سوروس اسنیپ (Severus Snape) از دیگر جادوگران دورگه محسوب میشود که در ۹ ژانویه ۱۹۶۰ متولد شد. از او به عنوان استاد معجونها در سالهای (۱۹۸۱-۱۹۹۶) یاد میشود، همچنین مسئولیت ریاست گروه اسلیترین (۱۹۸۱-۱۹۹۷) را بر عهده داشت، علاوه بر این فعالیتها، استاد دفاع علیه هنرهای تاریک (۱۹۹۶-۱۹۹۷) هم شناخته میشد، و فعالیت دیگر وی مدیریت ارشد مدرسه جادوگری هاگوارتز در سالهای بین (۱۹۹۷-۱۹۹۸) بود.
سوروس اسنیپ در Harry potter
همچنین توانسته بود به عنوان عضوی از محفل ققنوس و یک مرگ خوار تلقی شود. داشتن زندگی دوجانبه او این عوامل را به همراه داشت که توانست نقش بسیار مهمی در هر دو جنگ جادوگری در مقابل ولدمورت داشته باشد. سوروس از خانوادهای کم جمعیت به حساب میآمد از این نظر که عنوان تنها فرزند یک ماگل را داشت و حاصل ازدواج دو نفر به نامهای توبیاس اسنیپ و یک جادوگر به نام آیلین اسنیپ بود. او در خیابانی که نامش به اسپینرزاند معروف بود بزرگ شد که در نزدیکی خانهاش خانوادهای شناخته شده یعنی ایوانز زندگی میکردند، ولی جز مناطق فقیر محسوب میشد. او با رسیدن به سن نه سالگی با فردی به نام لیلی و پتونیا اوانز آشنایی پیدا کرد و بعدها عاشق لیلی شد. برای خواندن کتاب های هری پاتر به صورت سه بعدی در میتراکانا کلیک کنید.
سوروس در سال ۱۹۷۱ با همراهی لیلی از مدرسه جادوگری هاگوارتز سَر درآورد و در دستهای جای گرفت که به گروه اسلیترین معروف بود، با این وجود لیلی در دستهای که مربوط به رقیب میشد قرار گرفت. سوروس در سریعترین زمان ممکن با جیمز پاتر و سیریوس بلک دشمنی خود را آغاز کرد و به طور مرتب تا جایی پیش رفتند که قربانی قلدریهای آنها میشد. همین موضوع منجر به این رویکرد شد که بعدها او در مقامی که عنوان استادی داشت نسبت به پسر جیمز یعنی هری پاتر رفتاری کج خلق داشته باشد. اسنپ وقتی که فردی جوان بود یکی از علایق او این بود که زیادی به هنرهای تاریک روی خوش نشان میداد که این پیامد باعث شد او برای انتقام گرفتن تمایلات بیشتری داشته باشد. اسنیپ همچنین درگیریهایی داشت که به طور مکرر با قلدرهایی که از دسته اسلیترین نیز بودند، نزاع میکرد، کسانی که به دلیل اینکه خون-خالص در وجودشان بود احساس خود برتری نسبت به دیگران داشتند. این موضوع همچنین منجر به تحت فشار قرار دادن وی شد تا جایی که دوستی او با لیلی را که یک ماگل-زاده بود دچار از هم فروپاشی شد و در نتیجه این دوستی در پنجمین سال تحصیلیاش مورد شکست قرار گرفت. اسنیپ تلاش خود را کرد تا این رابطه را بازگرداند و حتی برای اینکه نظر لیلی را جلب کند، با گروهی از همرزمانش در گروه اسلیترین همراه شد و به مرگ خوران ملحق شد. سوروس احتمالاً به دلیل اینکه از استعدادی بالایی در ساخت معجون برخوردار بود عضو باشگاهی با نام اسلاگ شد و تحت نظر فردی که نامش هوریس اسلاگهورن بود به فعالیتهایش ادامه داد.
مدتی پیش از آن که این اتفاق برای لیلی اوانز روی دهد یعنی به دست لرد ولدمورت به قتل برسد، اسنیپ موضع خود را عوض کرد و در جنگ دوم جادوگران توانست عضوی از محفل ققنوس شود و به عنوان یک مامور دوجانبه به فعالیت بپردازد. اسنپ با سختی زیاد مانع از این جریان شد که لرد ولدمورت به وفاداریهای او پی ببرد. با توجه به اینکه بیشتر افراد از جمله هری در اعتماد کردن به اسنیپ نظر مخالفی از خود نشان دادهاند، ولی شخصِ شناخته شدهای همچون آلبوس دامبلدور با وجود دلایلی که تا موقع مرگ هر دو محفوظ ماند، به اسنیپ اعتماد داشت. با وجودی که دامبلدور توسط اسنیپ کشته شد ولی این موضوع اینطور آشکار شد که آنها به منظور انجام این نقشه به توافق رسیده بودند. هنگامی که اسنیپ نتوانست موفق به نجات جان خود شود، مشخص شد که عشق شدیدی که او نسبت به لیلی اوانز داشت باعث این جریان شد تا او از موضع خود کوتاه بیاید و آن را تغییر دهد و حتی به منظور نگهداری از لیلی در مقابل لرد ولدمورت به دسته جناح دامبلدور ملحق شد.
روابط شخصی بین دامبلدور و اسنیپ پیرامون نوعی حس وفاداری قوی و غیرمعمول میچرخید، به طوری که اسنپ بنا به خواستهای که دمبلدور از وی داشت، پذیرفت تا او را به قتل برساند. اسنیپ قبل از اینکه دامبلدور بمیرد این قول را به او داد که از شاگردان مدرسه هاگوارتز در مقابل افرادی که از دسته مرگ خوران بودند محافظت کند. او بعدها در جنگ مدرسه جادوگری هاگوارتز همراه شد ولی به دست فرد شرور داستان یعنی لرد ولدمورت کشته شد؛ ولدمورت اعتقاد داشت که اسنیپ میتواند عنوان ارباب چوبدستی الدر را داشته باشد (یک چوب جادوی بسیار قوی و یکی از یادگارهای مرگ که ولدمورت علاقه وافری به آن داشت)، ولی در واقعیت هری پاتر عنوان ارباب این چوب را داشت زیرا در شبی که دامبلدور زمان مرگش فرا رسید، دراکو مالفوی توانست خود را به بالای برج ستارهشناسی برساند و اقدام به خلع سلاح کردن دامبلدور کند، و سپس هری این اقدام وی را بینتیجه نگذاشت و در کاخ مالفوی دراکو را خلع سلاح کرد.
پس از اینکه اسنیپ مرد، با توجه به درگیرهایی که از نظر اخلاقی، هری پاتر با او داشت ولی هری همگان را مطمئن کرد که تصویر اسنیپ در مدرسه هاگوارتز برای همیشه بماند و به او لقب یک قهرمان را داد تا همیشه از او تجلیل شود. علاوه بر این گفتهها، هری بعدها به خاطر احترامی که برای دامبلدور و سوروس قائل بود نام پسر دوم خود را آلبوس سوروس گذاشت، و این دو پس از مبارزه مدرسه هاگوارتز الهامبخش زندگی هری پاتر شدند. همچنین هری بیان کرد که پسرش آلبوس در صورتی که تمایل داشته باشد قادر است در مدرسه جادوگری هاگوارتز به دستهای از گروه سوروس یعنی اسلیترین ملحق شود.
مطالب دنیای هری پاتر
دیدگاه ها