از دیگر افرادی که عضویت سابق دسته دیدبانی را به خود اختصاص دادهاند، میتوان به فلوک فورستر (Floch Forster) اشاره کرد. او قبل از اینکه به منطقه شیگانشینا برگردد به این دسته ملحق شد و در آنجا به عنوان جوخه کلاوس معرفی شد. فلوک و چند نفر دیگر به نامهای (جوخه لیوای و هانجی زوئه) تنها بازماندگان این جنگ به شمار میرفتند. او پس از یافتن ماهیت درست در مورد اینکه دنیایی هم در خارج از دیوارها قرار دارد، نفرتی نسبت به بشریتی که بیرون از دیوارها وجود داشت، پیدا کرد. او به عنوان یکی از یگریستها شناخته میشد و اعتقاد داشت که ارن تنها فردی است که قابلیت این را دارد که “امپراتوری جدید الدیایی” را نجات دهد.
فلوک فورستر (Floch Forster) در Attack on titan
شخصیت فلوک فورستر
با این حال، فلوک به اعتراف خودش به عنوان یک سرباز پیشاهنگی، یک ترسو بود. به نظر میرسید بخشی از ترس او ناشی از این باور است که مرگ او نباید “بی معنی” باشد، همانطور که او در نبرد منطقه شیگانشینا گفته بود. با وجود این، در رو به رو شدن با خطر، فلوک به اثبات رسانده بود که میتواند شجاعانه عمل کند. او علیرغم ترسش تمایل داشت در تهمت صدمه زدن اروین اسمیت برضد هیولای تایتان شرکت کند و در برابر سربازان دیگرش ایستادگی کرد به طوری که آنها به اروین اجازه دادند برای نجات جان آرمین آرلت (Armin Arlert)، جان خود را فدا کند. برای خواندن مانگا Attack on titan به صورت سه بعدی کلیک کنید.
یکی از مهمترین ویژگیهای شخصیتی فلوک احترام او به کسی بود که او را سرپرستی توانا میدانست. در هنگ پیشاهنگی “جوخه پیشاهنگی”، اروین اسمیت را بسیار مورد احترام قرار میداد، و مشتاقانه ادعا میکرد که اروین به جای آرمین تزریق تایتان نجاتبخش را دریافت کند، زیرا او معتقد بود که فقط اروین قابلیت این را دارد که انتخابهای لازم برای رهبری بشریت را انجام دهد.
فلوک همچنین با دیگران بسیار قاطع سخن میگفت، تا حدی که بیاحساس به نظر میرسید. پس از مرگ مارلو، او بدوناندیشهای به هیچ “hitch” گفت که مارلو احتمالاً از حضور در هنگ پیشاهنگی در آخرین لحظات خود پشیمان شده است و به آرمین گفت که بیشتر پرسنل نظامی که گزارش پیشاهنگان از نبرد شیگانشینا را خواندهاند، موافق بودند که زنده ماندن آرمین یک اشتباه محض بوده است. این احتمال وجود دارد که ارزش فلوک از حقیقت ناشی از تجربیاتش در شیگانشینا باشد، زیرا او پافشاری میکرد که همه افراد استخدام شده در آینده باید از آنچه در آن ثبت نام میکنند آگاه شوند تا “ترسوها” مانند او بدانند که به آن نپیوندند.
چهار سال پس از بازپسگیری وال ماریا، فلوک نگرش انتقامجوتری نسبت به انسانهای خارج از دیوار دریافت کرد. فلوک، برای استفاده از خشونت علیه هر کسی که الدی نیست در برابر تلاشهای ارن مقاومت میکرد. وی برای انجام یک استراتژی نظامی آماده بود و نگران آسیبهای جانبی نبود. او در سوزاندن کل بلوکهای شهری در لیبریو تردیدی به خود راه نداد تا منابع را در اختیار دشمن قرار دهد بدون اینکه به تلفاتی که در نتیجه آن خواهد داش، فکر کرده باشد.
با گذشت زمان، دیدگاههای فلوک ریشهدارتر شد، چراکه او در مواجه با عملکرد بعدیاش پس از حمله به لیبریو در تشخیص درست از غلط توانایی لازم را نداشت. او به عنوان دشمنان امپراتوری الدیان به تماشای همه افراد خارجی نشست، این امر با رفتار ملیگرایانه او نسبت به داوطلبان، یعنی اونیانکوپون، و مهندسان هیزورو (Hizuru) قابل تشخیص است.
فلوک نشان داده بود که بدون شک هیچ ابایی از آسیب رساندن به متحدان سابق و کشتن آنها ندارد، در حالی که فلوک در ابتدا نسبت به ژان و میکاسا خصومت نداشت، اما با مشاهده خیانت احتمالی او حاضر شد دوستان سابق خود در هنگ پیشاهنگی را به قتل رساند و آنها را به عنوان خائن به الدیا معرفی کند.
به نظر میرسید که فلوک کاملاً از نابودی جهان توسط ارن لذت میبرد. وی ترس زیادی از انتقام از دنیای خارج داشت و اعتقاد داشت که مرگ ارن منجر به قتل عام همه در جزیره پارادیس میشود. همچنین در دفاع از پارادیس نترس بود و مستقیماً از کنار تایتان تازه تشکیل شده، و حتی هنگ پیشاهنگی عبور میکرد.
مطالب دنیای Attack on titan
دیدگاه ها