آنتیوخوس هشتم، شاه بیستم سلوکیان 👑
آنتیوخوس هشتم کیست؟ 🏛️
آنتیوخوس هشتم اپیفانس/کالینیکوس/فیلومِتور، با لقب «گریپوس» به معنی بینیعقابی، یکی از پادشاهان اواخر دولت سلوکی بود که در ۱۲۵ تا ۹۶ پیش از میلاد بر سوریه سلوکی فرمان راند. او پسرِ دیمیتریوس دوم نیکاتور و کلئوپاترا تئا بود و بخش مهمی از جوانیاش را، بنا به روایات، در آتن گذراند؛ سپس پس از درگذشت پدر و برادر بزرگترش سلوکوس پنجم به سوریه بازگشت و با مادرش بهصورت همفرمانروا تاج بر سر گذاشت. لقبهای پرطمطراق و تصویر «زندگی مجلل» او که در سکهها و روایتها دیده میشود، بخشی از الگوی دربارهای هلنیستی برای نمایش قدرت و فرّه بود؛ الگویی که در سالهای فرسایندهی جنگهای داخلی، کارکردی تبلیغاتی داشت. گریپوس در منابع، هم محبوب در میان بخشی از نخبگان شهری و هم پادشاهی دلبستهی بزم توصیف شده است؛ چهرهای که در میانهی افول سرزمینی، میکوشید وجههای باشکوه از سلطنت سلوکی حفظ کند.
درآمدن او به قدرت با بحرانهای خانوادگی گره خورد: کلئوپاترا تئا عملاً زمام امور را در دست داشت و حتی ضربِ سکهها در آغازِ پادشاهی نشان میدهد نام و تصویر مادر در پیشِ پسر نقش میبندد؛ نشانهای از تفوق سیاسی او در چند سال نخست. روایتی مشهور از جاستین میگوید که میان مادر و پسر بر سر قدرت، کاسهی زهر در گرفت و آنتیوخوس هشتم، که بعدها به دانشِ سمشناسی نیز منسوب شد، تئا را کنار زد. اما بیرون از قصههای درباری، واقعیت بزرگتر این بود که سلوکیان پس از شکستهای پیدرپی در شرق، قلمروشان به سوریه فروکاسته بود و آنتیوخوس هشتم باید در همین حاشیهی باقیمانده بازی میکرد.
مدت زمان حکومت آنتیوخوس هشتم چقدر بود؟ ⏳
۱۲۵ تا ۹۶ پ.م.؛ یعنی نزدیک به ۲۹ سال، با این توضیح که ۱۲۵–۱۲۱ پ.م. را با کلئوپاترا تئا بهصورت همفرمانروا گذراند و سپس، از ۱۱۶ پ.م. وارد جنگ داخلی طولانی با آنتیوخوس نهم (کیزیکنوس) شد. این کشاکش، ریتمِ حکومت گریپوس را تعیین کرد: سالهایی از بازپسگیری شهرها، سالهایی از عقبنشینی، و سالهایی از تقسیم سوریه میان دو شاخهی رقیب سلوکی. در عمل، حکومتِ یگانه و باثبات برای او دستنیافتنی بود؛ زیرا حریف خانوادگی هم مشروعیت سلوکی داشت و هم از پیوندهای بطلمیوسی بهره میبرد. پایان کار نیز به ترور سیاسی در ۹۶ پ.م. انجامید و این دورهی طولانی اما پرگسست خاتمه یافت. راز ماندگاری آنتیوخوس هشتم نه در وسعت قلمرو، که در دوامش در طوفان و توان چانهزنی درونِ آشوب بود؛ ویژگیای که به او مجال داد خط سلطنت را تا نسل بعدیاش حفظ کند.
همسر آنتیوخوس هشتم 💍
همسر نخست او کلئوپاترا تریفائنا، شاهزادهی بطلمیوسی و دختر بطلمیوس هشتم فیسکون و کلئوپاترا سوم بود. این ازدواج در ۱۲۴ پ.م. رخ داد و با خود نیروی کمکی مصری و اتحاد سیاسی آورد. تریفائنا اما در گردباد دشمنیهای خانوادگی گرفتار آمد: کلئوپاترا چهارم (خواهر تریفائنا و همسر آنتیوخوس نهم) در ۱۱۲ پ.م. به فرمان تریفائنا در معبد دافنه کشته شد، و آنتیوخوس نهم در انتقام، تریفائنا را به قتل رساند. این دو قتلِ آیینهوار، کینهی دو شاخهی سلوکی را تشدید کرد و روندِ جنگ داخلی را خونینتر ساخت.
همسر دوم آنتیوخوس هشتم، کلئوپاترا سلنه (دختر کلئوپاترا سوم مصر) بود که در ۱۰۲ پ.م. به عقد او درآمد؛ ازدواجی که پیوند دوباره با اسکندریه را تثبیت کرد. سلنه پس از مرگ گریپوس، نقشی تعیینکننده در جانشینیهای متأخر یافت و بعدها به آنتیوخوس دهم نیز رسید. در سکههایی که از سالهای بعد برجا مانده، تصویر و نام او پیش از شاه جوان نقش میبندد؛ نشانهای از اقتدارِ وصایت ملکه در ساختار فروپاشیدهی دیرِ سلوکی.
نقشه ایران در زمان آنتیوخوس هشتم 🗺️
در روزگار آنتیوخوس هشتم، ایرانِ تاریخی در سیطرهی اشکانیان بود؛ نتیجهی روندی که از میانهی سدهی دوم پ.م. سرعت گرفت. پس از شکستِ آنتیوخوس هفتم در همدان (۱۲۹ پ.م.) و مرگ او، آخرین تلاش بزرگِ سلوکی برای بازگشت به فلات ایران شکست خورد و قلمرو سلوکیان عملاً به سوریه و پیرامونش محدود شد. در همین دوره، مهرداد دوم اشکانی (۱۲۴–۹۱ پ.م.) قدرتی فراگیر در شرق و شمال میانرودان ساخت؛ از میانرودان و ماد تا قفقاز و باختر را در مدار نفوذ آورد و ایلام، ادیابنه و دورا-اروپوس را نیز زیر فرمان گرفت. بنابراین اگر نقشهی ایران در عصر گریپوس را تصویر کنیم، باید مرزهای اشکانی را ببینیم که از فرات تا هندوکش کشیده شده و سلوکیان تنها در شام نفَسی بالا میکشند؛ اکباتان، سلوکیه بر دجله، هگمتانه، شوش و ری در زنجیرهی شهرهای اشکانی قرار داشت و پایتختهای موسمی میان کتسیفون، هگمتانه و هکاتُمپیلوس جابهجا میشد. این فشار ژئوپلیتیک اشکانی بود که جنگ داخلی سلوکی را نیز تشدید میکرد؛ زیرا هر عقبنشینیِ گریپوس در سوریه، پنجرهی نفوذِ تازهای برای اشکانیان در فرات میگشود.
فرزندان آنتیوخوس هشتم 👨👩👧👦
از ازدواج با تریفائنا، دستکم پنج پسر و یک دختر برجای ماند که همگی در سالهای واپسین سلوکی نقش ایفا کردند:
-
سلوکوس ششم اپیفانِس؛ که پس از مرگ پدر، برای بازپسگیری انطاکیه جنگید و برای زمانی کوتاه عنوان شاهی گرفت.
-
آنتیوخوس یازدهم اپیفانس فیلادلفوس؛ دوقلوی فیلیپ و یکی از شاهان دیرهنگام که در نبرد با آنتیوخوس دهم جان داد.
-
فیلیپ یکم فیلادلفوس؛ که در بخشی از سوریه، حکومت موازی داشت.
-
دیمتریوس سوم اوکاِروس؛ فرمانروای دمشق و بازیگر کشاکش میان هواداران سلنه و دیگر مدعیان.
-
آنتیوخوس دوازدهم دیونیسوس؛ که در جنوب سوریه حکومت یافت و در نبرد با نبطیان کشته شد.
-
لائودیسه هفتم (لائودیسه تِئا)؛ که با میتریداتِ یکم کالینیکوسِ کوماگنه ازدواج کرد و مادر آنتیوخوس یکم تئوس کوماگنه شد؛ پیوندی که خونِ سلوکی را به خاندان ایرانی-یونانیِ کوماگنه رساند. این شبکهی خانوادگی، سیاست همسری را به ابزار حفظ نفوذ در جهان هلنیستی بدل کرده بود.
مرگ آنتیوخوس هشتم 💀⚔️
پایان کار گریپوس در ۹۶ پ.م. با ترور سیاسی رقم خورد: او به دست هراکلیون، یکی از کارگزارانِ بانفوذ خود، کشته شد. این واقعه در بستر جنگ داخلی فرساینده و فروپاشی اقتدار مرکزی رخ داد؛ هنگامی که سوریه عملاً میان دو شاخهی سلوکی بخش شده بود و شهرهای بزرگ بارها دستبهدست میشدند. مرگِ ناگهانی پادشاه، میدان را برای پسرانِ رقیب و نیز آنتیوخوس نهم گشود و رشتهی جانشینیهای شتابزده را کلید زد. در این آشوب، سکهها و کتیبههای پراکنده تنها ردّی از نامهای سلطنتی بر جای گذاشتند و تاریخ، بیش از هر چیز، سیاستِ ضعف ساختاری سلوکیان را در آینهی مرگ گریپوس دید.
مقبره آنتیوخوس هشتم 🪦
برخلاف آنتیوخوس یکمِ کوماگنه که آرامگاه-نیایشگاهِ عظیمِ نمرودداغ را ساخت، برای آنتیوخوس هشتمِ سلوکی محلِ دفنِ مشخص و باستانشناسیشدهای در منابعِ معتبر ثبت نشده است. فقدانِ سنتِ آرامگاههای کوهستانی در واپسین سلوکیان، آشوبِ جانشینی، و چندپارگیِ سوریه باعث شد ردّ دقیقِ تدفین او در تاریخ گم شود. آنچه امروز بهروشنی میدانیم تنها این است که آرامگاه نمرودداغ متعلق به آنتیوخوس یکمِ کوماگنه است و نه به پادشاهان سلوکیِ سوریه؛ مقبرهی گریپوس در دسترسِ پژوهش نیست و نامعلوم تلقی میشود.
سکهها و نمادهای آنتیوخوس هشتم 🪙
سکهها بهترین «سند روزنامهای» دورانِ گریپوساند. بر اِستتیک چهره و شمایلنگاری تأکید میکنند: پرتره با بینیعقابی، تاجِ شاهی، و در پشتسکه گاه سندان/ساندان (Sandan) بر شیر شاخدار با عقاب بر فرازِ هیزم؛ ترکیبی از اساطیر محلی و زبان بصری یونانی-شرقی. در سالهای همفرمانی با کلئوپاترا تئا، نام و نقشِ ملکه روی سکهها پیشمیافتد؛ بیانی سیاسی که قدرت مادر را عیان میکند. پس از شعلهورشدن جنگ داخلی با آنتیوخوس نهم، ضرابخانهها میان انطاکیه، دمشق و شهرهای ساحلی دستبهدست میشوند و کیفیت و وزن سکهها ناهمگون میگردد؛ آینهی اقتصاد جنگی. این سکهها برای پژوهشگر امروز دو روایت همزمان دارند: از یکسو تداوم آیین نمایشِ شکوه هلنیستی، و از سوی دیگر فرسایش منابع مالی که در حواشی روایتهای جشن و ترف دیده میشود.
جنگ داخلی با آنتیوخوس نهم 🛡️
جنگ گریپوس با آنتیوخوس نهم کیزیکنوس (۱۱۶–۹۶ پ.م.) از طایفهی همان خاندان، درازدامن و شخصی-سیاسی بود: قتلِ کلئوپاترا چهارم به فرمان تریفائنا، سپس قتلِ تریفائنا به دست کیزیکنوس، و آنگاه تقسیم سوریه میان دو پادشاه. در این میان، اشکانیان از فرصتِ شکاف داخلی بهره میبردند و نفوذشان را تا فرات میکشاندند؛ مهرداد دوم حتی دورا-اروپوس را زمانی کوتاه در اختیار گرفت. نتیجهی نهایی برای سلوکیان، تسلسل شاهانِ کوتاهعمر و خُردشدن اقتدار مرکزی بود؛ چنانکه پس از مرگ گریپوس، سلوکوس ششم، دیمتریوس سوم و دیگران هر یک بر بخشی از سوریه ادعای سلطنت کردند. این جنگ، نقطهی چرخشی است که از آن به بعد، تاریخ سلوکی عملاً به تاریخِ شهر-دولتهای سوری با شاهان رقیب تبدیل میشود.
جمعبندی📖
در سوریهای که از امپراتوری سترگِ سلوکی جز حاشیهای باریک نمانده بود، آنتیوخوس هشتم گریپوس بر تخت نشست؛ پادشاهی با بینیعقابی و ذوقِ نمایش که باید میان خاطرهی اسکندر و واقعیت اشکانی راهی بیابد. مدت حکومت او از ۱۲۵ تا ۹۶ پ.م. کش stretched؛ نخست کنارِ کلئوپاترا تئا، بعد تنها و سپس در جنگی فرساینده با آنتیوخوس نهم. همسر نخستش تریفائنا، شاهزادهای بطلمیوسی، هم اتحادِ مصر را آورد و هم خصومتِ خانوادگی را شعلهور کرد؛ کلئوپاترا سلنه، همسر دوم، در سالهای بعد رگِ سلطنت را با سکه و وصایت نگاه داشت. بیرون از انطاکیه و دمشق، نقشه ایران در زمان آنتیوخوس هشتم داستان دیگری میگفت: اشکانیانِ مهرداد دوم از قفقاز تا هندوکش را در دست داشتند و پس از شکستِ همدان، راهِ بازگشت سلوکیان به فلات بسته شد. از فرزندان آنتیوخوس هشتم، هر یک در گوشهای شمعی لرزان از سلطنت برافروخت: سلوکوس ششم و آنتیوخوس یازدهم تا فیلیپ یکم و دیمتریوس سوم و آنتیوخوس دوازدهم، و لائودیسه هفتم که خون سلوکی را به کوماگنه برد. پایانِ داستان با مرگِ پادشاه به دست هراکلیون رسید؛ تروری سیاسی که رسماً پردهی سومِ تراژدی سلوکی را فرود آورد. مقبره آنتیوخوس هشتم در ابهام ماند؛ نه چون نمرودداغِ آنتیوخوس یکم کوماگنه بر کوهی بلند، که در گردبادِ آشوبِ جانشینی گم. این روایت، درونِ پوستِ کلمات، کلیدواژههای آنتیوخوس هشتم، شاه بیستم سلوکیان، مدت حکومت، همسر، فرزندان، مرگ، مقبره و نقشه ایران در زمان آنتیوخوس هشتم را با زبان ساده و داستانوار کنار هم مینشاند تا هم حقیقت تاریخی پاس داشته شود و هم خوانندهی جوان از پیِ قصه راه ببرد.













