نیکولو (Niccolo) یک سرباز معمولی است که عضویت سابق دسته مارلیایی را داشته است. وی از جمله فعالیتهایی که انجام میداد، این بود که در نیروی دریایی مارلی خدمترسانی میکرد. او در عملیاتی که در جزیره پارادیس قرار داشت بخشی از اولین ناوگان پیمایشی را بر عهده داشت که به این جزیره وارد شده بود و پس از شکست اینکه نتوانست در عملیات پیروز شود، گرفتار شد. سپس به ایفای نقش در قالب سراشپز پرداخت تا بتواند در ارتش الدیایی به کار کردن مشغول شود.
نیکولو (Niccolo) در Attack on titan
شخصیت نیکولو
نیکولو در ابتدای اینکه وارد عملیات جزیره پارادایس شده بود، مثل دیگر مارلیاییها از کسانی که در دسته الدیاییهای واقع در جزیره پارادیس بودند، هراس داشت تا جایی که به آنها لقب شیطان را بخشیده بود.
او از این که به دست آنها گرفتار شده بود و ناچار بود در اطراف آنها سکونت کند بسیار بیزار بود، اما پس از طی زمانی نظرش نسبت به آنها تغییر پیدا کرد و برای افرادی جز دسته دیدبانی محسوب میشدند نوعی احترام قائل شد و توانست به طور محسوس صمیمیت سستی با آنها پیدا کند. برای خواندن مانگا اتک آن تایتان به صورت سه بعدی کلیک کنید.
به نظر میرسد نیکولو تا حدودی در برابر ناملایمات زندگی شجاع است و به زندگی خود اهمیتی نمیدهد تا با التماس به سربازان دیگرش بخواهد که جزیره نشینان را به قتل برسانند. همچنین آشکار شده است که او تمایل دارد رابطه خود را با رفیقهایش به خطر بیندازد تا آنها را از بلایا دور نگه دارد. همچنین افرادی همانند “کانی اسپرینگر” و “ژان کیرشتاین” را به دلیل جایگاهی که در کنار الدیاییها دارند مورد تمسخر قرار میدهد.
با این حال، نیکولو ظرفیت انتقام جویانهای از خود بروز داده بود: با خبر داشتن از هویت “گابی براون” به عنوان قاتل “ساشا براوس”، او به جنون جدیدی رسید، به طوری که با مشت زدن به صورت گابی توانست او را تنبیه کند و او را جلوی خانواده ساشا بیاندازد و حتی به آقای براوس چاقویی داد تا به پیشنهاد وی، گابی را بکشد. با بیان اینکه اگر آقای براوس نتواند او را به قتل رساند، خودش کار نصفه مانده را تمام خواهد داد.
علاوه بر این، وقتی که سربازان دیگری در این مسیر وارد شدند، نیکولو چاقو را به دست گرفت و به گردن “فالکو گرایس” نشانه رفت و به همه گفت که عقبتر بایستند. با این حال، پس از اینکه سخنان آقای براوس را شنید و مایل بودن وی به بخشش گابی را دید، بیدرنگ از انجام کاری که قصدش را داشت پشیمان شد و سرانجام به این نتیجه رسید که فرد بهتری شود.
تاریخچه نیکولو
نیکولو به عنوان عضوی از گروه ناوگان پیمایشی، قبل از کشتی اصلی مارلیان به جزیره پارادیس میرسد. مدتی پس از اینکه دستگیر میشود، توسط اتک تایتان کشتی اصلی متصرف میشود. (هنگ زو و لوی آکرمن) با سعی کردن بسیار، قصد وادار کردن سربازان نیروی دریایی را دارد که با یک چاقو، نیکولو را تهدید به مرگ کنند. با وجود اینکه نیکولو در معرض خطر است، او با فریاد زدن از ناخدای نیروی دریایی خود میخواهد که به جزیرهنشینان شلیک کند.
در یک مناسبت در اواخر سال، نیکولو میخواست برای افرادی که در بندر فعالیت میکنند غذاهای دریایی بپزد. او از واکنش هیجانزده “ساشا براوس” به سبک جدید غذا شگفتزده میشود. درنهایت او و ساشا به یکدیگر نزدیکتر میشوند و رابطه صمیمانهتری میانشان شکل میگیرد. نیکولو بعدها ساشا را به خاطر تلقین این باور که باید از ترفندهای آشپزی خود به منظور شادی مردم بهره ببرد، ارزش داد و مدعی شد که او را از (نبرد مارلیاییها با الدیا) نجات داده است. بعدها یلنا با نیکولو صمیمیتر میشود.
مطالب دنیای Attack on titan
دیدگاه ها