون این موضوع را فهمید زنش را آن‌قدر کتک زد که زیر دستانش جان داد. همچنین قصد داشت یورون را هم بکشد؛ اما با وساطت بیلون از خون وی گذشت. در عوض بیلون دستور داد که یورون از جزایر آهنین تبعید شده و هر جای دیگری غیر از این سرزمین مشغول زندگی شود.

بازگشت یورون و ادعای جانشینی

زمانی که بیلون گریجوی قصد داشت شورش دیگری را آغاز کند و حملات اولیه آن را با کمک یارا و تیان که تنها فرزندان باقی‌مانده‌اش بودند انجام داده بود، یورون به پایک بازگشت. یک روز بعد از بازگشت یورون نیز بیلون به طرز مشکوکی کشته شد. بعد از مرگ بیلون، ویکتاریون، یارا و یورون ادعای جانشینی وی را کردند که درنهایت به‌خاطر این که اکثر آهن زادگان با یورون هم نظر بودند، او را به‌‎عنوان جانشین انتخاب کردند. بعد از به‌قدرت‌رسیدن یورون، به ویکتاریون دستور داد تا دوباره ناوگان بزرگی برای وی ترتیب دهد.

یورون قصد داشت راهی که بیلون شروع کرده بود را ادامه دهد برای همین در ابتدا به چندین سرزمین حمله کرد. در این نبردها ویکتاریون گریجوی حمله به جزایر سپر را فرماندهی کرد و باعث شد پیروزی‌های زیادی نصیب آهن زادگان شود. همچنین یورون از ویکتاریون خواست که به سراغ دنریس تارگرین رفته و از سمت وی از او خواستگاری کند. ویکتاریون نیز اطاعت امر کرد اما گویی قصد داشت دنریس را برای خودش خواستگاری کند. در داستان‌های ترانه یخ و آتش سرنوشت ویکتاریون گریجوی تا همین‌جا ترسیم شده و هنوز مشخص نیست سفر وی به نزد دنریس چطور پیش خواهد رفت.

ویکتاریون گریجوی در سریال بازی تاج و تخت

در سریال بازی تاج‌وتخت که اقتباسی بسیار جذاب از داستان‌های ترانه یخ و آتش است، نقش ویکتاریون گریجوی حذف شده و در کل سریال به وی اشاره‌ای نمی‌شود. در این سریال روند داستان به‌گونه‌ای پیش می‌رود که یورون گریجوی بعد از رسیدن به مقام لردی جزایر آهنین، یک ناوگان بسیار قدرتمند ساخته و برای جلب نظر سرسی لنیستر راهی پایتخت می‌شود. سرسی نیز از وی می‌خواهد که با کشتن دشمنانش دوستی خود را ثابت کرده و سپس به پیشنهاد خواستگاری وی فکر خواهد کرد. ناوگان یورون نیز بدون داشتن ناخدای آهن کار خود را کرده و اشاره‌ای به ویکتاریون نمی‌شود.