انتها موجودات انسان نما و باهوشی به نظر میرسیدند که به خواسته یاوانا به منظور محافظت از درختان در مقابل موجودات دیگر، بهخصوص دورفها (گروهی از دورفها در هزاران سال قبل از اتفاقات ارباب حلقه ها در برههای خاص، به غارت پرداخته بودند که انتها تمام آنها را تا آخرین نفر نابد کردند)، آفریده شدند و از این همین رو به “چوپان درختان” هم خوانده شدند.
همانطور که قبلاً گفتیم از انت ها در ارباب حلقهها به عنوان چوپانان جنگل و حتی یاران مردمان سرزمین میانه یاد شده است که در جریان جنگ حلقه به آن اشاره شده است. انتی که بیشتر از آن در کتاب تالکین آورده شده و به درخت ریشو معروف است که ادعا کرده عنوان کهنسالترین موجود زندهای را در سرزمین میانی دارد. انت ها عنوان باستانیترین موجودات زندهای را دارند که در عصر سوم در محدودهی سرزمین میانه به صورت زنده باقی مانده بودند. همینطور انت ها مردمی هستند که در نوع خود به حالت آزاد زندگی میکنند که البته از نظر ریشه شباهت بسیار به دورفها دارند. برای خواندن کامل کتاب های ارباب حلقه ها به صورت سه بعدی کلیک کنید.
تاریخچه انت ها
در واقع، اینطور بهتر است بیان شود که “وقتی یاوانا رحمت ارو را به آئوله در خصوص دورفها آشکار کرد، از ارو (توسط مانوه) درخواستی را ارائه کرد که به انت ها زندگی ببخشد، به طوری که “انت ها یا روح ارسال شده بودند تا در درختان مستقر شوند، یا به خاطر ماهیت ذاتی عشق به درختان، کم کم شباهت به درختان پیدا کردند.
الدار عصر اول دوست داشت با همه چیز به طور واضح صحبت کند و اینطور که پیداست داستانهایی هم از آموزش به درختان از جمله صحبت کردن داشت. ریش درختی گفت که برای شخصیتهایی همچون الفها “درمان گنگ بودن انت ها” هدیه بزرگی به شمار میرود که نمیتوان آن را از یاد برد. حتی قبل از اینکه مورگوت بخواهد به شمال برگردد، نخستین انت ها به اندازه زمانهای بعد که باید عاقل و قوی باشند، نبودند. آنها زبانی به نام Entish را ترویج دادند که در آن زمان بسیار سادهتر به نظر میرسید و در واقع دانش بسیار کمی نسبت به زبانهای دیگر داشت.
صعود و افول انت ها
تقریباً همه اریادور را میشد در یک جنگل بزرگ و حتی بخشی از قلمرو انتیش جا داد. بعضی از انت ها به محدودهی بلریاند شرقی و شاید تاسارینان (سرزمین بید) راهی شدند. یک میزبان انت در نزدیکی کوهی به نام Dolmed ظهور پیدا کرد و به Beren در مقابل دورفهای Nogrod که دوریات را غارت کرده بودند و پادشاه Thingol را به قتل رساندند، کمک بزرگی کرد. دورفها به جنگلهای سایه وار در میان کوههای آبی ارد لیندون بود رانده شدند و در واقع هیچ کس موفق نشد از آنجا خارج شود.
قبلاً Entwives (گونه ای از انت ها) وجود داشت، ولی در طول سال های دوران اول و دوم آنها شروع به دور شدن از موجوداتی همچون انت ها کردند چرا که علاقه داشتند چیزهای کوچکی مثل سبزیجات، علف و گلها را بکارند و حتی کنترل کنند، در حالی که انت هایی که نر بودند از درختان بزرگتر جنگل بزرگ مواظبت میکردند. Entwives از آندوین گذشتند و به منطقهای وارد شدند که بعدها تبدیل به سرزمین قهوهای شد. پس از اینکه مورگوت سرنگون شد، باغهای آنها شکوفایی خود را به دست آورد و به مردانی که برای آنها احترام قائل بودند، کشاورزی را یاد دادند.
ولی زمانی در عصر دوم فرا رسید که به قطع شدن این جنگلهای عظیم توسط نومنوریان منتهی شد یا اینکه در نبرد فاجعهبار الفها و سائورون در طول قرن هفدهم آن عصر از بین رفتند. جنگل فنگورن تنها به انت های شرقی آن جنگل عظیم میرسید و در واقع یکی از بقایای کوچک آن جنگل بزرگ قدیمی بود. باغهای Entwives توسط سائورون نابود شد و آنها غیب شدند. اینطور پیدا بود که انت ها بیهوده به دنبال آنها میگردند و انت ها بر این باور بودند که روزی همدیگر را مییابند ولی امید به زنده ماندن آنها بسیار کم است. در ارباب حلقه ها 2: کتاب دو برج درخت ریشو صحبتی درمورد زنانشان با مری و پیپین میکند که ما هزاران سال است که آنها را گم کرده ایم، منظور در واقع همین بود.
در عصر سوم، جنگل فنگورن ظاهراً تنها جایی شناخته میشد که انت ها هنوز در آن زندگی میکردند، اگرچه هوورنهایی که شباهت بسیار به انت دارند ممکن است هنوز در جاهای دیگر باقی مانده باشند، مثل همین جنگل قدیمی. انت ها بدون اینکه به Entings (نامی بود که توسط انت ها برای اشاره به اعضای نوجوان از نوع خود استفاده میشد) امید داشته باشند و حتی بدون Entwives پیر شدند. بعضی از آنها اینطور به نظر میرسیدند که به شکل درختی رشد پیدا کردند و حتی عملاً از حرکت یا صحبت دست کشیدند و برای همیشه ثابت و ساکن ماندند.
درباره عصر سوم سال ۲۹۵۰، ارتش سارومان شروع به شکنجه معدود انت هایی که به جا باقی مانده بودند، کرد و به قطع کردن تعداد زیادی از درختان جنگل فنگورن پرداخت. در طول نبرد حلقه، انت ها معمولاً افرادی دیده میشدند که بسیار صبور بودند و به صورت عمدی از طریق مریادوک برندی باک و پرگرین توک تحریک شدند. آنها به تشکیل Entmoot (نام جلسه ای از انت های جنگل فنگورن بود) ادامه دادند، در واقع این جلسهای از انت ها بود در درندینگل. پس از اتحاد مجددی که بین آرنور و گوندور صورت گرفت، تریگارث بخشی از پادشاهی متحد شد و پادشاه السار آن را یک قلمرو انتیش نامگذاری کرد و در واقع به انت ها حکومت شخصی کامل را ارائه کرد. انت ها در فنگورن باقی ماندند، جایی که به احتمال زیاد در قرون بعدی به طور واضحی کاهش پیدا خواهند کرد.
مشخصات انت ها
انت ها عنوان موجوداتی ۱۴ فوتی را دارند که مانند درختان انساننما بودند با پوستی بسیار ضخیم که شباهت به پوست درخت داشتند. یک انت منفرد اینطور نمایان بود که کم و بیش شبیه گونه خاصی از درخت است که به طور معمول از آن نگهداری میکردند. آنها طوری بودند که چه از نظر قد و اندازه و چه از نظر رنگ و تعداد انگشتان دست و پا متفاوت دیده میشدند. به عنوان نمونه، Quickbeam (یکی از جوانترهای انت های جنگل فنگورن متعلق به مردم اسکینبارک بود) که از درختان روون مراقبت میکرد، اینطور به نظر میرسید که بسیار شبیه به یک روون بود. در واقع درختانی بودند که بیدار یا نیمه بیدار دیده میشدند، و بعضی از آنها انتیش خوانده میشدند و انت ها قادر بودند بیدار شوند یا حتی با برخی از آنها میشد صحبت کنند. همچنین ریش درختی در اتفاقات دو برج، بعضی از هوورنها را برانگیخت تا ایزنگارد را از بین ببرد و جلوی قطع شدن درختان جنگل را بگیرد.
انت ها در خانههایی حباب مانند سکونت داشتند و از طریق آبکشهای آنت (آبهای اسرارآمیز و نیرومندی بود که توسط انتها مصرف میشد) تغذیه میشدند. آنها جاودانه به نظر میرسیدند و در کنار آن علائمی داشتند که حتی در فکر و تصمیم و عمل عمدی و کند بودند. به طوری که باعث میشد زبان آهسته و طولانی آنها این را منعکس کند. از دیگر زبانها، ترجیحشان زبان کوئنیا بود، زبانی که آنها نیز مثل انتیش به شیوهای که حالت متحرک و دراز داشت، صحبت میکردند.
با این وجود، زمانی که برانگیخته شدند، قدرت زیادی را القا میکردند، که با شباهت به عملکرد طولانی مدت درختان شتاب، قادر بودند در چند ثانیه سنگها را خرد کنند و زمین را به حرکت درآورند. اگرچه مجبور به تحمل درد هم بودند، ولی با داشتن پوست ضخیم، آسیب رساندن به آنها با سلاحهای فلزی بسیار دشوار به نظر میرسید (اما آنها در مقابل آتش میتوانند بسیار آسیب پذیر باشند).
ریش درختی به خود افتخار میکرد که آنها بسیار قدرتمندتر از ترولها (نژادی از موجودات انسان نما) دیده میشوند، که به طور فرض مورگوت به عنوان تقلیدی از انت ها ساخته است (او این را با نحوه تقلیدی که اورکها از الفها داشتند، مقایسه میکند). طول یک گام انت ها در حدود ۴ فوت در نظر گرفته شده است. با حدود ۲. ۲ گام در ثانیه، یک انت قادر است سرعتی در حدود ۶ مایل در ساعت (حدود 10 کیلیومتر) را به آسانی بپیماید.