پروفسور آلبوس دامبلدور در Harry potter

پروفسور دامبلدور همچنین توانسته عنوان‌های دیگری نظیر ماگوامپ عالی کنفدراسیون بین‌المللی جادوگران را در سال (؟ تا ۱۹۹۵) از آنِ خود کند و حتی به خدمت‌رسانی با عنوان رئیس وارلاک پارلمان ویزنگاموت در سال‌های (؟ تا ۱۹۹۵؛ ۱۹۹۶-۱۹۹۷) پرداخت. از او با لقب یک جادوگر دورگه هم یاد می‌شود که بزرگترین جادوگر در دورانی که مدرن به نظر می‌رسید و شاید هم در تمام دوران‌ها اینطور شناخته می‌شد. برای خواندن کتاب های هری پاتر به صورت سه بعدی در میتراکانا کلیک کنید.

تاریخچه شخصیت پرفسور دامبلدور

او در خانواده‌ای پرجمعیت عنوان پسر پرسیوال و کندرا دامبلدور را داشت و همچنین بزرگ‌ترین برادر افرادی با اسامی ابرفورث و آریانا به حساب می‌آمد. پدرش زمانی که دامبلدور جوانی پویا و باصلابت بود در زندان آزکابان فوت کرد و مادر و خواهرش نیز بعد‌ها در تصادفی اتفاقی درگذشتند. این اتفاقات پیش آمده پیامد‌های خوبی به همراه نداشت تا جایی که تأثیر نامطلوبی بر روی زندگی و حتی مرگ او داشت، ولی این اتفاقات باعث شد تا او به فردی که می‌تواند شخصیت بهتری داشته باشد، تبدیل شود.

دامبلدور در ابتدا این توانایی را نداشت به طور مستقیم برضد گلرت گریندل‌والد اقدام کند که البته دلایل مختلفی در پس این جریان وجود داشت، از جمله این دلایل می‌توان به (پیمان خونی بین آن‌ها، نظارت وزارت بر او، احساس او نسبت به گریندل‌والد، و احساس گناه او برای مرگ آریانا) اشاره کرد. به همین خاطر او نیوت اسکمندر را به نیویورک منتقل کرد تا فرانک تاندربرد را ر‌هایی بخشد، و بعد‌ها نیوت را برای نجات دادن شخصی همچون کریدنس بربون به پاریس ارسال کرد.

پس از مرگ غم‌انگیز لتا لسترنج در پاریس، دامبلدور برای‌ ایستادگی در مقابل گریندل‌والد جدی‌تر شد و در جنگ جهانی جادوگری اقدام به ارائه توصیه‌هایی مفید به افرادی پرداخت که عبارتند از: (نیوت، تسئوس، تینا، جیکوب، یوسف و ناگینی). با این وجود گریندل‌والد بدون داشتن هیچ اطلاعی از دامبلدور می‌خواست از اورلیوس دامبلدور که لقب یک آبسکیوریل را داشت، به عنوان سلاحی برضد او بهره ببرد. به دنبال پیشروی جنگ جهانی جادوگران و پایان دادن به انقلاب “برای خوبی برتر”، دامبلدور جدا از اینکه در سرنوشت اورلیوس نقش داشت توانست به دلیل شکست دادن گریندل‌والد در تاریخی‌ترین دوئل تمام دوران به مشهوریت دست پیدا کند.

به واسطه دامبلدور این رویکرد پیش آمد که جنبش استقامت در مقابل نفوذ لرد ولدمورت انجام شد، و او بود که در نخستین نبرد جادوگران محفل ققنوس را برضد ولدمورت بنیان‌گذاری کرد و در واقع مورد رهبری خود قرار داد. پس از برگشت غیرمنتظره ولدمورت و آغاز جنگ دوم جادوگران، و حتی پس از اینکه کورنلیوس فاج استعفا داد، دامبلدور در اقدامی سریع دومین محفل ققنوس را پیاده‌سازی کرد و مسئولیت رهبری آن را عهده‌‌دار شد.

او همچنین به حمایت خواهر یا برادران جیکوب پرداخت که در جستجوی مخزن‌های نفرین شده بودند و در ادامه حمایت‌های خود به سه شاگرد جدید هاگواردز کمک‌رسانی کرد یعنی هری، رون و هرماینی. البته مدت زمان این کمک‌ها طوری بود که به مدت شش سال کمک‌های مداوم صورت گرفت، که به همین دلیل آن‌ها با نام ارتش دامبلدور در دید همگان معروف شدند.

دامبلدور به خاطر هوش بالا و توانایی افسانه‌ای که به دنبال داشت تنها جادوگری شناخته می‌شد که شخص ولدمورت از آن می‌ترسید. او از سال ۱۹۴۵ تا ۱۹۹۷ عنوان حامل و استاد چوب جادوی الدر را به خود اختصاص داد و از نگاه بسیاری از افراد او بزرگترین مدیر هاگوارتز تلقی می‌شد. با وجودی که دامبلدور به واسطه یک حلقه‌ای که نفرین شده بود در حال مرگ به سر می‌برد، او حتی مرگ خود را با کمک گرفتن از سوروس اسنیپ طرح‌ریزی کرده بود. او طبق برنامه‌ای که تدارک دیده بود باید به دست اسنیپ که در جریان نبرد برج ستاره‌شناسی بود به قتل می‌رسید.

اگرچه او در زمان مرگ ولدمورت دیگر زنده نبود اما با اقدامات صورت گرفته توسط دامبلدور، لرد ولدمورت در نتیجه با شکست مواجه شد و سرانجام صلحی میان جهان جادوگران پایدار شد. دامبلدور تنها مدیر مدرسه‌ای به حساب می‌آمد که در مدرسه جادوگری هاگوارتز آرام گرفته است. در حالی که بعد‌ها تصویری از چهره او را ساختند و در هاگوارتز قرار دادند. هری پاتر به پاس احترامی که برای او قائل بود نام پسر دومش را آلبوس سوروس نهاد.