زیرزمین در Attack on titan

تاریخچه زیرزمین

زمانی که قصد ساخت این شهر زیرزمینی را آغاز کردند در اصل می‌خواستند از آن به عنوان مکانی امن یاد کنند و به منظور توسعه دنیای داخل دیوار مورد استفاده قرار گیرد. با این وجود این شهر زیرزمینی پیرامونش کمبودهایی نیز نمایان بود که مرتبط به مردم ساکن آن بود، از جمله این کمبودها می‌توان به نبود آفتاب که ضعف بزرگی به حساب می‌آید، اشاره کرد. بر اساس همین جریان پیش آمده، جمعیت کمتری مجبور شدند در زیرزمین زندگی کنند و بدون داشتن مجوز شهروندی امکان اینکه به سطح زمین بیایند را هرگز پیدا نکردند. دیگر اهالی درون دیوار نیز ایده‌ی اینکه شهر زیرزمینی را بسازند رها کردند و آن را برای اهالی که فقیرتر به نظر می‌رسیدند، باقی گذاشتند. برای خواندن خرید کتاب اتک آن تایتان به صورت سه بعدی کلیک کنید.

در زمان نامعلوم، کنی آکرمن به این نتیجه رسید که خواهرش کوچل در این شهر زیرزمینی زندگی می‌کند و حتی به دلیل فقر بیش از حد به روابط نامشروع روی آورده است و با توجه به راهی که در پیش گرفته است فرزندی نامشروع از وی متولد شده است. بعد ار گذشت مدت‌ها، کنی به ملاقات او می‌رود ولی حین همین دیدار می‌فهمد که او به خاطر بیماری ناعلاج نتوانسته زنده بماند و جان خود را از دست داده است.
کنی با درنظر گرفتن مرگ خواهرش، سرپرستی پسر خواهرش یعنی لیوای آکرمن را پذیرفت و برای مدتی آن فرزند را پرورش داد تا جایی که به او یاد داد که چطور از خود دفاع کند و با چاقو به مبارزه بپردازد. وقتی که کنی اطمینان پیدا کرد که لیوای توانایی این را دارد خودش را نجات دهد او را رها کرد. در نتیجه لیوای در این شهر رشد پیدا کرد و تبدیل به یک ولگرد بدنام شد. او طی زمانی با اروین اسمیت ملاقاتی داشت و اروین او را قانع کرد تا به دسته دیدبانی ملحق شود.