یک هورکراکس (Horcrux) به عنوان چیزی بیان شده است که میتواند در قالب یک جادوگر تاریکی قسمتی از روحش را در آن مخفی کند تا به صورت جاودانه باقی بماند. هورکراکسها تنها زمانی قابل ایجاد شدن هستند که پس از هر قتلی بالاترین عملی که ویژگی شیطانی دارد را انجام دهد.
هورکراکس در Harry Potter
روند تشکیل یک هورکراکس از مجموع یک جادو و یک عمل هولناک خواهد بود که بدون استثنا پس از اینکه مرتکب قتل شود صورت میگیرد. از آن جا که هورکراکسها برای سازندههای آن ارزش بسیار گرانبهایی قائل هستند، به طور معمول عملکردهایی را به جهتی که قابل محافظت باشد و حتی به منظور اینکه از سرقت جلوگیری کند یا آنها را مورد تخریب قرار دهد، صورت میگیرد، مثل جادوهای تقابلی و نفرینها. هورکراکس عنوان تاریکترین هنر را هم در بَر دارد و در برخی شرایط پیش آمده که عنوان وحشتناکترین جادوی تاریک هم شناخته شود. برای خواندن و دانلود کتاب های هری پاتر به صورت سه بعدی در میتراکانا کلیک کنید.
ریشههای هورکراکس
نخستین هورکراکسی که قابل شناخت است به دست شخصی به نام هرپو فول در یونان باستان تشکیل شد. تنها خالقی که میتوان عنوان شناخته شدهی دیگر را به او نسبت داد، لرد ولدمورت است که به احتمال زیاد تنها فردی است که توانسته با موفق شدن بیش از یک هورکراکس را خلق کند.
ذات هورکراکسها بسیار وحشتناک به نظر میرسد و آنها از دنیایی که مختص به جادوگری است پنهان میمانند و تعداد کمی از افرادی که از طبیعت آنها تلقی میشوند باخبر هستند. مدرسه جادوگری هاگوارتز هرگونه مطالعهای که بر روی موضوعاتی که در جریان هورکراکسها باشد بدون استثناء ممنوع کرده بود. آلبوس دامبلدور به خصوص در اجرایی شدن این قانون تعیین شده سرسختتر به نظر میرسید.
قدرتهای هورکراکس
هدف و قدرت اصلی که میتوان برای یک هورکراکس در نظر گرفت مربوط به جاودانگی است که به منظور خالق خود در قلمرویی فانی ایجاد شده است. تا وقتی که وجود حداقل یک هورکراکس به اثبات رسیده باشد، روح خالق به دنیایی تعلق دارد که بین زندگان پیوند خورده باقی خواهد ماند. به همین دلیل اگر بدن از بین برود، روح همچنان حالت ماندگار خود را حفظ خواهد کرد. با این وجود کمتر فردی پیش میآید که چنین وضعیتی از زندگی را داشته باشد و بر مرگ ترجیح دهد. در این شرایط اینطور ایجاب میکند که روح بتواند بدن دیگران را به اختیار خود درآورد که این امر باعث میشود طول عمر میزبان کاهش شدیدی داشته باشد. از همین رو، وجود یک هورکراکس به طور معمول مخفی و به صورت خاموش نگه داشته میشود و دیگر تواناییهای آن به ندرت مورد بررسی و یا حتی استفاده قرار میگیرند.
مجاورت با یک هورکراکس قادر است بر روی ذهنیت افراد تأثیرات منفی بگذارد. با این وجود زمانی که فرد از ایجاد هورکراکس دور میماند، تأثیرات آن به تدریج حالتی کمرنگ به خود میگیرد و سپس به طور کامل ناپدید میشود و افراد به حالت عادی خود که قبلاً بودهاند باز میگردند. شخصی که به هنرهای تاریکی علاقهمند باشد، میتواند از یک هورکراکس تأثیر بگیرد و خودش را تقویت کند، همان طور که شخصیت معروفی همچون دولورس امبریج هنگامی که آویز سالازار را در اختیار داشت، اسلیترین این موضوع را کاملاً نشان داد.
اگر شخصی از نظر عاطفی دچار آسیب شود، ممکن است روحی که در درون هورکراکسها هستند کنترل او را بدست بگیرند، همان طور که این اتفاق پیش آمده برای شخصی همچون جینی ویزلی رخ داد. در واقع ولدمورت با استفاده کردن از این توانایی از جینی به منظور باز کردن درِ تالار اسرار بهره برد. زمانی که هری از مرگی که نا به هنگام برای سیریوس بلک روی داده بود دلشکسته به نظر میرسید آنقدر عصبانی بود که باعث شد روی بلاتریکس لسترنج، نفرینِ کروسیاتوس را پیادهسازی کند و تقریباً منجر به انجام اجرای نفرین کشتار روی او شد، و ولدمورت نیز از این شرایط پیش رو کمک گرفت تا هری پاتر را مورد تسخیر خود قرار دهد و ذهن او را به کنترلش در آورد.
مطالب دنیای هری پاتر
دیدگاه ها