تئو ماگات (Theo Magath) یکی دیگر از ژنرالهای ارتش مارلی محسوب میشود که به عنوان حامی ویلی تایبور و این حزب دولتی از مارلی مشغول به کار است. او قبلاً لقب فرمانده واحد الدیاییها را داشت که در ارتش مارلی فعالیت میکرد، و قبلتر از آن یکی از افرادی محسوب میشد که عنوان کارگزار ارشد را داشت و در تمرینات دوره اول با لقب نامزدهای برنامه جنگجو شناخته میشد. او در طی زمانی فرماندهی جنگجویان الدیایی را بر عهده داشت که در واقع در جنگ میان مارلی و شرق-میانه نقش مهمی را ایفا میکرد یا بهتر است بگوییم نقشی کلیدی در فتح کردن شهر مارلی داشت.
تئو ماگات (Theo Magath) در Attack on titan
شخصیت تئو ماگات
تئو ماگات بسیار وظیفهشناس به نظر میرسید و بیشتر شخصیت و انتخابهایی که داشت پیرامون چیزی بود که او اعتقاد داشت وظیفهاش به عنوان سرباز مارلی است. اگرچه او به عنوان یک مارلیایی معمولی نسبت به الدیانها حس حمایت داشت و ارزش بیشتری برای زندگی مارلیها از الدیها قائل بود و وقتی کسی فرمانهای او را زیر سؤال میبرد به شدت واکنش نشان میداد و عصبانی و ناراحت میشد، اما حاضر بود نظر خود را کنار بگذارد و الدیانها را تحت نفوذ خود در آورد. برای خواندن مانگا اتک آن تایتان به صورت سه بعدی کلیک کنید.
او پس از متوجه شدن این موضوع به آسانی ویلی تایبور را که یک الدیان به شمار میرفت را به عنوان بالا دستی خود پذیرفت و این واقعیت را قبول کرد که به زودی نقش ژنرال ارتش مارلی را بیشتر به خاطر اینکه احساس وظیفه نسبت به افسر فرمانده و میهن خود دارد به ارث خواهد برد تا اینکه میل شخصی به آن داشته باشد. ویلی حتی در ادامه گفتههایش به این نکته اشاره میکند که ارتش مال او نیست بلکه خود ملت است.
کاندیدای جنگجو در امنیت بودند. با این حال، او به طور عمد به روشی عمل کرد که برای مارلی بسیار سودمند به نظر برسد، چراکه او قصد داشت جنگجویان و همچنین نامزدهای جنگجو را از خطرهای احتمالی دور نگه دارد، زیرا بیشتر قدرت کشورش از تایتانها میآید.
او کاملاً با الدیانها مدارا میکرد به خاطر اینکه برتری تکنولوژیکی کشورهای دیگر در مقایسه با سایر مارلیها بسیار ناچیز به نظر میرسید تا جایی که تمایل داشت صحبتهای آنها را گوش دهد، حتی با الدیانها برخورد فیزیکی هم نداشت، و نگرانی زیادی از خود بروز میداد که در سایر مارلیها وجود نداشت. ماگات همچنان آرزو داشت مارلی را نجات دهد، اما در اظهارات خود بیان کرد که جنایات امپراتوری قدیمی الدیان نباید بر افرادی که هم اکنون در جزیره سکونت دارند تحمیل شود.
ماگات این موضوع را به اثبات رساند که فردی بسیار حیلهگر و در عین حال دانا است و توانست متوجه شود که خانواده تایبور به طور پنهانی بر مارلی نظارت میکنند. او همچنین کمی هم شخصیت شوخ طبع دارد تا جایی که به ویلی تایبورت گفت که (مجسمه هلوس روح واقعی مارلی است، زیرا کاملاً پوچ است.
تاریخچه تئو ماگات
در حالی که جزئیات کاملی از اینکه ماگات به قدرت رسیده در دست نیست، اما وی بیش از بیست سال میشود که عضو یکی از نیروهای ارتش مارلی محسوب میشد. در اوایل فعالیتی که داشت، او به عنوان یکی از برگزیدههای تیراندازان ارتش تلقی میشد. پس از آن، او با لقب یکی از کارگزان اصلی برنامه جنگجو به نیروی ارتش خدمترسانی میکرد و وظیفهاش در آن زمان اینطور به نظر میرسید که قابلیت این را دارد به ارزیابی میزان کارکرد هر یک از کاندیدای جنگجو بپردازد و حتی به این مرحله برسد که بتواند یکی از بهترین افراد به منظور وراثت قدرت تایتانها منتخب شود. در اوایل دهه ۸۴۰، ماگات توانست خودش را بیشتر ثابت کند و به مقام فرماندهی ارتش دست پیدا کند.
یک روز در اوایل دهه ۸۳۰، ماگات با همراهی فردی به نام “تام کساور” توانست مسئولیتی بیشتر به دیگر مشاغلش اضافه کند و آن نقش مربوط به نظارت بر جلسه آموزشی نامزدهای جنگجو بود. حین این که این دو نفر به تماشا کردن آموزش نامزدها مشغول بودند، ماگات نگاهش متوجه کاندیدی شد که نمی تواند خود را هم پای بقیه برساند و در مورد این نامزد که شخصی به جز زیک یگر نبود میگوید که ظاهراً قابلیت جنگجو شدن را ندارد. ماگات در برابر دیگر کاندیدها زیک را مسخره میکرد و به او میگفت که مارلی به مردانی واقعی و پر قدرت نیاز دارد، و این موضوع را هم عنوان کرد که آنها به هیچ وجه تایتانهای با ارزش ملت را به یک الدیایی که همانند او باشد نخواهند داد.
مدتی بعد، حین اینکه به آموزش عمومی میپرداخت، ماگات فهمید که زیک در آنجا حضور دارد. ماگات توانست یک بار دیگر او را تحقیرش کند و اعلام کرد که او در تمرینات آموزش عمومی نمیتواند شرکت کند و جایی در آنجا ندارد. ماگات چندین سال دیگر دنباله رو این است که به نظارت کردن بر برنامه جنگجو بپردازد و این مسیر را ادامه داد تا اینکه در مراسمی حضور پیدا کرد که زیک یگر بالاخره توانست توانایی (قدرت تایتان جانور از تام کساور) را با موفقیت دریافت کند.
ماگات به انتخاب کردن کاندیدهای برگزیده دیگر به منظور اخذ سایر قدرتهای تایتانی پرداخت که شامل افرادی همچون برتولت هوور، آنی لئونهارت، پیک فینگر، راینر براون، و مارسل گالیارد بودند. در سال ۸۴۳ و طی جریاناتی، نبردهای نهایی که میان مارلی و یک ملت دشمن بود، ماگات از دسته افرادی به حساب میآمد که توانسته بود با چشمهای خود از بین رفتن دشمن به دست جنگجویان جدید تایتانی را مشاهده کند. ماگات اقرار کرد که آنها از کسانی که میراث دار قبلی بودن مؤثرتر عمل کردهاند، اما همچنان برای واگذار کردن عملیات آینده جزیره پارادایس به آنها دچار شک و تردید بیانتهایی بود.
دو سال بعد از این پیشامدها، به او فرمان دادند که باید بتواند زیک و پیک را در مارلی حفظ کند تا در مقابل ملتهای دشمن مورد استفاده قرار گیرند و دیگر جنگجویان برای به انجام رساندن ماموریت موردنظر به جزیره پارادایس روانه شوند. ماگات منتظر بود که این جنگجویان بتوانند با تایتان بنیادی به شهر مارلی برگردند.
مطالب دنیای Attack on titan
دیدگاه ها